دانلود مقاله نافرمانی و لجبازي كودكان با فرمت ورد ودر 13 صفحه قابل ویرایش
قسمتی از متن مقاله
نافرمانی و لجبازي كودكان
چکیده
والدین زیادی به مراکز مشاوره مراجعه می کنند و از کج خلقی، نافرمانی، پرخاشگری مداوم و لجبازی فرزندان خود شکایت کرده و به دنبال راههایی برای رهایی از این شرایط طاقت فرسا هستند. اغلب آنها اظهار می کنندکه زمانیکه فرزند آنها قشقرق به راه می اندازد و با کوبیدن پا بر زمین و گریه های بلند، اصرار در انجام کاری دارد که به هیچ وجه مطابق میل والدین نیست، احساس عجز شدیدکرده و نمی توانند به درستی شرایط موجود و کودک خود را کنترل کنند و در نهایت مجبوند برای آرام کردن او، به خواسته وی تن دهند. چنین ویژگیهایی در متون روانشناسی با نام نافرمانی شناخته شده است که در حالت شدید تر به شکل اختلال نافرمانی مقابله ای بروز می یابد، روان درمانگران حوزه کودک راههایی را برای مقابله با این رفتارها پیشنهاد داده اند که به والدین آموزش داده می شود و حتی در موارد شدیدتر، خود نیز به کمک خانواده ها می آیند. اما نکته مهم این است که مهمترین کسانیکه می توانند به این کودکان کمک کنند، خانواده و بخصوص والدین هستند.
در این مقاله مختصری از راههایی که والدین برای اجتناب از بروز این رفتارها و همچنین کاهش آنها، می توانند استفاده نمایند معرفی شده است.
مقدمه
نافرماني و لجبازي كودكان يك مرحله اجتناب ناپذير از رشد آنهاست و در فرايند نوپايي چنان شايع است كه والدين مجبور هستند كه آن را در دوره رشدي كودك خود تحمل كنند ولي مفهوم آن اين نيست كه كاري نمي توان كرد. اگر با اولين نشانه هاي بروز لجبازي درست رفتار كنيم، در آينده كمتر شاهد بروز آن خواهيم بود.
كودكان لجباز معمولاً كج خلقي مي كنند بدون آنكه علت آن را بيان كنند. اما اين كج خلقي ها به طور متوسط سه دقيقه طول مي كشد. آنها رفتارهايي مثل جيغ و فرياد زدن، پا بر زمين كوبيدن و قشقرق به پا كردن را درست در مقابل ديدگان پدر و مادر انجام مي دهند. اين رفتارها در حدود 18 ماهگي دوام زيادي ندارند و حدود سه دقيقه طول مي كشند. اما با افزايش سن كودك چنين رفتارهايي در دفعات بيشتر و با مدت زمان بيشتر بروز مي كند كه پدر و مادرها را به شدت تحت تاثير قرار مي دهد
دفاع از خواسته های شخصی و توانایی مقابله با خواستهای دیگران برای رشد طبیعی اهمیتی اساسی دارد و در هویت یابی و خودمختاری و تنظیم معیارها و کنترلهای درونی بسیار موثر است. بارزترین رفتارهای مقابله ای بین 18 تا 24 ماهگی نمود می یابد. این وضعیت زمانی جنبه آسیب شناختی پیدا می کند که از نظر تداوم یا شدت، وضعیتی غیرعادی پیدا کند و فراوانی آن چشمگیرتر شود، به بیان روشن تر با وضعیت رشدی و سنی کودک همانند نباشد
روانشناسان، نافرمانی را به عنوان خشم ابزاری تعریف کرده اند. خشمی که کودک به عنوان ابزار برای تحت فشار گذاشتن والدین استفاده می کند
گاهی این رفتارها از درون خانه آغاز می شود و به همین خاطر هم آن را معطوف به والدین می دانند. گاهی نیز، رفتارها از بیرون خانه آغاز می شود و به صورت نوعی بدبینی و عناد در مقابل بزرگسالان آشنا یا همکلاسیها، نمود می یابد. به عنوان مثال، این کودکان همیشه دیگران را مقصر میدانند و رفتارهای خود را وابسته به اوضاع و شرایط غیرمنطقی دیگران میدانند
زمانی که این رفتارها مکرراً تکرار شود و حالت شدیدی به خود بگیرد، به نوعی اختلال به نام نافرمانی مقابله ای تبدیل می شود.
