دانلود مقاله مهندسی ارزش با فرمت ورد ودر 168 صفحه قابل ویرایش
فهرست
تعريف مهندسي ارزش
فرايند مهندسي ارزش
روش تحليلي
روش خلاقيت
برخي دستاوردهاي به كارگيري مهندسي ارزش
بخش پنجم ) زمان اجراي مهندسي ارزش
بخش ششم ) روند اجرائي مهندسي ارزش
برنامه كار پيشنهادي انجمن بين المللي ارزش ...
مطالعات مقدماتي
مطالعات ارزش
مطالعات تكميلي
بررسي برنامه كار هفت مرحلهاي مهندسي ارزش
فاز انتخاب
فاز بررسي يا اطلاعات
فاز خلاقيت
فاز ارزيابي
فاز بسط و توسعه
فاز ارائه
فاز اجرا و مميزي
قسمتی از متن مقاله مهندسی ارزش
بخش اول) مقدمه
در دنياي امروز سرمايه و سرمايه داري نقش غيرقابل انكاري درتعيين جايگاه و قدرت هر اجتماع دارا ميباشد، به همين جهت افزايش بهرهوري و استفاده بهينه در سرمايهگذاريها حائز اهميت فراوان است. البته بايد به اين نكته توجه داشت كه هر چه سرمايه گذاري عظيمتر باشد اين مسئله نمود بيشتري پيدا مينمايد. هر چه حجم سرمايه، تعداد نيرو و عوامل درگير بيشتر باشد افزايش بهرهوري درسرمايهگذاريها از اهميت بيشتري برخوردار است. پروژههاي سرمايه بر (Capital Projects) از اين دست پروژهها ميباشند و نمونههاي اين پروژهها در طرحهاي ملي بسيار به چشم ميخورند. البته بايد گفت كه اصطلاح «سرمايه بر» مربوط به پروژه خاصي نيست. پروژههاي زيادي از قبيل فعاليتهاي عمراني، احداث كارخانههاي توليدي، ساخت بزرگراهها و پالايشگاهها را ميتوان به عنوان طرحهاي سرمايه بر نام برد. پروژههاي سرمايه بر معمولاً مراحل مختلفي را قبل از آن كه كاملاً وارد عمل شوند، پشت سر ميگذارند.
مقاله مهندسی ارزش
پروژه معمولاً با بسط يك مفهوم نظري براساس ارزيابي فني و اقتصادي شروع ميشود و حين مطالعات اوليه بودجه،منابع لازم و زمانبندي اجرا مشخص ميشود. پس از تأييد مفهوم پروژه مطرح شده، مهندسان كارآزموده و طراح شروع به آماده سازي مشخصات و مدارك لازم ميكنند. فعاليتهائي براي چگونگي تأمين مواد، انتخاب سازندگان و پيمانكاران، نهايتاً شروع ساخت و سپس نصب و راهاندازي آغاز ميشود. در اين فرايند مدير پروژه در فكر تكميل پروژه در زمان مقرر و با بودجه مصوب است و مشكلات عموماً در همين زمان بروز مينمايند. تخصيص بهينه بوجه وصرفه جوئي در هزينهها اهدافي هستند كه در بسياري پروژهها در نظر صاحبان سرمايه قرار ميگيرد اما نحوه دستيابي به آنها نياز به دانش و تلاش فراوان دارد.
كمبود منابع مالي در بخشهاي مختلف اقتصادي عامل محدود كنندهاي در اجراي طرحها و پروژهها است ولذا مسئله تخصيص بهينه بودجه به طرحها براساس اولويتهاي موجود در سطح كلان مطرح ميشود. با اين شرايط به هر ميزان كه در هزينه اجراي پروژهها صرفه جوئي شود، امكان تخصيص بودجه واعتبار به پروژههاي بيشتري فراهم ميشود. بنابراين ضروري است علاوه بر تخصيص بهينه بودجه به طرحهاي مختلف، از تكنيك هاي مطرح به منظور صرفه جوئي در هزينه ها نيز استفاده شود.
