فهرست مطالب
مقدمه
اجزای مدل ABC
شیوه عمل ABC
تحلیل نتایج
بخشی از متن
مقدمه
همه ما در طول زندگی دچار ناکامی هایی شده ایم که موجب ناراحتی و عصبانیت و یأس ما شده اند؛ به دنبال نتایجی بودیم که میسر نشد، توقعاتی داشته ایم که برآورده نشد و …. تبیین منطقی شخصیت از نظر الیس، تقریبا یک A-B-C ساده است.
ما روزانه، مدام در معرض افکار و اتفاقات منفی زیادی هستیم؛ افکاری که عموما به شکل ناآگاهانه یا نیمهآگاهانه به ذهن ما خطور میکنند و مفاهیم و باورهای ذهن ما را شکل میدهند. مثلا «من باید در هرکاری بهترین باشم.» اگر غیر از این اتفاق بیفتد تمام دنیا روی سرم خراب میشود.
یا تصور میکنم «اگر همه کسانی که من را میشناسند تاییدم نکنند و یا دوستم نداشته باشند من یک شکست خوردهام و احساس حقارت و کم بودن میکنم.»
یا «من نیاز دارم با کسی باشم که از من قویتر است تا به او تکیه کنم».
یا «بدبختیهای امروز من ناشی از اتفاقات دیروز است.»
این افکار و ناکامیها، باعث ناراحتی، خشم و ناامیدی ما میشوند و سریع در ذهنمان دنبال مقصر میگردیم که بار این احساسات منفی را به دوش او بیندازیم، این در حالیست که الیس معتقد است که این عوامل بیرونی یا دیگران نیستند که ما را ناراحت میکنند بلکه «باورهای غیرمنطقی» ماست که باعث ناراحتیمان میشود و به همین دلیل تکنیک ABC را تکنیک باورهای غیرمعقول مینامد. این تکنیک به ما کمک میکند که کمی بیشتر روی افکار خود متمرکز شویم و اجازه ندهیم که این افکار، به سادگی کنترل احساسات ما را در دست بگیرند.
اغلب زمانی که در ذهن خود به ارزیابی علت این اتفاقات هستیم عوامل تأثیر گذار را در جامعه، محل کار، افراد، جغرافیای زندگی و … می یابیم. این در حالیست که رویکرد عقلانی و مدل ABC به ما ثابت می کند که عامل تأثیرگذار بر احساسات ما از درون خود ماست و نه بیرون.
آلبرت آلیس روانشناس امریکایی در روش رویکرد عقلانی و مدل ABC عنوان می کند که این عوامل بیرونی یا دیگران نیستند که ما را ناراحت می کنند بلکه “باورهای غیرمنطقی” ما است که موجب ناراحتی ما می شود.
اجزای مدل ABC
A – رویداد تحریککننده
حرف (A)
معرف رویداد یا تجربه فعال کننده است، اتفاقی که مانع رسیدن ما به خواسته ها و ناراحتی ما می شود. گرفتاری یا دردسری که می تواند منشأ بیرونی یا درونی داشته باشد.
B –افکار و باورها
حرف (B) باورها، افکار، اندیشه ها، عقاید، ارزش ها، انتظارات و ذهنیت ما است که می تواند منطقی یا غیرمنطقی باشد.
C – رفتار یا احساسات
حرف (C) پیامدها و رفتارهای ما ناشی از نگرش و تفکر ما که بصورت رفتار و احساس بروز می کند.
حرف (D) به چالش کشیدن و زیر سوال بردن باورهای ناکام کننده و افکار و گفتار مخرب است.
حرف (E) بینش و طرز فکر جدید و موثر است که بعد از به چالش کشیدن باورها رخ می دهد و موجب ایجاد باورهای سالم تر و احساسات مناسب (F) می شود.
مدل ABC آلبرت آلیس روشی است برای مراقبت های رفتاری – شناختی که روی افکار و عقاید ناکارآمد کار می کند. ایده اصلی این مدل این است که ما با فکر کردن به رویدادهای فعال کننده (A) ، احساسات و رفتارهایمان (C) را بوجود می آوریم که این احساسات ناشی از باورها (B) به ویژه باورهای غیرمنطقی ماست، اما ما می توانیم با تغییر دادن افکار درونی و زیر سوال بردن آنها (D) کم کم اعمال خودتخریب گر و ناامید کننده را کنار گذاشته و از آنها رها شده و به طرز فکر جدید و مناسب (E) دست یابیم.
مدل را با یک تجربه واقعی که اخیراً برای خودم پیش آمد توضیح می دهم:
حدود یک ماه قبل برای سفر برنامه ریزی کرده بودم، از بلیط هواپیما و محل اقامت گرفته تا افراد و مکانهایی که در این سفر باید ملاقات کنم. در روز موعود از ابتدا همه چیز بد پیش رفت، کارهای فوری اما غیرضروری در محل کار، ناهماهنگی همکاران و غرزدن های مداوم رئیس، تحلیل رفتن انرژی و اعصاب من، دیر رسیدن اسنپ و در آخر، تصادف دو خودرو دقیقاً در جلوی اسنپ کرایه ای من در بزرگراه به سمت فرودگاه؛ همه چیز دست به دست هم داد تا من از پرواز جا بمانم.
طبیعتاً اگر با رویکرد عقلانی و مدل ABC آشنا نشده بودم شروع به جستجوی مقصر می کردم: رئیسم، همکارانم، محل کار و شغلم، سیستم حمل و نقل، کشورم، شانس بد من و … ، اما با این روش مسئله را طور دیگری تفسیر کردم:
«… به هر حال این پیشامد بسیار ناخوشایند رخ داده و من هم به لحاظ زمان و هم هزینه متضرر شدم. اما باید سفرم را عملی کنم و اجازه ندهم موانع باعث تغییر برنامه ام شوند. از طرفی دنیا که به آخر نرسیده از پروازهای ساعت های بعد و یا اتوبوس استفاده می کنم. نهایتاً اینکه من سفرم را به خوبی و خوشی عملی کردم.»
اگر بپذیریم که رویدادهای فعال کننده (A) به خودی خود نمی توانند پیامدهای احساسی و رفتاری (C) را ایجاد کنند بلکه باورها (B) و معنایی که به رویدادها می دهیم باعث احساس ما می شوند، آنگاه هنگام تجربه احساسات منفی و انجام رفتارهای ناکام کننده می توانیم باورها و نگرشمان را تغییر دهیم.
پیام مدل ABC این است که در حالی که عوامل محیطی می توانند بطور منفی زندگی ما را تحت تأثیر قرار دهند، ما می توانیم کنترل برخی از واکنش هایمان را داشته باشیم. مدل ABC موجب کاهش افسردگی، اضطراب، کاهش تفکر ناکارآمدی، افزایش عزت نفس و احساس امید می شود. تحقیقات نشان داده که این روش در درمان خشم موفق و امیدوار کننده است.
و ...
دیدگاه خود را ثبت کنید