فهرست مطالب
مقدمه
قضاياي بنيادي
قضيه موفقيت
قضيه محرك
قضيه ارزش
قضيه محروميت _ سيري
قضيه پرخاشگري _ تاييد
بخشی از متن
مقدمه
جورج هومنز و پيتر بلاو دو چهره اصلي نظريه تبادل هستند. اين نظريه تحت تاثير نظرات اسكينر و جامعه شناسان رفتارگرا و در تضاد با كاركردگرايي دوركيم و لوي اشتراوس ساخته و پرداخته شده است. هومنز با رد تبيين هايي كه جامعه شناسان در مورد رفتار و نهادهاي بشري ارايه مي كردند، در صدد بود تبييني علمي و واضح و قانع كننده از آن ها ارايه كند.
از اين رو او گمان كرد كه استفاده از قضايا و اصول روانشناختي براي تبيين رفتارهاي افراد راهگشا خواهد بود. او بيشتر بر تبادل دوطرفه تاكيد داشت تا صورت هاي اجتماعي و گسترده تبادل و گفت كه جامعه شناسي راستين فقط آن نوعي است كه بر اصول روانشناختي استوار باشد. اصولي كه او براي تبيين رفتار افراد به كار برد در قالب قضاياي بنيادي مطرح شدند. هدف او به طور كلي تبيين رفتار بنيادي اجتماعي بر حسب پاداش ها و خسارت ها در قالب نظريه تبادل بود. به نظر او وظيفه جامعه شناسان بررسي رفتار اجتماعي است كه در آن، فعاليت دست كم يكي از دو تن، فعاليت طرف ديگر را تقويت يا تحذير مي كند و هر يك بر ديگري نفوذ متقابل مي گذارند. «در اين نظريه نيز همچون نظريه كنش متقابل بشر بايد انسان بودن خود را از طريق كنش متقابل كسب كند. هومنز با توسل به متغيرهاي ارزش و كميت سعي در تبيين قضايايي دارد كه براي توضيح نظريه مبادله ساخته و پرداخته است. اين قضايا شامل قضاياي عام و قضاياي خاص مي شود كه مبحث حاضر به شرح و توضيح آن مي پردازد.
و ...
دیدگاه خود را ثبت کنید