در این مجموعه، تعدادی داستان کوتاه فراهم آمده که بعضی ها هیچوقت نمی فهمند یکی از آنهاست. در این داستان نویسنده با شیوهی طنز دربارهی راههای ثروتمند شدن سخن میراند که از آن جمله است: عدم قرض دادن به دیگران، تخفیف ندادن، و اسراف نکردن.
طرف صحبت توخولسکی در کتاب بعضی ها هیچوقت نمی فهمند، آن دسته از خوانندههایی است که میخواهند سر در بیاروند بنیآدم چگونهاند. او معتقد است، در این زمینهی خاص تا به حال خیلی کم فکر و کار شده است. چیزی که تا به حال برای آن کلی وقت و انرژی صرف شده، این است که به آدمها بفهمانند آنها چگونه باید باشند. میتوان گفت در تمام آثار ادبی این روزنامهنگار آلمانی میل و هدفی جز نشان دادن «واقعیت آدمها» به چشم نمیخورد. این واقعیت، ممکن است برای خیلیها تلخ و ناگوار باشد.
اون زمانا دبیرای ملّانقطهای و بی حال و حوصله همهجا پیدا میشد. بی کفایتی معلما و اشتباهات بیرویهشون یه طرف، ولی از طرف دیگه ما هم آخه شاگردای نمونهای نبودیم. سؤال اینجاست که اونا تو مدرسه اصلاً به ماها چه درسی دادن؟ چی بهمون یاد دادن؟ هیچی! حتی یادمون ندادن درست فکر کنیم، درست ببینیم، درست راه بریم، درست کار کنیم. هیچی بهمون یاد ندادن. هیچی!
حتی نه عالِم خوبی تو علوم نظری شدیم و نه کار عملی از عهدهمون خوب برمیاد. هیچی نشدیم! همکلاسی سابقم میگفت:«اگه آدم خودش تو خونه برای خودش کار نمیکرد و از تو خونهٔ پدری درست و حسابی تربیت نمیشد…!»مثل خود من که توی خونه درست و حسابی تربیت نشدم! خیلی بهش غبطه خوردم. میگفت: «من هر چی رو که دربارهٔ تاریخ هنر، تاریخ اقوام یا جغرافیای اروپا بلدم، خودم تنهایی خوندم و یاد گرفتم.» وگرنه از کجا میخواست یاد بگیره؟ از مدرسه؟ (بعضی ها هیچوقت نمی فهمند ص۳۸)
کورت توخولسکی در آغاز آخرین دههٔ قرن نوزدهم، در آلمان، به دنیا آمد. روزنامهنگار و طنزنویس بود و عضو حزب سوسیالیست مستقل آلمان. پس از به قدرت رسیدن هیتلر و حزب نازی در آلمان، گشتاپو به چند دلیل یهودی، روزنامهنگار، سوسیالیست و طنزپرداز بودن (که البته یکی از آن دلایل برای مرگ یا تبعید کافی بود)، تابعیت آلمانی او را لغو و به سوئد تبعیدش کردند. توخولسکی قبل از آن که شاهد جنگ جهانی دوم باشد، در نیمهٔ دههٔ چهارمقرن بیستم، بر اثر خوردن مقداری زیادی داروی ورونال در بیمارستانی در سوئد مرد.
برخی معتقد هستند که او خودکشی کردهاست. به افتخار کورت توخولسکی انجمن قلم سوئد بورس تحصیلیای ایجاد کردهاست که هر ساله به نویسندگان یا ناشرانی که برای نشر آثارشان مورد خشونت قرار گرفتهاند اهدا میشود تاکنون فرج سرکوهی و ناصر زرافشان از ایران این جایزه را دریافت کردهاند.
طرف صحبت کورت توخولسکی اون دسته از خوانندههان که میخوان سر دربیارن بنیآدم واقعاً چهجوری هستن. اون معتقده که در این زمینهی خاص کلاً تا حالا خیلی کم فکر و کار شده. چیزیکه تا به حال سرش کلی وقت و انرژی صرف شده اینه که به آدما فهمونده بشه اونا چهجوری بایستی باشن. میشه گفت توی تمام آثار ادبی این روزنامهنگار آلمانی میل و هدفی جز نشون دادن «واقعیت آدما» بهچشم نمیخوره. توخولسکی در کتاب بعضی ها هیچوقت نمی فهمند نه تنها به هیچ دردمندی گارانتی درمان نمیده، بلکه حتی خودشو جایزالخطا میشمره و اصلاً دلش نمیخواد کسی فکر کنه اون تو دیدش نسبت به «واقعیت آدما» از اشتباه مُبراس.»
دیدگاه خود را ثبت کنید