فهرست مطالب
مقدمه
اصول اولیهی برنامه ریزی استراتژیک
چرا برنامه ریزی استراتژیک؟
۵ خروجی برنامه ریزی استراتژیک
عوامل کلیدی پیادهسازی موفقیتآمیز
تعيين رسالت شرکت در برنامه ریزی استراتژیک
وظیفه هر شرکت در برنامه ریزی استراتژیک چگونه تعریف می شود؟
چگونه باید رسالت شرکت را تعیین نمود؟
تعیین اهداف شرکت در برنامه ریزی استراتژیک
در برنامه ریزی استراتژیک برای رسیدن به اهداف بازاریابی چه اقداماتی را باید انجام داد؟
تعیین ترکیب فعالیت های شرکت در برنامه ریزی استراتژیک
شناسایی واحد فعالیت استراتژیک
بخشی از متن
مقدمه
تصمیمگیری مؤثر در مواجهه با تغییرات مداوم دنیای کسبوکار، دغدغهی بنگاهها و سازمانهای بسیاری است. مهم است که از روند تغییرات جا نمانید و همیشه به دنبال علاج واقعه پس از وقوع آن نباشید. خوب است که به جای مدیریت بحران، از اساس، مانع وقوع آن شوید. یکی از ابزارهای مطمئنی که به گرفتن تصمیمهای کارآمد و بههنگام در سازمانها کمک میکند، برنامه ریزی استراتژیک با راهبردی است. در این مبحث با اصول اولیه و مفاهیم اساسی برنامه ریزی استراتژیک آشنا میشویم.
اصول اولیهی برنامه ریزی استراتژیک
مفاهیم اساسی برنامه ریزی استراتژیک شامل شناخت مزیتها و خروجیهای آن و فرا گرفتن اقدامات کلیدی برای یک برنامه ریزی استراتژیک کارآمد و پیادهسازی موفق آن است.
بسیاری از سازمانها به جای اینکه زمان ارزشمندشان را صرف پیشبینی و آمادهسازی برای مواجهه با تغییراتِ ناخواسته بکنند، زمان قابل توجهی را صرف واکنش به پیامدهای پس از واقعه میکنند. سازمانهایی که اقدامات محافظتی برای خود در نظر نمیگیرند زمان و انرژی زیادی را فقط برای عقب نماندن از دیگران هدر میدهند. این سازمانها بیشتر توان خود را برای مقابله با مشکلات ناخواستهی ناگهانی به کار میگیرند و در نتیجه نیروی چندانی برای پیشبینی و آمادهسازی برای چالشهای بعدی نخواهند داشت. این چرخهی معیوب، سازمانها را اسیر نوعی وضعیت انفعالی میکند.
اما امکان رهایی از این وضیعت وجود دارد؛ با به کار گیریِ فرآیندی آزموده به نام برنامه ریزی استراتژیک که جایگزینی قابل اعتماد برای مدیریت بحران است.
برنامه ریزی استراتژیک فرآیندی گامبهگام است که دارای اهداف و خروجیهایی مشخص است و قابلیت پیادهسازی و ارزیابی دارد. به زبان ساده، برنامه ریزی استراتژیک فرآیندی است که امکان پیشبینی آینده و تجسم آن بر اساس روندهای جاری و در نتیجه امکان اثرگذاری بر نیرویهای موثر در تغییر سازمان را فراهم میکند.
برنامه ریزی استراتژیک بر مبنای نشانگرهای قدرتمندی که محیط کسبوکار را پیشبینی میکنند، برنامهای برای ۳ تا ۵ سال آینده ارائه و مسیر حرکت را مشخص میکند.
آمارهای جمعیتشناختی، شاخصهای اقتصادی، سیاستهای دولت و پیشرفتهای فنآوری برخی از شاخصهایی هستند که در برنامه ریزی استراتژیک مورد استفاده قرار میگیرند. با استفاده از این شاخصها که تغییرات سبک زندگی، وضعیت اقتصادی و سیاسی را مشخص میکنند روندهای مهم و قابل اعتمادی آشکار میشوند که در برنامهریزی و مدیریت تأثیرگذار هستند و کار را سادهتر میکنند. این روندها ممکن است نشاندهندهی فرصتها یا تهدیدهای بالقوه و یا هر دوی آنها باشند. بررسی احتمالات و تعیین استراتژیمناسب برای مواجهه با چالشها، باعث میشود سازمان بیشترین بهره را از فرصتها ببرد و زیان احتمالی ناشی از تهدیدها را به کمترین میزان برساند. لُب مطلب اینکه میتوانیم آینده را مدیریت کنیم! به عبارتی میتوانیم انرژی و منابع موجود را به شکلی مؤثرتر مصرف و کسبوکارمان را به شکلی موفقیتآمیز هدایت کنیم و همهی اینها با وجود تغییرات پیوستهی محیط پیرامون رخ میدهد.
و ...
دیدگاه خود را ثبت کنید