مقاله مهندسی ارزش
«مهندسي ارزش Value Engineering» از جمله تكنيكهاي مطرح و موفق در زمينه تخصيص بهينه بودجه وصرفه جوئي در هزينه طرحها در طول عمر پروژه ميباشد و از اين طريق ميتواند نقش مهمي در كاهش تأخيرات زماني و طولاني شدن عمر پروژهها داشته باشد كه اين خود بسيار حائز اهميت است. تأخير در پيشرفت كار، علاوه بر آنكه موجب طولاني شدن زمان اجرا و صرف هزينههاي قابل ملاحظه براي راه اندازي مجدد يا تكميل آنها ميشود، به تحميل هزينه فرصتهاي از دست رفته بر بخشهاي اقتصادي و بهره برداري و نيز توجيه ناپذيري طرحها در مراحل بعد نيز، منجر ميگردد. به عبارت ديگر، گذشت زمان و تحولات فن آوري و تغيير شرايط محيطي و اجتماعي، ممكن است طرحهائي را كه در يك مقطع زماني داراي توجيه فني و اقتصادي بودهاند، در شرايط جديد توجيه ناپذير سازد. از سويي ديگر عدم به كارگيري توان علمي و تجربي كافي در مراحل اوليه بررسي و طراحي نيز موجب تحميل هزينههاي سنگين بر پروژهها ميشود و در نتيجه، تكميل پروژهها را با مشكلات جدي مواجه ميسازد. به دليل ناكارآمدي روشهاي سنتي در زمينه ارزيابي فني و اقتصادي پروژهها، روشهاي تخصيص بودجه و صرفه جوئيهاي مالي، ابداع روشها و تكنيكهاي جديد براي كنترل هزينهها و ارائه راههاي جايگزين به عنوان يك الزام در فرايند مديريت دراين پروژهها مطرح شده است.
مقاله مهندسی ارزش
مهندسي ارزش (VE) به عنوان يك تكنيك كارآمد به منظور برآورده ساختن اهداف پروژه با حداقل هزينه و حفظ كيفيت، جايگاه مناسبتري نسبت به ساير تكنيكها در مديريت و برنامهريزي پروژهها به خود اختصاص داده است. اين روش در واقع تكنيكي براي افزايش ارزش يك پروژه، ارضاي نياز مصرف كننده با حداقل هزينه و نيز اجراي پروژه در كوتاهترين زمان ممكن و البته با حفظ كيفيت و مطلوبيت مورد نظر است. هدف اصلي بهنيه سازي ارزش يك پروژه در مرحله طراحي از طريق راه كارهاي عملي و انتخاب بهترين راه حل براي رسيدن به اهداف پروژه با حداقل هزينه در طول عمر پروژه است مهندسي ارزش، نگرشي سازمان يافته براي اصلاح، بازنگري و نوآوري در فرآيند اجراي پروژههاست و به عنوان شيوهاي كارآمد براي شناسائي و حذف هزينههاي غيرضروري و كوتاه سازي زمان اجرا و بهينهسازي طرحها به كار گرفته ميشود. به عبارت ديگر مهندسي ارزش يك روش سيستماتيك است كه هدف آن بيشينه سازي شاخص ارزش (Value Index) يك پروژه است. شاخص ارزش عبارت از نسبت بهاي مواد يا روشهاي لازم براي انجام يك عملكرد به هزينه آنهاست كه براي درك بهتر مطلب ابتدا به تعريف مفاهيم عملكرد، بها و هزينه ميپردازيم:
مقاله مهندسی ارزش
عملكرد (Function) توصيف كننده آن چيزي است كه در نهايت به دست خواهد آمد. مطلوب آن است كه عملكرد با يك فعل و يك اسم توصيف شود. براي مثال «انتقال آب» به طور روشن نتيجه دلخواه را تداعي مينمايد.
