فهرست مطالب
مقدمه
رابطه بین رنج و آنچه رواندرمانی پویشی فشرده و کوتاه مدت (ISTDP) در درمان انجام میدهد
مثلت تعارض راهنمای تمرکز بر روی تکلیف درمانی
احساسات
اضطراب
دفاعها
چگونه به بیماران کمک میکنیم؟ توالی پویشی
بخشی از متن
مقدمه
چه چیزی باعث رنج میشود؟ از زمان بودا، صدها پاسخ توسط صدها درمانگر ارائه شده است. این پاسخها شامل شناختها و افکار ناکارآمد، رفتارهای ناسازگار، تعارضهای ناهشیار، اضطراب تنظیمنشده و … است. هرکدام از این پاسخها درواقع فقط یک قطعه از پازل ماهیت رنج انسان است. باید در نظر داشته باشیم که همانند داستان انسانهای نابینا و فیل، هر قطعه را بهعنوان علت کامل رنج انسان در نظر نگیریم.
ماهیت رنج انسان وضعیت پیچیدهای دارد و این دلیلی است که پژوهشگران و درمانگران متعددی، نظریههای رواندرمانی پیچیده و یکپارچهنگری را ارائه میکنند که در آنها بر نقش ابعاد مختلفی مانند تحول، تعارض ناهشیار، شناختها، رفتارها و بدن تأکید میکند. یکی از این مدلها، رواندرمانی پویشی فشرده و کوتاه مدت (ISTDP) است که دیدگاههای نظری مختلفی را در یک نظریهی یکپارچه از ذهن (روان) با یکدیگر ترکیب کرده است.
در زندگی، ما بهناچار تعارضهایی را با دیگران تجربه خواهیم کرد. وقتی این تعارضها ایجاد میشود ما احساساتی را تجربه میکنیم. این احساسات بهصورت تکاملی در ما ایجاد شدهاند و به ما میگویند که به چه چیزی نیاز داریم و ما را به سمت رسیدن به امیالمان هدایت میکنند. باوجوداین، اکثر افراد نمیتوانند از این احساسات بهعنوان یک راهنما برای رفتار و پاسخ اثربخش و سودمند استفاده کنند. در عوض، مضطرب میشوند و از دفاعها استفاده میکنند. این دفاعها مشکلات کنونی و نشانههای آنها را ایجاد میکند که درنهایت به ایجاد رنج منجر میشوند.
رواندرمانی پویشی فشرده و کوتاه مدت (ISTDP) احساس، اضطراب و دفاع را بر اساس کردارشناسی، فیزیولوژی و نوروساینس به شکل متفاوتی تعریف کرده است. استفاده از این رویکردها منجر به ایجاد تکنیکها و رویکردهایی شده است که باعث تغییر سریعتر و مؤثرتر در بیماران شده است.
آنتونیو داماسیو، یکی از دانشمندان نوروساینس نشان داده است که احساس تنها بخش از سیستم هیجانی ناهشیار انسان است که با آن در حیوانات دیگر مشترک است. این درک جدید نحوه تفکر ما دربارهی احساس را بهصورت رادیکال تغییر داده است، همچنین این سؤال را ایجاد کرده است که چرا هیجانها ناهشیارند و چرا درمانگران لازم است که روی آنها کار کنند. فیزیولوژیستها و عصبشناسها همچنین درک ما از اضطراب را تغییر دادهاند. رواندرمانی پویشی فشرده و کوتاه مدت (ISTDP) این یافتهها را با هم ادغام کرده است که محصول آن مجموعه پیچیدهای از تکنیکها برای درمان اختلالهای اضطرابی و نشانههای جسمانی است. رواندرمانی پویشی فشرده و کوتاه مدت (ISTDP) همچنین یافتههای عصبشناسی، زیستشناسی فیزیولوژی، روانکاوی را با یکدیگر ادغام کرده است و نوع نگاه و تفکر ما را نسبت به دفاعها تغییر داده است. وقتی که ما متوجه شدهایم که دفاعها و صفات منش (شخصیت) محصول حافظه ضمنی (ناآشکار) است که در حافظه کلامی کدگذاری نمیشوند، باید از تکنیکهای صرفاً شناختی به سمت تکنیکهایی برویم که به صورت تجربهای روی دفاعها در اینجا و اکنون درمان کار میکنند.
