فهرست مطالب
مقدمه
مفهوم شش کلاه
کلاه سفید
کلاه سرخ
کلاه سیاه
کلاه زرد
کلاه سبز
کلاه آبی
نتیجه گیری
بخشی از متن
مقدمه
در کشور ما تقریبا هیچ الگوی تعریف شده ای برای نحوه تفکر و تصمیم گیری وجود ندارد. لذا در اکثر مواقع جلسات تصمیم گیری با تلف نمودن منابع با ارزش در دسترس از جمله زمان، بدون نتیجه موثر پایان می یابد. اینگونه جلسات اغلب با محوریت مدیران ارشد اداره می شود و سایر اعضا نیز به دلیل رودربایستی و یا ترس اظهارنظر خاصی نمی کنند و در نهایت پرونده جلسه با نظرات این افراد خاص بسته می شود.برای حل این مسئله و مشکلات مشابه ادوارد دوبونو پدر تفکر خلاق با ارائه ایده ای (شش کلاه تفکر) به اعضای هر نوع گردهمایی می آموزد که به تفکر خود سرو سامان داده و به روش های خلاقانه ای فکر کنند.آنچه که مسلم است امروزه به تفکر که در حقیقت عامل اصلی شکل گیری شخصیت انسان نیز بشمار می رود به اندازه کافی اهمیت داده نمی شود و آموزش ها و مهارتهای مناسبی نیز برای مدیریت تفکر تدوین نشده است.
ساده کردن عمل تفکر و ایجاد تغییر در طرز تفکر دو هدف اصلی ایده شش کلاه تفکر است که به منظور مدیریت صحیح فرایند تفکر توسط ادوارد دوبونو خلق شده است. همه ما به این نتیجه رسیده ایم که ضرورت آموزش تفکر صحیح، تفکر خلاق و مهارتهای مورد نیاز آن در دوران مختلف تحصیلی و کاری کاملا مشهود است.تفکر سرچشمه اصلی تمامی نیروهای انسانی است بطوریکه هر قدر در آن مهارت پیدا کنیم، باز هم لازم است بخواهیم که بهتر و بهتر بیندیشیم. شش کلاه تفکر در ابتدا تلاش می کند عمل تفکر را ساده کند و بعد به شخص اجازه می دهد تا به جای اینکه تواما به مسائل مربوط به احساس، منطق، اطلاعات، امید و خلاقیت بیندیشید، در آن واحد تنها به یک موضوع فکر کند اما هدف اصلی شش کلاه تفکر، ایجاد یک نوع تغییر در نوع تفکر است.
اگر یک شخص در یک جلسه دائم دارای دیدگاه منفی باشد (یعنی کلا سیاه بر سر داشته باشد) می توان از آن شخص درخواست کرد که کلاه سیاه را از سرش بردارد و کلاه زرد را بر سر بگذارد. به عبارتی از او درخواست می شود که مثبت فکر کند و یا اینکه در طول بحث از شخصی می خواهیم تا یک نوع کلاه خاص را بر سر بگذارد. در ابتدا شاید اینگونه رفتار با اعضای جلسه تا حدودی ناراحت کننده باشد اما بعد از مدتی این نوع شیوه درخواست تفکر از طرف مقابل، طبیعی خواهد شد.اگر قوانین این نوع تفکر بطور صحیح آموزش داده شود می توان در طول بحث و گفتگوها از کلاه ها به عناون قوانین یک بازی فکری از قبل تعریف شده استفاده کنیم. کاملا روشن است که اگر همه افراد داخل یک سازمان از قوانین این روش مطلع شوند، اصطلاحاً این نوع تفکر بسیار سودمند خواهد بود.
امروزه «خلاقیت» و « نوآوری» در حکم رمز بقا و کلید موفقیت افراد و سازمانها شناخته شده است. تکنیک شش کلاه فکری که از تکنیکهای خلاقیت گروهی است یکی از تکنیکهای مفید، معروف و معتبری است که کاربرد و آثار بسیار متنوعی در اجتماع، سازمان، خانواده و فرد دارد. در بسیاری از سازمانها و خانوادهها، این تکنیک و قواعد بازی آن به صورت زبان مشترک درآمده که بسیار اثربخش است. به طور کلی این تکنیک شش جنبه یا سبک فکری را تعریف کرده و برای هر کدام کلاهرنگی خاصی را به عنوان سمبل تعیین مینماید تا بهوسیلهی آن بتوان به طور روشن و سریع از سبک فکری (گرایش، حالت، احساس، فکر، موضوع، نگرش) خود آگاه شد، آن را تغییر داد یا آن را به دیگران اعلام کرد. همچنین میتوان بدینوسیله از سبک فکری دیگران آگاه شد و از آنها خواست که آن را عوض کنند. البته با کمی دقت در اصطلاح «کلاه خودت را قاضی کن» متوجه میشویم که به نوعی چنین روشی در فرهنگ ایرانی وجود داشته است.
و ...
دیدگاه خود را ثبت کنید