دانلود مقاله نظریه مصرف با فرمت ورد ودر 15 صفحه قابل ویرایش
قسمتی از متن مقاله
تعریف تابع مصرف:
• رابطه بین مصرف و عوامل مختلف (متغیرها) را تابع مصرفمی نامند و درآمد مهمترین متغیر تابع مصرف است
مهمترین تئوریهای تابع مصرف
1- نظریه درآمد مطلق یا جاری کینز
2- نظریه مطالعات کوزنتس
3-نظریه دوران زندگی مودیگلیانی
4- نظریه دایمی فریدمن
5-نظریه دایمی درآمد دوزنبری
نظریه مصرف کینز:
طبق نظریه مصرف کینز مصرف افراد تابعی از درآمد قابل تصرف است اما افزایش در مصرف کمتر از افزایش در درآمد است.
= Y - , C =
مثبت بودن شیب تابع به این مفهوم است
Y↑ ⇒ C ↑
تابع مصرف کینز:
C=
اگر از تابع مصرف نسبت به مشتق بگیریم داریم:
= b = MPC
از آنجا که در کوتاه مدت اگر درآمدصفر باشد باز مصرف وجود دارد به اینخاطر عرض از مبدأ دارد (.*)oa
*: مصرف مستقل مصرفی است که با وجود درآمد صفر باز مصرف میشود.
مشخصههای اصلی تابع مصرف کینز
1- مصرف تابع مستقیم از درآمد مستقل است. به عبارت دیگر از آنجا که از نظر کینز تابع مصرف در مقایسه با تابع سرمایه گزاری از ثبات نسبی بیشتری برخوردار است میتوان فرض کرد که وضعیت تابع مصرف نسبتاً ثابت است بنابراین میتوان رابطه زیر را نوشت:
C=f(Y) , f>0
2- در کوتاه مدت در هر سطح درآمد ملی واقعی یک مقدار حداقلی وجود دارد که مستقل از درآمد ملی است و در هر سطح درآمدی حتی درآمد صفر وجود دارد و در تابع مصرف با مقدار ثابت a نشان داده شده که نمودار فوق بصورت عرض از مبدا oa مشخص شده است
3- از آنجائیکه میل نهایی به مصرف (b) از صفر بزرگتر و از واحد کوچکتر است میتوان بیان داشت که با افزایش درآمد (YΔ) مصرف افزایش می یابد اما افزایش مصرف (CΔ) از نسبت افزایش درآمد کمتر است زیرا نسبتی از افزایش درآمد به پس انداز اختصاص می یابد
4- با توجه به نظریه کینز از آنجا که با افزایش درآمد, نسبت افزایش مصرف از نسبت افزایش درآمد کمتر است پس نرخ تغییر در شیب تابع مصرف نزولی است و تابع مصرف بصورت غیر خطی ترسیم میشوداما از لحاظ آماری و تجربی ثابت شده است که در یک اقتصاد معین مانند آمریکا , میل نهائی ثابت است برای سادگی تحلیل , تابع مصرف با شیب ثابت کشیده می شود و از این جهت یک تابع خطی است.
5- در شرایطی که در تابع مصرف کینزی مقدار مصرف مستقل (a) مثبت است با افزایش درآمد و با حرکت روی تابع مصرف بطرف بالا و راست میل متوسط مصرف کاهش می یابد یعنی بین میل متوسط به مصرف و درآمد یک رابطه معکوس یا منفی و نامتناسب وجود دارد:
Y↑→ APC↓
Y↓→ APC ↑
و ضمناً در هر نقطه روی تابع مصرف میل نهایی به مصرف از میل متوسط به مصرف کوچکتر است یعنی :
MPC < APC
در روش هندسی شکل زیر را در نظر میگیریم:
به فرض اگر سه سطح درآمدی , و داشته باشیم بطوریکه :
> >
حال اگر از این سه سطح درآمد عمودهایی بر منحنی مصرف فرود بیاوریم به ترتیب سه نقطه A و B و C بدست می آید و چنانچه با خطوط نقطه چین مبدا مختصات را به این نقاط وصل کنیم ملاحظه خواهیم کرد که زاویه های ایجاد شده AO و BO و CO بتدریج با افزایش درآمد کوچکتر میشود بنابراین ضریب زاویه این خطوط نیز در نقاط A و B و C بتدریج کوچکتر میشود یعنی با فزایش درآمد و با حرکت از نقطه A به طرف نقطه C روی تابع مصرف میل متوسط به مصرف کاهش می یابد از طرفی در نقطه A:
APC =
و چون ضریب زاویه AO برابر است با :
tanα=
بنابراین :
APC = tanα
حال اگر منحنی مصرف را به سمت چپ ادامه دهیم تا محور افقی Yرا در نقطه O` قطع کند زاویه β تشکیل می شود چنانکه در شکل نشان داده شده است زاویه β از زاویه α کوچکتر است و از آنجا که شیب خط ممتد میل نهایی به مصرف و شیب خط نقطه چین میل متوسط به مصرف را نشان میدهد
بنابراین در نقطه A : tanα>Tanβ
و درنتیجه : MPC<APC
ماهیت خطی تابع مصرف و ارتباط بین میل نهایی به مصرف را میتوان بکمک شکل زیر بررسی کرد:
برای شروع تحلیل سطح درآمد را در نظر میگیریم در این سطح , تابع مصرف خط 45 درجه را در نقطه E قطع کرده است ,پس در این نقطه مصرف برابر با درآمد است. در این نقطه که نقطه سربه سر نامیده میشود میل متوسط به مصرف برابر با واحد است در سطوح درآمدی پایینتر از , حجم مصرف از حجم درآمد بیشتر است و در نتیجه , میل متوسط به مصرف از واحد بزرگتر است . برعکس در سطوح درآمد بالاتر از , حجم مصرف از حجم درآمد کمتر است و بنابراین , میل متوسط به مصرف از واحد کوچکتر است . در نتیجه,در سطوح درآمدی پایین میل متوسط به مصرف فزاینده و در سطوح درآمدی بالا میل متوسط به مصرف کاهنده است. این نتیجه را میتوان برای توجیه ویژگی پنجم مصرف کینز درنظر گرفت.
میل نهایی به مصرف ()[1]MPC
میل نهایی به مصرف نشان میدهد که بازای یک واحد افزایش درآمد چهبخشی از آن مصرف میشود یا به عبارتی شیب تابع مصرف را میل نهایی بهمصرف میگویند.
دیدگاه خود را ثبت کنید