اختلال نافرمانی مقابله ای
اختلال نافرمانی مقابله ای از شایع ترین اختلالات روانی کودکان است که با شیوع 2 تا 16 درصد در میان کودکان پیش دبستانی و یا اوایل سن مدرسه بروز می کند. این اختلال با عواملی چون: از کوره در رفتن، مشاجره با بزرگسالان، سرپیچی فعالانه از مقررات و درخواست بزرگسالان و یا عدم همکاری با آنها، تعمد در ناراحت کردن دیگران، سرزنش دیگران به خاطر اشتباهات و سوء رفتار خود، زودرنجی و زود ناراحت شدن از دیگران، دلخوری و کینه توزی و انتقام جویی خود را نشان میدهد این اختلال یک اختلال تدریجی و مزمن است که تقریباً همیشه در روابط بین فردی و عملکرد تحصیلی کودک تداخل می کند. این کودکان اغلب دوست و رفیقی ندارند و روابط انسانی برای آنها رضایت بخش نیست. آنها با وجود داشتن هوش کافی، به دلیل عدم مشارکت و مقاومت در برابر توقعات خارجی و اصرار برحل مشکلات بدون کمک دیگران، در مدرسه پیشرفتی ندارند. مشکلات یاد شده موجب کاهش اعتماد به نفس، تحمل کم برای ناکامی، خلق افسرده و حملات کج خلقی میشوند
کودکان مبتلا به این اختلال در آینده احتمال ابتلاء به اختلال سلوک، بیش فعالی – نقص توجه، اختلالات یادگیری، بیش اضطرابی و مصرف مواد مخدر را دارا هستند درمورد علت شناسی اختلال نافرمانی مقابله ای، عوامل بسیاری مطرح شده است که از مهمترین آنها عوامل خانوادگی است خانواده نخستین و بادوامترین عاملی است که به عنوان سازنده و زیربنای شخصیت و رفتارهای بعدی کودک شناخته شده و حتی به عقیده بسیاری از روانشناسان باید ریشه بسیاری از اختلالات شخصیت و بیماریهای روانی را در پرورش اولیه در خانواده جستجو کرد
تحقیقات مختلف نشان داده است که مشکلات روانی والدین، بخصوص مادر، در رشد و حفظ اختلال نافرمانی مقابله ای کودک اثرگذار است. در این موارد مداخلاتی که برای ارتقاء سلامت خانواده انجام می شود، می تواند در کاهش اختلال کودکان موثر واقع شود. در این موارد سعی محققین بر این است که موراد ذیل را در خانواده افزایش دهند : دانش، مهارت، اعتماد به نفس، خودکارآمدی و خود فکری در تربیت کودکان، گسترش سرگرمی و ایمنی و پرورش و ایجاد محیطهایی با تعارض کمتر برای کودکان، کارآمدی رفتاری، هوشی، زبانی، عاطفی و اجتماعی کودکان ازطریق مهارتهای فرزندپروی مثبت
درمان کودکان مبتلا به نافرمانی مقابله ای، از طریق آموزش والدین آنها امکانپذیر است. در طی این جلسات آموزشی به والدین استراتژی هایی برای ایجاد ارتباط موثر با کودک (مثل صحبت کردن، عاطفه به خرج دادن، اختصاص زمان مفید و اختصاصی برای کودک)، استراتژی هایی برای رفتارهای مثبت (مثل تحسین توصیفی، فراهم کردن فعالیتهای سرگرم کننده) ، چگونگی یاددهی رفتارهای جدید و مثبت به کودک، آموزش داده می شود. نتایج تحقیقات نشان داده است که چنین جلساتی برای والدین می تواند به افزایش سلامت روان والدین و کاهش نشانه های اضطراب، افسردگی و نشانه های جسمانی بیانجامد، ضمن اینکه اختلال نافرمانی مقابله ای کودکان و اختلالات مشابه را کاهش میدهد نافرمانی مقابله ای نوع شدیدی از لجبازی و نافرمانی کودکان است که در درجه ای خفیف تر در بسیاری از آنها دیده می شود. ممکن است نافرمانی کودکان در حد یک اختلال آسیب رسان نباشد اما، چنانچه والدین با روش صحیح با سطوح و درجه پایین تر نافرمانی برخورد نکنند، چه بسا شرایط بسیار سختی برای خود و کودکان ایجاد کنند.
پس نباید خانواده ها منتظر اقدمات موثر از سوی مهدهای کودک و مدارس و یا روان درمانگران در این خصوص باشند.
آنچه که در این مقابله به صورت مبسوط تر به آن پرداخته شده است، حالت خفیفی از این اختلال است، یعنی نافرمانی کودکان و یا به زبان ساده تر"لجبازی". میزانشیوعلجبازیدرکودکانبسیاربیشترازشیوعاختلالنافرمانیمقابلهایاست.
در این بخش ابتدا به بررسی علل بروزلجبازی درکودکان پرداخته شده و در ادامه راههایی برای پیشگیری و درمان آن پیشنهاد شده است.
علت لجبازي كودكان چيست؟
لجبازي كودكان در حدود 18 ماهگي آغاز شده و در سه سالگي به اوج مي رسد. اما غالباً خانواده ها در مورد كودكان بزرگتر و تا اواسط سنين دبستان با اين مساله درگير هستند. علت طولاني شدن فرايند لجبازي كودكان، رفتار پدر و مادر است. همانطور كه پيش از اين هم ذكر شد، تقويت مثبت رفتارهاي غلط كودك موجب تثبيت يك رفتار در كودك مي شود. چنانچه والدين براي آرام كردن كودكي كه خواسته هايش را با جنجال و فرياد مطرح مي كند، تن به اجابت خواسته هايش دهند، در واقع اين رفتار غلط كودك را با پاداش پاسخ داده اند و بايد منتظر بروز مجدد چنين رفتاري باشند. بنابراين، يكي از مهمترين علل بروز و تداوم لجبازي در كودكان، پاسخ والدين به اين رفتارهاست.
كودك شما به شدت مشغول تلاش براي كشف جايگاه خود است. مبحث ديگر، كارهايي است كه او اجازه دارد آنها را انجام دهد. او ديگر نمي خواهد يك بچه باشد، ولي هنوز هم به اندازه كافي به عنوان يك كودك بالغ، باهوش و زيرك نيست. او براي كشف جايگاه خود اقدام به كارهاي مختلفي مي كند. معمولاً اولين اقدامي كه مي كند اين است كه رفتارهاي بزرگترها را تقليد كرده و انجام مي دهد. بروز چنين رفتارهايي از جانب كودك در ابتدا براي والدين جذاب است و شايد به همين دليل كودك را ستايش كرده و او را مورد تشويق قرار دهند، و چنين برخوردهايي در بروز اين رفتارها موجب تثبيت آنها در كودك مي شود. در حاليكه اين رفتارها مدتي بعد آزاردهنده خواهد شد و اعتراض والدين را بر مي انگيزد.
دیدگاه خود را ثبت کنید