فهرست مطالب
مقدمه
نکات اساسی در نظریه سالیوان
سطوح شناخت
مراحل رشد
اختلال های روانی
روان درمانی
ارزیابی نظریه سالیوان
برداشت سالیوان از ماهیت انسان
بخشی از متن
مقدمه:
سالیوان در ۱۸۹۲ در نوریچ، ایالت نیویورک به دنیا آمد. خانوادهٔ آنها تازه از ایرلند به ایالات متحده آمریکا مهاجرت کرده بود و در نوریچ در حومهٔ نیویورک سکنی گزیدند. آنها بعداً به مزرعهای در نزدیکی نوریچ رفتند و سالیوان با مزرعه دارهایی بزرگ شد که برای زندگی بهتر به ایالات متحده آمریکا آمده، و به اصول اخلاقی پروتستان معتقد بودند. با این حال، آنها به شیوههای مختلف، یک سبک زندگی خاص را در پیش گرفتند که با تصویر ایدهآل زندگی در روستاهای آمریکا مطابقتی نداشت. تمام منطقه به خاطر نرخ بالای خودکشی معروف بود. زنان مزرعه دار و منزوی، بیشتر از مردان خودکشی میکردند و گاهی بچه هایشان را نیز با خودشان میبردند.
سالیوان تک فرزند خانواده بود. از بین سه کودک، فقط او که کوچکترین آنها بود، زنده ماند. مادرش او را میپرستید ولی پدرش او را بیعرضهای میدانست که نمیتواند در مزرعه کار کند زیرا دائم سرش تو کتاب بود. پدرش مزرعه دار فقیری بود که برای به دست آوردن مایحتاج اولیه برای خانواده اش مجبور بود تقلا کند. او مردی کم حرف بود که وقتی هم حرف میزد، حرفهایش نامفهوم بود. رابطهٔ هری با وی زیاد نزدیک نبود. قبل از این که هری به سه سالگی برسد، مادرش دورهای از افسردگی داشت. حتی گفته میشود که اقدام به خودکشی کرده و میخواسته تا هری کوچک را نیز به همراه خودش بکُشد. به همین دلیل، هری را به مادربزرگش سپردند. بعداً که هری دوباره پهلوی مادرش برگشت، او گوش وی را از داستان بدبختیهایش پر کرد. «این که فقیر است و با مردی ازدواج کردهاست که به عقیدهٔ وی، از لحاظ کلاس اجتماعی از وی پائینتر است، داستانهایی از زندگی باشکوه تری که قبل از ازدواج داشت، از ناراحتیهایش و از آرزوهای محالش»
و ...
دیدگاه خود را ثبت کنید