بها عبارت از حداقل هزينهاي است كه براي انجام يك عملكرد لازم است. بها ممكن است واقعي (كمي) و يا مجازي (كيفي) و يا تركيبي از هر دو باشد. بها به وسيله مقايسه هزينههاي اجراي راهكارهاي جايگزين و انتخاب ارزانترين آنها قابل محاسبه است. در واقع ميتوان گفت بها كمترين هزينهاي است كه بهوسيله آن عملكرد يك جزء كاري قابل دستيابي است.
هزينه عبارت از كل مبلغ لازم براي شناسائي، طراحي، ساخت، نصب، بهره برداري و نگهداري يك طرح است.
مهندسي ارزش تكنيكي كارا در كاهش و صرفه جوئي در هزينههاي غيرضروري است، هزينه هائي كه هيچ تأثيري در كاركرد، كيفيت، زيبائي، قابليت اطمينان و ساير ويژگيهاي مهم پروژه نداشتند، در عين حال در بررسيهاي اوليه و طراحيها نامشهود هستند و يا ناديده گرفته ميشوند. اين گونه هزينهها، اغلب درصد عمدهاي از هزينهها را به خود اختصاص ميدهند و در تمام مراحل پروژه از ابتدا تا انتها به چشم ميخورند و از اين رو مهندسي ارزش نيز در تمامي مراحل نقش مهمي ايفاء مينمايد.
سير تحول روش ارزش نشان ميدهد كه در فرايند ارزش، نه فقط طراحي محصول مورد توجه بوده بلكه كل فرآيند از مرحله طراحي تا بهره برداري مورد نظر است. از آن جا كه مراحل مختلف انجام يك پروژه به صورت فرايندي منظم و مرتب هستند و در عين حال يك كنش و واكنش بين مراحل مختلف وجود دارد، عدم توجه به پيوستگي منطقي فرايند موجب ضعيف شدن كنترل و انحراف از اهداف اصلي پروژه ميشود. ضروري است در طراحي روش ارزش در پروژه، پيوستگي و ارتباط مراحل مختلف مورد توجه قرار گيرد. به عبارت ديگر، مفهوم فرايند مهندسي ارزش در فرايند تصميم گيري پروژه استفاده ميشود.
مقاله مهندسی ارزش
استفاده از مهندسي ارزش در روند اجراي يك پروژه داراي منافع گوناگون است از جمله دقت نظر (Due Diligance) در فعاليت پروژه، انجام كار تيمي براي ظهور استعدادها و برطرف شدن نگرانيها و ايجاد تفاهم در اعضاي پروژه براي انجام پروژه شرايط مساعدي را فراهم ميسازد. مهندسي ارزش به اعضاي پروژه كمك ميكند تا از جزئي نگري فراتر رفته و پروژه را به صورت كلان تصور كرده و مسائل آن را بررسي نمايند. مهندسي ارزش، تكنيكي جهت بهينه كردن ارزش يك پروژه به وسيله بررسي مفهوم طراحي و عملي بودن آن و انتخاب بهترين راه حل براي رسيدن به اهداف پروژه و ارضاي نيازهاي كارفرما و يا مصرف كننده نهائي با حداقل هزينه در تمام طول عمر پروژه ميباشد. برداشت غلط و سوء تعبير درباره مهندسي ارزش آن است كه آن را فقط به كاهش هزينهها نسبت دهيم چرا كه بنا بر آنچه گفته شد؛ مهندسي ارزش (VE) ، نگرشي سازمان يافته و سيستماتيك براي اصلاح، بازنگري و نوآوري در فرايند اجراي پروژههاست.
