فهرست مطالب
مقدمه
نقش علت و معلولی تفکر انتقادی در آموزش حسابداری
یادگیری دانش حسابداری
به کارگیری دانش حسابداری
ضرورت تفکر و ماهیت آن
ماهیت تفکر چیست؟
ویژگیهای تفکر انتقادی
تواناییها (مهارتها)ی تفکر انتقادی چیست؟
بخشی از متن
مقدمه
آموزش علوم و پویایی روند آموزش در دوران فراگیری و همچنین استمرار این آموزش، همواره مشغولیت ذهنی متفکران بوده است. اینان با ارائه نظریههای مختلف یادگیری و بحث و بررسی روی علل افت بازده درحیطه خاصی از علم و مطالعه روی ساختار و ماهیت انسان و فرایند تفکر، گامهای موثری در بهبود فرایند آموزش علوم برداشته اند.
با بررسی تاریخ علم چنین استنباط میشود که هر علمی در طول تاریخ، افت و خیزهایی در نحوه آموزش خود داشته و اگر در حال حاضر از وضعیت مطلوبی برخوردار است، مدیون تلاش و بررسی علل ضعف و کاستیها و بهکارگیری روشهای موثر رفع آنها بوده است. کمتر اندیشمند و متفکری در تاریخ سراغ داریم که به این مهم نپرداخته باشد.
به گفته آلبرت اینشتن:" افراد انسانی را نباید همچون افزارهای بیجان در نظر گرفت. مدرسه باید در اصل این هدف را دنبال کند که جوانان را نه به صورت متخصص، بلکه به عنوان شخصیتهایی متعادل به جامعه تحویل دهد. به اعتقاد من، این گفته از بعضی لحاظ حتی در مدارس فنی هم که جوانان را برای حرفههای تقریباً مشخص پرورش میدهند، صادق است. اهمیت مدرسه پیش از هر چیز درعرضه قابلیتهایی است که تفکر و داوری مستقل را تضمین کند، نه در ارائه بعضی معلومات تخصصی.
هرگاه شخصی برمبانی اساسی موضوع مورد نظرخود تسلط یابد و در عین حال اندیشیدن و کارکردن به استقلال را هم فراگیرد، مطمئناً راه خود را خواهد یافت و افزون بر این، بهتر خواهد توانست خود را با پیشرفتها و تحولات تطبیق دهد تا شخصی که آموختههایش بهطور عمده چیزی نیست جز بعضی معلومات درباره جزئیات تخصصی."
علوم مختلف در طی مراحل بهبود نحوه آموزش در طول تاریخ، مراحلی را پشت سر گذاشتهاند. در نگاهی کلی، قانونمندیهای مربوط به کار بهبود آموزش هر رشته علمی، مشترک بوده است. در اینجا به عنوان نمونه، از تاریخ ریاضیات و نقد روشهای آموزش آن در برههای از تاریخ مثال میآوریم. "شیوه آموزش ریاضیات در این دوره (پیش از دوره شکوفایی یونان باستان) که تحت تاثیر شرایط اجتماعی و ماهیت کاربردی بودن ریاضیات، شکلی نسخه مانند و دستوری داشت. در نوشتههایی که از این دوره باقیمانده است، کم و بیش هیچ استدلالی دیده نمیشود و هیچ تلاشی در جهت قانع کردن شاگرد به درستی راه حلها، انجام نمی گیرد، همه جا دستور میدهند: چنین کن! چنین خواهد شد.
تنها در برخی حالتها اشاره میکند و یا بهتر بگوئیم فرمان میدهد: آزمایش کن! میبینی که راهحل درست است. این شیوه برخورد با راهحلها ناشی از کاربردی بودن ریاضیات است که تنها بهنتیجه عمل و محاسبه کار دارد و می خواهد با ذکر مثالها و مسئلههایمختلف، نوعی راهحل کلی و بهگونهای الگوریتم ابتدایی را به شاگرد تلقین کند، تا در حالتهایی که ضمن عمل با آنها برخورد میکند، مهارت لازم را کسب کرده باشد. بدون تردید، تنظیم کننده مثالها و مسئلهها، خود از این راه حلها آگاه بوده و به احتمال زیاد نوعی استدلال منطقی هم درباره آنها داشته است، ولی ضرورتی برای بیان آنها ندیده است و همه جا نسخه عمل را ارائه میدهد.
از سوی دیگر، نظام اجتماعی حاکم بر جامعه هم این شیوه برخورد با راه حلها و این شیوه آموزش را تحمیل میکرده است."
در مورد علم حسابداری نیز، جوامعحرفهای دست اندرکار همواره تاکید بر اجرای برنامههای آموزش حرفهای مستمر و بهبود روشهای آموزش داشتهاند. برای مثال، تاکید بر استمرار آموزش حرفهای از سوی فدراسیون بین المللی حسابداران(IFAC) و یا ماده ۱۴ اساسنامه جامعه حسابداران رسمی ایران را ذکر می کنیم. در چند سال اخیر کمیسیون تغییر آموزش حسابداری(AECC) با نقد روشهای سنتی اقدام به تغییر روشهای آموزش حسابداری کرده است.
انجمن حسابداران رسمی امریکا (AICPA) در سده بیست و یکم دو هدف اساسی را در آموزش حسابداری مد نظر داشته است، نخست تغییر برنامههای آموزشی حسابداری با هدف استمرار یادگیری در طول زندگی با استفاده از مهارتهای تفکر انتقادی و حل مسئله و دوم الزام دانشجویان حسابداری برای آموزش در زمینه فناوری اطلاعات و آشنایی با آن.
با این حال، در آموزش حسابداری کمتر به کیفیت و نحوه آموزش تاکید شده و ضعفها و کاستیهای آن، متفکران حسابداری را بر آن داشته است تا به بررسی علل آن بپردازند و روشهای موثری را جهت بهبود فرایند آموزش حسابداری ارائه کنند. در راستای این بررسی، مهارتهای تفکر انتقادی و استفاده از آن دریافتن علل این ضعفها نقش عمده ای داشته است و به کاربرد علوم روانشناسی و فلسفه و تعریف تفکر انتقادی در شناساندن این مهارتها و به کارگیری آنها کوشش شده است.
پژوهشهای دهه اخیر گویای این است که دانشآموختگان حسابداری فاقد تفکر انتقادیاند. پژوهندگان علت این امر را، ضعف در امتحانات (CPA) در آزمون جنبه تفکر انتقادی، تحلیل و ترکیب و قضاوت حرفهای دانسته و به این نتیجه رسیدهاند که استادان حسابداری بیشتر بر حفظ اصول حسابداری بدون پرداختن به مفاهیم نظری آنها تاکید دارند.
و ...
دیدگاه خود را ثبت کنید