فهرست مطالب
مقدمه
مفاهیم اساسی واقعیتدرمانی
نظریه شخصیت
ماهیت ناسازگاری
علل انتخاب انواع ناراحتیها
هویت
ماهیت انسان
مفهوم اضطراب
انتخاب افسردگی
مفهوم اضطراب
انتخاب افسردگی
انتخاب وسواس
مسئولیت
بخشی از متن
مقدمه
واقعیتدرمانی، به انسان کمک میکند تا بر رفتار و انتخابهای خویش تسلط و کنترل داشته باشد. واقعیتدرمانی، بر نظریه کنترل مبتنی است و فرض را بر این میگذارد که مردم، مسئول زندگی خویش و اعمال، احساسات و رفتارشان هستند. واقعیتدرمانی، حاصل مطالعات گلاسر روی اقشار مشکلدار و دردسرساز جامعه مثل دختران بزهکار میباشد. او به کمک یک مدل علمی یعنی نظریه کنترل، عقایدش را در مورد واقعیتدرمانی اصلاح کرد. ابداع واقعیتدرمانی توسط گلاسر تا حدودی به دلیل ضعفهای روانکاوی بود.
مفاهیم اساسی واقعیتدرمانی
الف. نظریه شخصیت
در واقعیتدرمانی، واژههای شخصیت و هویت تقریبا مترادف به حساب میآیند. واقعیتدرمانی، هویت را جزء لازم و اساسی تمام انسانها در همه فرهنگها میداند که از لحظه تولد تا مرگ ادامه مییابد و به دو نوع "هویت توفیق" و "هویت شکست" تقسیم میشود.
به محض ورود به مدرسه، کودک درصدد مقایسه خود با دیگران برآمده و به ضعفهای خود پی میبرد و در مواردی به هویت شکست خود واقف میشود. هویت توفیق، در کسانی به وجود میآید که بتوانند دو نیاز اساسی و ذاتی خود یعنی نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن و نیاز به احساس ارزشمندی را ارضا کنند. کسانی که نتوانند این نیازهای اساسی را ارضا کنند، هویت شکست خواهند داشت و به اضطراب و نگرانی گرفتار خواهند آمد. به عبارت دیگر، نیاز به داشتن هویت، از نیازهای اساسی و ذاتی تمام انسانهاست و لازم است که در فرد، هویت توفیق شکل گیرد تا در فراز و نشیب زندگی کمتر دچار نابسامانی روحی شود.
و ...
دیدگاه خود را ثبت کنید