مقاله مهندسی ارزش
بخش دوم ) تاريخچه
تاريخچه مهندسي ارزش
پيدايش رويكرد تحليل يا مهندسي ارزش، به سالهاي جنگ جهاني دوم باز ميگردد و از آن زمان تاكنون، به كارگيري آن موفقيتهاي چشمگيري را براي كاربران خود در طرحها و پروژههاي مختلف در پي داشته است. توسعه اوليه مفهوم مهندسي ارزش، درسال 1947 ميلادي و در شركت جنرال الكتريك اتفاق افتاد. فرد مسئول در اين زمينه، مهندسي با تخصص برق با نام لارنس دي مايلز (Lawrence D.Miles) بود كه در بخش خريد و تداركات فعاليت ميكرد. وي نسبت به هزينهها حساسيت ويژهاي داشت و عموماً نسبت به مخارج بالاي پروژههاي شركت جنرال الكتريك معترض بود. با پايان جنگ جهاني دوم ، كمبود مصالح به ويژه انواع فولاد، آلومينيوم، نيكل، مس و ساير فلزات، بسيار خودنمائي ميكرد. اين امر بر توليد بسياري از محصولات شركت جنرال الكتريك مؤثر واقع شد. از اين رو لازم بود طراحي محصولات كارخانه، به گونهاي اصلاح شود كه با مصالح جديد و جايگزين مواد قبلي، قابل توليد باشد. درواقع كاركردهاي قبلي مورد انتظار از محصولات حفظ شوند و درعين حال مصالح جديد بتوانند همان كاركردها را ارائه دهند. يك مثال موفق در اين زمينه جايگزين كردن فولاد ضد زنگ با فيبر فشرده در ساخت پروانه پمپ بود.اين مواد، ميتوانست همچون فولاد ضد زنگ در زير آب، بدون اشكال عمل كند و حتي دوام بيشتري داشتند و با يك سوم قيمت فولاد قابل تهيه بود. علت عمده اين گونه كاهش هزينهها، در بي تفاوتي و بي انگيزگي طراحان بود كه دچار نوعي روزمرگي شده بودند كه ميپنداشتند طراحي آنها بهترين راه حل ممكن است و جوانب امر به ويژه در حوزه هزينهاي و تداركاتي، مورد توجه آنها قرار نميگرفت.
مقاله مهندسی ارزش
موفقيتهاي بدست آمده در زمينه رفع مشكل كمبود مصالح و در عين حال كاهش هزينهها، مايلز را مصمم ساخت فعاليتهاي خود را سازماندهي كند. اين روش، بر پايه مفهوم كاركرد و رابطه آن با هزينه استوار بود. مايلز معتقد بود كه يك طراحي نميتواند براي 20 سال بدون تغيير بماند و مديريت بايد نسبت به اصلاح طرحها و كاهش هزينهها، با توجه به پيشرفتهاي جديد اقدام كند و به اين منظور، بايد انگيزههاي كافي در بدنه كارشناسي ايجاد شود تا استعدادهاي آنان، دراين راستا قرار گيرد. در مسير توسعه اين روش،بخشهاي جديدي مانند خلاقيت و ارزيابيهاي روشمند، در كنار تحليل كاركردها قرار گرفت. به علاوه، در ارزيابي روشها، مواد و طرحهاي جايگزين پارامترهائي همچون قابليت فروش، ايمني و زيبائي در كنار مساله مطرح شد و به اين ترتيب ارزيابي ها حالتي عمومي يافت. مايلز، اين روش توسعه يافته را «تحليل ارزش Value Analysis» نامگذاري كرد. هدف از اين روش انجام تحليلي بر مبناي هزينه بود به گونه اي كه كاركردهاي مورد انتظار و قابليت اطمينان محصول به مخاطره نيفتد.
