«جادوی کار پاره وقت» نام کتابی اثر یکی از بزرگترین چهرههای دنیای کسب و کار، «جیم ران» است. یکی از مباحث مهم این کتاب، بازاریابیِ شبکهای است که جیم ران آن را جادوی کار پاره وقت میداند…
این کتاب شامل دوازده گفتار یا در واقع همان پند و اندرز از جیم ران است. او با زبانی بسیار ساده و خودمانی از تمام چیزهایی که در طول زندگیاش یاد گرفته در این کتاب رونمایی میکند. توصیههای ران خیلی کاربردی هستند و به سادگی میتوان آنها را در زندگی حرفهای پیاده کرد و حتی تاثیر آن را در زندگی و روابط شخصی و عاطفی هم دید. جیم ران در این کتاب از تمام خوانندگانش میخواهد که به حرفهایش با دقت گوش دهند. روزتان را با استفاده از بهترین تواناییهایتان برنامه ریزی کنید. فرصتهای بسیاری برای سورپرایزها و نوآوریها و هر چیز دیگری که بخواهید، وجود دارد.
بخشی از کتاب جادوی کار پارهوقت:
مسافرت به دورِ دنیا بسیار لذتبخش است، به خصوص برای من که یک بچه کشاورز از آیداهو هستم. وقتی نخستینبار فرصتی را یافتم که میتوانستم در ازای کار، پول دریافت کنم مهارتهای زیادی نداشتم. البته میدانستم چگونه شیرِ گاو را بدوشم، اما اگر راستش را بخواهید پول خوبی در نمیآوردم. اما وقتی با بازاریابی شبکهای آشنا شدم که محصولات بهداشتی و غذایی میفروخت، سیستم بازاریابیای را دیدم که میتوانستم از پایین شروع کنم و به بالاترین سطحِ پیشرفت برسم و در ضمن میتوانستم به صورتِ پارهوقت شروع به کار کنم. این سیستم بهراستی برای همیشه انقلابی در زندگی من ایجاد کرد. من دیگر آدمِ سابق نبودم.
اکنون بخشِ بزرگی از داستانِ زندگیِ من در میان گذاشتن و شناساندنِ این فرصتِ فوقالعاده با مردم در جایجایِ دنیاست و در کنارِ آن در میان گذاشتنِ بینش و فلسفهای است که بر اساسِ آن، این کار به پیش میرود. چون شما میتوانید همهٔ تکنیکها را بدانید، بهترین محصول دنیا را داشته باشید، بهترین سیستمِ پشتیبان را داشته باشید، ولی بینش و فلسفهای را که شما را به انجامِ کارهای ضروری رهنمون کند تا سیستم به طورِ مؤثر عمل کُنَد نداشته باشید، آنوقت هیچ چیزی به درستی کار نمیکند.
میخواهم دربارهی چیزهایی صحبت کنم که برای من نتیجهبخش بود، تا شاید برای دیگران هم ارزشمند باشد. پس از شما میخواهم یادداشت بردارید.
با من خوب تا کنید، در این صورت شاید شما را به عنوان شنوندگانِ مسافرتی با خودم به همهجا ببرم. [جیم ران در اینجا با حاضرین شوخی میکند.] هماکنون کلیدِ راهگشای دیگری برای آمادگیِ حضور در قرنِ آینده (قرن ۲۱ م.) به شما داده میشود و آن کلید، فلسفه و بینشِ شخصی شما است.
در سنِ ۲۵ سالگی چیزی که به طورِ شگرفی زندگیِ مرا تغییر داد نخست، کشفِ محصولِ ویژهای بود که میتوانستم به آن باور داشته باشم.
مادرم شیوهی تغذیه و سلامتی را آموخته بود و من از این شیوه بهرهمند شدم. او این را از پدربزرگ و مادربزرگِ من آموخته بود و سپس به من آموزش داد. پدرم هرگز به بیماریِ سختی دچار نشد و ۹۳ سال هم عمر کرد. بنا بر گفتهٔ پزشک، مادرم حداقل ۲۰ سال به طولِ عمرِ خود افزود. در واقع او باید ۲۰ سال زودتر از آنچه عمر کرد، میمُرد. تنها دلیلِ طولانیتر شدنِ عمرِ مادرم بهکارگیری شیوهی تغذیهی سالم در زندگی بود.
من تک-فرزند بودم و به یاد میآورم که مادرم مطالعه میکرد و تعدادی چیزها را با هم مخلوط میکرد و رو به من و پدرم میگفت: «این معجون را بنوشید. اگر ما را به کُشتن ندهد، فکر کنم مفید باشد!» و ما به زور آن معجون را قورت میدادیم. مادرم همهٔ این مطالب را به ما آموزش داد.
این شیوهی تغذیه نتایج مطلوبی به همراه داشت. من آن را به دو دخترم انتقال دادم. آنها تا به حال مریض نشدهاند. آنها نیز به فرزندانشان انتقال دادهاند و نوههایم نیز تا کُنون مریض نشدهاند.
منظورم این است که مطالعهی تغذیهٔ صحیح، توجه و درگیر بودن در صنعتی که در آن حضور دارید، یکی از بهترین موارد است. پس این بسیار مهم است: فلسفه و بینشِ شخصی شما و چیزی که به آن باور دارید. این موضوع شما را در قرنِ آینده به پیش میبرد.
دیدگاه خود را ثبت کنید