فهرست مطالب
مقدمه
اصول شخصیت شناسی موری
تقسیم بندی شخصیت از دیدگاه موری
نیازها : برانگیزنده های رفتار
انواع نیازها
ویژگی های نیازها
فشار
رشد شخصیت در کودکی
مراحل رشد در نظریه موری
ماهیت انسان از دید موری
بخشی از متن
مقدمه
هنری موری شاید در بین افراد غیرمتخصص زیاد شناخته شده نباشد با این وجود تاثیرات شگفتانگیزی بر روانشناسی داشته است. فارغ از فعالیتهای حرفهای او، زندگی و فعالیتهایش، بخصوص تجربهاش با کارل یونگ، پر از فراز و نشیبهای فوقالعاده جذاب بوده است. این موضوع باعث میشود خواندن زندگینامه او خالی از لطف نباشد.
هنری موری رویکردی را به شخصیت معرفی کرد که نیروهای هوشیار و ناهوشیار، تأثیر گذشته، حال و آینده و تأثیر عوامل فیزیولوژیکی و جامعهشناختی را در برمیگیرد. موری با تشخیص دادن تأثیر تجربیات کودکی و رفتار بزرگسالی و دیدگاههای خویش دربارهی نهاد، خود و فراخواد تحت تأثیر روانکاوی فروید قرار داشته است. با اینکه تأثیر فروید کاملاً واضح است ولی موری برداشتهای منحصربهفردی از این پدیدهها داشت. انحراف او از روانکاوی سنتی، بهقدری عمیق است که نظام او را باید بهجای طبقهبندی در وفاداران فروید، با نوفرویدیها طبقهبندی کرد.
دو ویژگی برجستهی نظام موری، رویکرد پیشرفتهی او به نیازهای انسان و دادههایی است که نظریهی خود را بر آنها استوار کرد. فهرست نیازهایی که او ارائه داد هنوز هم در پژوهش و ارزیابی شخصیت و در درمان بالینی، بهطور گستردهای مورداستفاده قرار میگیرد. دادههای او، برخلاف دادههای نظریهپردازانی که در فصلهای قبل موردبحث قرار گرفتند، از افراد بههنجار بهدستآمدهاند (دانشجویان مرد دورهی کارشناسی در دانشگاه هاروارد) نه از بیمارانی که تحت رواندرمانی قرارگرفته باشند. همچنین، برخی از دادهها بهجای اینکه از مورد پژوهیها بهدستآمده باشند، از روشهای آزمایشگاهی حاصلشدهاند.
هنری موری به خاطر ارتباط طولانی با دانشگاهی مهم جای انزوای نسبی در کلینیک یا حرفهی خصوصی و به خاطر جذبهی شخصی خویش، شمار زیادی از روانشناسان را گرد آورد و به آنها آموزش داد که تعدادی از آنها به شهرت رسیدند و آموزههای او را به اجرا گذاشتند.
اصول شخصیت شناسی موری
۱- اولین اصل در شخصیت شناسی موری، این است که شخصیت در مغز ریشه دارد. فیزیولوژی مغز انسان تمام جنبه های شخصیت را هدایت و کنترل می کند. نمونه ی ساده این است که برخی داروها عملکرد مغز و از این رو شخصیت را تغییر می دهند. هر چیزی که شخصیت به آن وابسته است، از جمله حالتهای احساس، خاطرات، عقاید، نگرشها، ترسها، و ارزشهای هشیار و ناهشیار، در مغز وجود دارد.
۲- اصل دوم در سیستم موری به مفهوم کاهش تنش مربوط می شود. موری با فروید و نظریه پردازان دیگر هم عقیده بود که افراد برای کاستن از تنش فیزیولوژیکی و روان شناختی عمل می کنند، ولی این به معنی آن نیست که ما برای حالت بدون تنش فعالیت می کنیم. به عقیده ی موری، رسیدن به حالت بدون تنش ارضا کننده نیست بلکه فرایند عمل کردن برای کاستن از تنش ارضا کننده است.
موری معتقد بود که وجود بدون تنش به خودی خود منبع پریشانی است. ما به برانگیختگی، فعالیت و تحرک نیاز داریم و همه ی اینها تنش را افزایش می دهند نه کاهش. ما تنش به وجود می آوریم تا با کاهش دادن آن احساس رضایت کنیم. موری معتقد بود که در حالت ایده آل، انسان همیشه مقداری تنش برای کاهش دادن آن دارد.
۳- سومین اصل شخصیت شناسی موری این است که شخصیت فرد در طول زمان به رشد کردن ادامه می دهد و از تمام رویدادهایی که در طول زندگی فرد اتفاق می افتند ساخته می شود. بنابراین، بررسی گذشته ی فرد اهمیت زیادی دارد.
۴- چهارمین اصل موری این عقیده را شامل می شود که شخصیت تغییر و پیشرفت می کند و ثابت یا راکد نیست.
۵- موری طبق اصل پنجم، بر بی همتا بودن هر فرد تاکید می کند و در عین حال به شباهت هایی بین تمام افراد نیز واقف است. از نظر او، هر فردی شبیه هیچ کس نیست، شبیه برخی افراد است، و شبیه هر کس دیگری است.
و ...
دیدگاه خود را ثبت کنید