مقاله مهندسی ارزش
اولين سمينار تحليل ارزش (VA) نيز چند سال بعد در سال 1952، در شركت جنرال الكتريك برگزار شد و بخشهاي مختلف اين شركت، با اهداف و نيازهاي مطالعات تحليل ارزش آشنا شدند. در سالهاي نخست، استفاده از اين روش به صورت انحصاري در اختيار شركت جنرال الكتريك بود اما موفقيتهاي اين روش گه گاه در سخنرانيها و مقاله ها و نقلقولها در سطح جامعه مهندسي مطرح مي شد. در ابتداي دهه 50 ميلادي و در پي بازديد يكي از مسئولان نيروي دريائي آمريكا از شركت جنرال الكتريك، مدير اين شركت، استفاده از روش تحليل ارزش را در نيروي دريائي ، پيشنهاد نموده تا باعث كاهش هزينههاي دفاعي شود. استقبال مسئولان نيروي دريايي و حضور كارشناسان اين نيرو در كارگاههاي تحليل ارزش شركت جنرال الكتريك، موجب نفوذ اين روش در فعاليتهاي وزارت دفاع آمريكا شد و به تشكيل بخشي براي تمركز يافتن فعاليتهاي ياد شده انجاميد. وزارت دفاع به واسطه نيازها و نوع بهره گيري خود از آن، اين روش را «مهندسي ارزش Value Engineering» نام گذاري كرد. در سال 1954، براي اولين بار مهندسي ارزش در نيروي دريايي ارتش ايالات متحده آمريكا به كار گرفته شد و پس از بروز نتايج مثبت استفاده از مهندسي ارزش در نيروي دريايي، ساير بخشهاي ارتش آمريكا نيز از اين روش سود بردند.
پس از توفيق استفاده از روش مهندسي ارزش توسط پرسنل سازماني ارتش آمريكا، اين سازمان تلاش نمود از تجربه و تخصص توليد كنندگان مصالح و پيمانكاران پروژههاي خود نيز، در كاهش هزينهها استفاده نمايد. اما به واسطه نبود مكانيزمهاي تشويق مالي، اين گروه حاضر به مشاركت در برنامه مهندسي ارزش كه منجر به كاهش مبلغ قراردادها و در نتيجه افزايش سود ميگرديد، نشدند. در نهايت در سال 1963 ميلادي، قوانين به گونهاي اصلاح شد كه مشاركت پيمانكاران در سود حاصل از صرفه جوئي را قانوني كرد و در عين حال استفاده از روش مهندسي ارزش را در پروژههاي بيش از 100000 دلار اجباري نمود.
مقاله مهندسی ارزش
هسته اوليه جامعه مهندسي ارزش آمريكا، در تشكلي كه توسط مؤسسات صنعت الكترونيك بنا نهاده شده بود، ايجاد شد و «جامعه مهندسي ارزش آمريكا
Society of American Value Engineers» كه با نام اختصاري SAVE شناخته ميشوند، با 1500 عضو در اواخر دهه 50 تأسيس شد. اندك اندك كشورهاي خارجي ديگر نيز با اين انجمن و فعاليتهاي آن آشنا شدند و كشورهائي مثل ژاپن، فرانسه، ايتاليا، انگلستان و هندوستان، با تعريف پروژههاي متعدد مطالعات مهندسي ارزش و تشكيل گروهها و انجمنهاي مهندسان ارزش، به اين جريان پويا پيوستند. تشكيل انجمن مهندسي ارزش، از تحولات عمده و سرنوشت ساز در تاريخ مهندسي ارزش به شمار ميرود.
پس از طرح روشهاي تشويقي در به كارگيري مهندسي ارزش، اين روش در سالهاي اوليه دهه 1960 ميلادي، در صنعت ساخت نيز به كار گرفته شد. در اين سالها، مهندسي ارزش با چالشهاي متعدد، به ويژه در مواجهه با طراحان و مهندسان بيرغبت، مواجه گرديد. توفيق به دست آمده در كاهش هزينهها، از تجربه پيمانكاران و مهندسان خلاق ناشي ميشد و توان مهندسي ارزش در كاهش هزينهها، در مرحله طراحي همچنان بدون استفاده مانده بود.
دیدگاه خود را ثبت کنید