طراحي آموزشي
طراحي آموزشي را مي توان تهيه نقشه هاي مشخص در مورد چگونگي دستيابي به هدفهاي آموزشي تعريف كرد. به عبارت ديگر هرگاه براي دستيابي به يك سلسله از دانشها و مهارتها به عنوان هدفهاي آموزشي مجموعه اي از فعاليت ها و روشهاي آموزشي، قبل از تحقق آموزش پيش بيني و تنظيم گردد، در واقع طراحي آموزشي تنظيم شده است.
اصول اساسي طراحي رسانه ها ترکيب بندي (Composition)
در ترکيب بندي ، طراح به تنظيم فضاي تابلو و يا رسانه به وسيله عناصر تجمعي، مبادرت مي ورزد. معمولاً طراحي را تمرين اوليه براي تهيه تابلوي رنگي تصور مي کنند، در حالي که طراحي، زباني است که هنرمند، ادراک و انديشه خود را مستقيماً به وسيله آن بيان مي کند. اين وسيله بيان، مثل هر زبان زنده داراي قواعدي است. اين قواعد از دوران بشر اوليه تا به امروز تغييري نکرده است. خط، علامت و لکه ها در زبان طراحي، همان نقش را دارند که کلمات صحيح يک نويسنده ايفا مي كند.طراح با حرکت دست و يک تکه زغال، خطوط و علامات مجردي را به صفحه کاغذ نشانه مي زند. از ترکيب اين نشانه ها تصويري نزديک به طبيعت و يا انتزاعي پديد مي آيد. به وسيله اين نشانه ها با بيننده ارتباط مي يابد و سليقه، ادراک و احساس خود را با او در ميان مي گذارد (احديان،1374 به نقل از وزيري مقدم).
اصول مربوط به تركيب بندي تصاوير، قانون نيستند. اين اصول اشاراتي بر چگونگي واكنش بيننده نسبت به توزيع خطوط و رنگها در قاب تصوير هستند، اينكه شما رنگ خاصي را در صحنه قرار دهيد يا از آنچه در صحنه وجود دارد يكي را انتخاب كنيد چندان مهم نيست. مهم آن است كه اگر تصوير خود را به نحو قابل قبول تركيب بندي نكنيد، احتمال دارد بيننده متوجه هدف و مفهوم صحنه نشود و تصاوير شما را به غلط تفسير كند و بالاخره با نماهاي بدون هدف و نامشخصي كسل شود. از اين رو بايد توجه داشت كه تركيب بندي تصوير چيزي مانند «بسته بندي تصوير» نيست و داراي اصولي است كه در كيفيت تصاوير مؤثر هستند.
دیدگاه خود را ثبت کنید