فهرست مطالب
افسردگی و جبران کودکی
تحصیلات هنری موری
تاثیر کارل یونگ بر هنری موری
اصول شخصیت شناسی هنری موری
تقسیم بندی شخصیت از دیدگاه هنری موری
نیازها: برانگیزنده های رفتار
انواع نیازها از نظر هنری موری
ویژگیهای نیازها
فهرست نیازهای هنری موری
رشد شخصیت در کودکی
مراحل رشد در نظریه هنری موری
ماهیت انسان از دید هنری موری
بخشی از متن
افسردگی و جبران کودکی
کودکی هنری موری با طرد شدن از جانب مادر،عناصری از جبران آدلری به خاطر نقص جسمانی، و حساسیت بیش از حد نسبت به رنج کشیدن دیگران همراه بود. موری که در خانواده ی ثروتمندی به دنیا آمد در نیویورک سیتی، در خانه ای که اکنون مرکز راکفلر در آن قرار دارد بزرگ شد. او تابستانها را در ساحل لانگ آیلند سپری می کرد. هنگام کودکی با والدین خود چهار سفر طولانی به اروپا داشت. شاید برای طرفداران آدلر جالب باشد که موری اعلام کرد برخی از خاطرات قدیمی او بر پیشینه ی ممتاز وی نمرکز داشتند.
خاطره ی قدیمی دیگری جالب تر است. او در ۴ سالگی به تصویر زن غمگینی نگاه می کرد که کنار پسر غمگین خود نشسته بود. این از همان نوع تصاویر غمگینی بود که هنری موری بعدها در آزمون اندریافت موضوع خود مورد استفاده قرار داد. مادر موری به او گفت: ((این چشم انداز مرگ است که آنها را غمگین کرده)) موری این خاطره را به صورت نشانه ی قطع پیوندهای عاطفی خود با مادرش تعبیر کرد، زیرا زمانی که او ۲ ساله بود وی را ناگهان از شیر گرفت و به باور او ترجیح داد به خواهر ـ برادرانش بیشتر محبت کند. او اصرار داشت که اعمال مادرش به افسردگی دایمی او منجر شد، حالتی که جوهر شخصیت او را تشکیل داد.
موری افسردگی خود را منبع فلاکت و مالیخولیا نامید و سعی کرد آن را با رفتار کردن به صورت پرشور، شاد، و معاشرتی پنهان کند. این فقدان دلبستگی کودکی به مادر بعدا باعث شد که هنری موری عقده ی ادیپ فروید را زیر سئوال ببرد زیرا با تجربیات او مطابقت نداشت. عامل دیگری که موری را نسبت به مشکلات و رنج های عاطفی حساس کرد رابطه ی او با دو خاله اش بود که از لحاظ هیجانی آشفته بودند.
هنری موری به لوچی چشم (چپ چشمی) مبتلا بود و در ۹ سالگی در اتاق نهارخوری منزلشان تحت عمل جراحی قرار گرفت. این بیماری اصلاح شد ولی لغزش تیغ جراحی باعث شد که موری دید سه بعدی نداشته باشد. او هر چه تلاش کرد نتوانست در بازی هایی چون تنیس یا بیسبال موفق شود زیرا نمی توانست هر دو چشم را روی توپ متمرکز کند. او از نقص بینایی خود تا زمانیکه به دانشکده ی پزشکی رفت بی خبر ماند و در آنجا پزشکی از او پرسید که آیا هنگام کودکی در بازیهای ورزشی مشکل داشته است.
دست و پا چلفتی بودن و اختلال گویایی (لکنت زبان) موری، او را برای جبران کردن نقایص وی برانگیخته کردند. وقتی او سعی می کرد فوتبال بازی کند مجبور بود در خط حمله باشد و وقتی بازیها را می نامید هرگز دچار لکنت زبان نمی شد. بعد از اینکه او در مبارزه ی مدرسه ممتاز شد، به بوکس بازی روی آورد و قهرمان محلی شد. او بعدها قبول کرد که در این تلاشهای کودکی برای جبران کردن ناتوانی هایش نوعی عامل آدلری در کار بوده است.
و ...
دیدگاه خود را ثبت کنید