خلاصه ای از رمان همسر کوچک من :
داستان ما روایتگر عاشقانه های ناب و دوست داشتنی بین یک پسر و دختر روستایی است
پسر قصه نه پولداره نه به شدت مغرور، دختر قصه ما نه شیطونه نه زبون دراز ، محمد یک سروان پلیسه که در روستای نزدیکی مرز خدمت میکنه البته همون روستا هم زادگاهشه پسر معمولی که بشدت عاشق کارشه و ناگفته نمونه شیطنت هایی هم دارد.
ناز پریه غصه ما دختری ۱۴ سالست که اهله همون روستاست دختری بسیار ارام و سر به زیر.
داستان از اونجایی شروع میشه که مادر محمد تصمیم میگیره براش آستین بالا بزنه
تعجب نکنین هنوز هم خیلی از روستاها هستن که دخترها رو در سن کم شوهر میدن
محمد ۲۶ ساله نازپری ۱۴ ساله
رمان گاهی از زبان محمد گفته میشه و گاهی از زبان راوی …
دیدگاه خود را ثبت کنید