فهرست مطالب
مقدمه
رفتارگرایی
شرطی سازی کنشگر (عامل) اسکینر
کاربردهای شرطی سازی کنشگر
آسیب شناسی روانی در نظریه اسکینر
نظریه اسکینر در شخصیت
رشد و نمو در نظریه اسکینر
مفاهیم اساسی در نظریه اسکینر
بخشی از متن
مقدمه
اسکینر در شهر ساسکوهانای پنسیلوانیا به دنیا آمد. والدین او افرادی سخت کوش بودند که مقررات روشنی را در فرزندان خود القا می کردند. ” به من یاد داده بودند از خدا ، پلیس و آنچه مردم فکر خواهند کرد بترسیم” .
مادر او هرگز از معیارهای سخت خود منحرف نشد. روش کنترل او این بود که بگوید: ” اوه ، واه”. مادربزرگ اسکینر با اشاره کردن به ذغال سنگ های سرخ شده در شومینه اتاق پذیرایی می خواست او را از تنبیه های جهنم آگاه سازد. پدر اسکینر زندان منطقه را به اسکینر نشان داد و او را به سخنرانی درباره زندگی در زندان معروف و بدنام نیویورک برد.
در زندگینامه شخصی اسکینر اشاره های زیادی به تأثیرات این هشدارهای کودکی در رفتار بزرگسالی او شده است. او درباره دیدار از یک کلیسای جامع و اجتناب از پا گذاشتن روی سنگ قبرها نوشت؛ در کودکی به او تذکر داده بودند که چنین رفتاری مناسب نیست. این موارد و موارد دیگر برای اسکینر روشن ساختند که بسیاری از جنبه های رفتار بزرگسالی او توسط پاداش ها و تنبیه هایی (تقویت ها) که در کودکی دریافت کرده بود تعیین شده اند. بنابراین ، نظام روان شناسی او و دیدگاه او نسبت به انسان به عنوان “دستگاه های پیچیده ای که به شیوه های قانونمند رفتار می کنند” تجربیات زندگی اولیه خود او را منعکس می کنند (اسکینر، ۱۹۷۱)(شولتز).
همچنین دیدگاه پیشگویانه او در مورد انسان به صورت ماشین هایی که طبق انتظار عمل می کند، ناشی از ساعت ها صرف وقت بود ، برای طراحی و ساخت وسایلی چون واگن های باری، الاکلنگ ها، تسمه نقاله ها، تیرکمان ها، هواپیماهای مدل و توپ های بخاری بود که برای پرتاب کردن سیب زمینی و هویج به پشت بام خانه های همسایه استفاده می شد(شولتز).
علاقه اسکینر به رفتارهای حیوانی نیز از تجربیات کودکی او ناشی شد. او لاک پشت ها، مارها، وزغ ها، مارمولک ها و موش های خرمایی را در خانه نگه داری می کرد و فوج کبوتران بازیگر در بازار محله او را مجذوب می کرد.
اسکینر در دانشگاه هامیلتون در رشته زبان انگلیسی درس خواند و بعد از فارغ التحصلی انتظار داشت نویسنده شود. او که توسط اظهار نظر موافق شاعر معروف رابرت فراست (Robert Frost) ترغیب شده بود، در اتاق زیر شیروانی خانه والدین خود، در اسکرانتون پنسیلوانیا مطالعه ای را بنا نهاد و شروع به نوشتن کرد و ظاهراً در تنها کاری که تا آن زمان دوست داشت، آن را انجام دهد شکست خورده بود.
او بعدها آن دوره را سال تاریک زندگی خود نامید ، همان چیزی که اریکسون آن را بحران هویت خواند. هویت شغلی اسکینر به عنوان نویسنده ، که در طول سال های دانشگاه ان را به دقت ساخته بود و توسط اظهارات مثبت فراست تقویت شده بود ، شکست خورد و ارزش شخصی او نیز همراه آن رفت. او به این نتیجه رسید که چون نویسندگی او را ناکام کرده است پس باید با روش های علمی و نه روش های خیالی به مطالعه رفتار انسان بپردازد. او کتاب های ایوان پاولف و جان بی . واتسون را خواند و این ها دیدگاه او را تقویت کردند. زمانی که او تصمیم گرفت یک رفتارگرا شود، خودانگاره و هویت او ایمن شد (شولتز).
اسکینر پس از مطالعه آثار پاولف با این نظر وی موافق نبود که می توان تبیین این رفتار را “از حرکات بازتابی ترشح بزاق شروع کرد وسپس آن را به رفتارهای پیچیده انسان در زندگی روزمره تعمیم داد” . البته اسکینر قبول داشت که پاولف کلید درک رفتار را به او داده است . “بر شرایط (محیط) نظارت داشته باش ، آنگاه نظم را مشاهده خواهی کرد” . اسکینر (۱۹۵۹) در خلال این سال ها و تا چند سال بعد ، بعضی از اصول علمی روش شناسی خود را به این شرح توسعه داد :
وقتی به مورد جالبی برخورد می کنید ، بقیه چیزها را کنار بگذارید و به مطالعه آن پدیده بپردازید .
بعضی از راه های انجام تحقیق آسان تر از شیوه های دیگر است . رویکردهای مکانیکی ، اغلب تحقیق را ساده تر می کند.
بعضی از افراد ، خوش اقبال تر از بقیه اند .
گاهی ، گوشه ای از کار نادرست درمی آید و شما را به درد سر می اندازد ، ولی آن هم هدایت کننده است ، زیرا به برخوردی غیرمترقبه منجر می شود .
برخورد غیرمترقبه ، یعنی هنر پیدا کردن چیزی در حالی که در جستجوی چیز دیگری هستید . – اساس شرطی شدن عامل اسکینر بر مهار رفتار است . این مهار از طریق دست کاری پاداش ها و تنبیه ها در محیط و به خصوص ، در شرایط آزمایشگاهی صورت می گیرد (پروین) .
اسکینر در ۴۰ سالگی دچار بحران میانسالی شد که موقتا ً با برگشت دوباره به به هویت ناکام خود به عنوان نویسنده آن را حل کرد . اسکینر که در مورد بسیاری از جنبه های زندگی افسرده بود ، ناخشنودی هیجانی و عقلانی خود را در قهرمان داستان یک رمان به نام والدن ۲ Walden two نشان داد و اجازه داد تا این شخصیت ، ناکامی های شخصی و حرفه ای او را خالی کند (اسکینر ، ۱۹۴۸) . این کتاب به صورت نوعی «خود درمانی» توصیف شد (شولتز) .
و ...
دیدگاه خود را ثبت کنید