بخشی از متن
مکتب های روان شناسی
مکتب : مجموع اندیشه ها و افکار یک استاد یا الگوی فکری خاص که رفتار آدمی را با مفهوم و برداشت خاصی در نظر می گیرد.
ساخت گرایی
پایه ریز : ویلهلم وونت آلمانی
تعریف : سعی می کند شعور یا آگاهی را با تجزیه آن به عناصر متعدد ، مثل احساس ، ادراک و هیجان ... تعریف کند .
کنش گرایی
پایه ریز : ویلیام جیمز
تعریف : سعی می کند عملکرد های هوشیاری را مورد مطالعه قرار دهد نه عناصرتشکیل دهنده آن را.
گشتالت گرایی (روان شناسی کل گرا )
پایه ریز : کهلر ، کافکا و ورتهایمر آلمانی
تعریف :. از نظر این دیدگاه روان یا ذهن انسان قابل تجزیه نیست ، بخالف دو مکتب اول . ذهن انسان به صورت یک کل در نظر گرفته می شود .
دیدگاه خود را ثبت کنید