تعریف حرمت به خود
برخی حرمت خود را احساس خوب یا داشتن احساس مثبت نسبت به خود دانسته اند و برخی دیگر فراتر رفته و حرمت خود را با بهزیستی، خودپسندی، غرور، خود دوستداری، حس تفوق، ویژگی رهبری همراه با خشونت معادل قرار داده اند (آجیل چی و همکاران، 1391). حرمت خود، از لحاظ گسترهی مفهومی شرایط نسبتاً مشابهی با خودپنداشت دارد، با آنکه حرمت خود، یکی از بنیادی ترین مفاهیمی است که زمینه ی اصلی بسیاری از پژوهش ها را به خود اختصاص داده است، توافق چندانی در مورد تعریف آن بین صاحبنظران وجود ندارد، به گونه ای که گستره ی تعاریف آن از احساس خوب یا مثبت نسبت به خود تا خودپسندی، خودپرستی، غرور، خوددوستداری و حس تفوق را در برمیگیرد (ولی زاده، 1390). رفتارهای گوناگونی که بر اساس تقاوتهای فردی در حرمت خود و سطوح آن در افراد به وجود می آیند، نفوذ این سازه را گسترده تر و عمیق تر ساخته است، تا حدی که برخی از پژوهشگران تاثیر آن را بر رفتارهای پیشرفت و کسب موفقیت، بیشتر از خودپنداشت می دانند (هویت و همکاران، 2009)، نتایج برخی از تحقیقات حاکی از آن است که چنانچه نیاز انسانها به حرمت خود ارضا نشود، نیازهای گسترده تری، مانند نیاز به خودشکوفایی، پیشرفت یا درک استعداد بالقوه، محدود می ماند (باعزت و صدق پور، 1387).
دیدگاه خود را ثبت کنید