ادغام این نظریهها و تکنیکها درک منحصربهفردی از فرآیندهای ناهشیار چندگانهای که در جریان درمان هستند ایجاد کرده است. دیگر نیازی نیست که فقط به وجود تنها یک ناهشیاری سرکوبشده اعتقاد داشته باشیم. در عوض به این نتیجه رسیدهایم که آنچه سرکوبشده است تنها بخش کوچکی از طیف فرآیندهای ناهشیار مغز است. بسیاری از فرآیندهای ناهشیار ما هرگز در حافظه کلامی اخباری ذخیره نمیشوند و هرگز سرکوب نشدهاند. بهعنوانمثال، اضطراب و دفاعها معمولاً ناهشیار هستند اما بخشی از ناهشیاری سرکوبشده نیستند که از طریق تفسیرهای کلامی بتوانیم به آنها دست پیدا کنیم. در نتیجه، درمانگران رواندرمانی پویشی فشرده و کوتاه مدت (ISTDP) از تکنیکهای غیر تفسیری برای کار کردن روی فرآیندهای ناهشیاری که در حافظه حرکتی، ضمنی و رویهای کدگذاری شدهاند استفاده میکنند.
رواندرمانی پویشی فشرده و کوتاه مدت (ISTDP)، دیدگاه یکپارچهای درباره «توجه» نیز ارائه کرده است. از زمانی که فروید اهمیت ایگوی مشاهدهگر (observing ego) را شناسایی کرده است، تمامی درمانگران متوجه محوریت توجه در فرآیند تغییر شدهاند. در حال حاضر پژوهشهای نوروساینس نشان دادهاند که توانایی ما در توجه به تجربههای بدنی هیجانها پیششرط هشیاری است. درواقع ما باید قادر باشیم لحظهبهلحظه به تجربههای بدنیمان توجه کنیم تا بتوانیم به خودتنظیمی برسیم. توجه لحظهبهلحظه به آنچه در بدنمان تجربه میکنیم ظرفیت ذهن آگاهی نامیده میشود و ظرفیت ذهن آگاهی یعنی توجه لحظهبهلحظه به احساس، اضطراب و دفاعها، مهارت اساسیای است که رواندرمانی پویشی فشرده و کوتاه مدت (ISTDP) در بیماران ایجاد میکند. تنها از طریق این ذهن آگاهی است که بیمار میتواند درک کند که چه چیزی اضطرابش را ایجاد و چه دفاعهایی نشانهها و مشکلاتش را تولید میکند؛ و تنها از طریق این درک است که بیمار میفهمد باید با چه چیزی مواجهه شود و در درمان روی چه چیزی کار کند، آنهم بهصورت لحظهبهلحظه.
شناختهای ناکارآمد در درمان شناختی، رفتارهای ناسازگار در رفتاردرمانی، مکانیسمهای دفاعی در نظریهی روانکاوی، اجتناب از لحظه اکنون، در رواندرمانی پویشی فشرده و کوتاه مدت (ISTDP) بهعنوان دفاع در نظر گرفته میشوند. رواندرمانی پویشی فشرده و کوتاه مدت (ISTDP) با بودا موافق است که دفاعها باعث رنج میشوند زیرا آنها همیشه باعث مقاومت در برابر مواجهه شدن با واقعیت هیجانی در لحظهی اکنون میشوند. همچنین مانند بودیسم، رواندرمانی پویشی فشرده و کوتاه مدت (ISTDP) معتقد است که درد بخشی از زندگی و اجتنابناپذیر زندگی است. بهعنوانمثال ما عاشق کسانی هستیم و آنها را دوست داریم اما ممکن است آنها ما را ناامید کنند و به آسیب بزنند یا اینکه ممکن است بمیرند. درد چیزی است که ما باید تحملش کنیم؛ درد قابل حذف شدن از زندگی نیست؛ اما رنج کشیدن که توسط دفاعهایمان ایجاد میشود چیزی است که ما میتوانیم در درمان بر آن غلبه کنیم.
و ...
دیدگاه خود را ثبت کنید