عنوان
- فصل اول
مسجد در معماري ايران.........................................................
عملكردهاي مساجد مختلف......................................................
خصوصيات فضاهاي كالبدي مسجد..........................................
- فصل دوم
مسجد جمعه يزد....................................................................
مسجد جامع قديم...................................................................
مسجد جامع نو......................................................................
كتيبهها ..............................................................................
فضاي جلوخان ....................................................................
سردر و پيش درگاه...............................................................
دهليز (كرياس) ....................................................................
منار...................................................................................
شبستان شرقي .....................................................................
شبستان غربي......................................................................
شبستان شاهزاده...................................................................
صحن داخلي........................................................................
ايوان اصلي.........................................................................
زير گنبد ............................................................................
دالانها و شاه نشينهاي متصل به ايوان........................................
در و درگاههاي شمالي و غربي ...............................................
پاياب ................................................................................
سنگهاي قبر غيره منصوب ....................................................
كتابخانه .............................................................................
- فصل سوم
تزيين در معماري ................................................................
انواع تزئينات.......................................................................
كتيبهها ..............................................................................
تزئينات هندسي ....................................................................
تزئينات گياهي .....................................................................
نكاتي راجع به تزئينات ..........................................................
تأثير رنگ در تزئين معماري..................................................
بررسي رنگها .....................................................................
رنگ سفيد ..........................................................................
رنگ آبي............................................................................
رنگ قرمز..........................................................................
رنگ زرد...........................................................................
رنگ سبز...........................................................................
كنارهم قرارگيري رنگها ........................................................
معماري و نگارگري .............................................................
نگاهي به اشكال هندسي و تطابق آنها با رنگهاي اصلي..................
رنگها در شب......................................................................
جلوه رنگ در كاشي معرق.....................................................
طلوع و غروب....................................................................
مفهوم نقوش........................................................................
- فصل چهارم
مصالح تزئينات در مسجد جامع يزد .........................................
آجر...................................................................................
گچ.....................................................................................
سنگ.................................................................................
چوب.................................................................................
كاشي.................................................................................
تاريخچة ظهور و انحطاط.......................................................
انواع كاشي .........................................................................
مقرنس...............................................................................
تصاوير پروژه عملي
مطالب اين مجموعه با عنوان بررسي تزئينات و نقوش مسجد جامع يزد گردآوري شده و سعي بر آن بوده تا جايي كه متون تاريخي باقيمانده و منابع و سوابق تاريخي مسجد جامع يزد اجازه داده است به ذكر توضيحاتي راجع به مصالح و كتيبهها و تاريخ بناي آن و تغييرات ايجاد شده بر آن در طول ساليان، بپردازيم.
اگر چه نقوش شكل گرفته بر آن به طور عموم در تمام بناهاي اسلامي ايران به چشم ميخورد ولي خالي از لطف نبود كه به بررسي تزئينات اين مجموعه بپردازيم زيرا مجموعه بناي مسجد جامع يزد در شهري است كه داراي بافت سنتي دست نخوردهاي نسبت به بناهاي شهرهاي ديگر است، با اين حال بناهاي باستاني و اسلامي ايران همگي داراي لطف خاص خودشان هستند كه معماران تلاشگر و هنرمند با اطلاعات و دانش معماري بالا به تأسيس بناها همت گماردهاند.
حال چه به صورت تحقيق دانشگاهي يا هر عنوان ديگري قطعاً علاقه و توجه شخصي و ميل به دانستن در مورد اين مطلب مرا بر آن داشت تا مروري هر چند اندك بر اين پيشينة عظيم تاريخي داشته باشم و به اين مسير رنگارنگ قدم گذاشته و هنر گوشه ديگري از اين سرزمين را ورق بزنيم، وارد فضاي زيبا و ملكوتي شويم از داخل مقرنسها عبور كنيم و ايوانها را پشت سر گذارده و راه پر پيچ و خم نقوش اسليمي و ختايي را گرفته از داخل بوتهها گذشته و مناره ها را دور بزنيم تا شايد نفحهاي از روح خلاق و ذوق هنري معمار و نقشبند اين بنا از روح خسته ما گذر كند و جاني تازه به ما ببخشد.
به هر حال ديدن و مشاهده كردن اين گونه هنرهاي تاريخي كه از ساليان باقي مانده شايد تلنگري باشد براي تمامي از تلاش افتادگان راه هنر و بروز خلاقيت و پشتكار.
هنر جوهرهاي است كه در ذات هر ايراني به فضل الهي به وديعه نهاده شده است. به همين علت جلوههاي هنر در تمام مظاهر و مقوله هاي زندگي ايراني مانند: معماري، نقاشي ، خط و كتابت ، پارچهبافي، قالي وگليمبافي، فلزكاري، سفالگري و ...... در طول تاريخ بروز و ظهور داشته و دنيايي از زيباييها، ذوق، خلاقيت و ابتكار را پديد آورده است.
يكي از مظاهر انعكاس هنر ايراني در معماري اين سرزمين است. هنرمند معمار ايراني، از ابتداي كار و از هنگام بكارگيري آجر كه از مصالح اوليه احداث بنا به شمار ميرفته زيباترين نقشها و طرحها را هنگام احداث ديوارها و پوشش گنبد ها وگوشواره ها، مقرنسها و طاقنماها خلق كرده است و در روند تكاملي آن با گره چيني، گلاندازي، گرهسازي و آجركاري خفته و رفته، شاهكارهاي بينظيري را به وجود آورده است.
هنگام استفاده از گچ با خلق گچبريهايي با نقوش هندسي، گياهي، دنيايي از خلاقيت را كه در دنيا بي نظير ميباشد آفريده و در استفاده از چوب براي پنجره ها و درها با بهرهگيري از فنوني نظير منبت، مشبك، معرق، كندهكاري، خاتمسازي و نقاشي روي چوب، اعجاز باور نكردني را پديد آورده است.
براي تزيين بنا از كاشيهايي نظير يك رنگ، هفت رنگ، معرق، طلايي و .... شيشه و آيينه در شكلها و رنگها و ابعاد گوناگون، مدد جسته و دنيايي از زيبايي و خلاقيت و هنر را عرضه كرده و همه اينها به همراه حجاريهاي زيبا، بنا هايي را در جاي جاي ايران بر پا و استوار كرده است.
بدون ترديد تحقق اين همه زيباييها و خلاقيت جز به مدد عشق به معبود امكانپذير نبود، چرا كه بيشترين جلوه آنها را در مسجد، محراب و زيارتگاه ميتوان ديد.
بناهاي مذهبي، همواره مورد احترام و توجه ملل و اقوام مختلف در طول تاريخ بوده است، و به لحاظ همين اهميت، پيوسته كاملترين تجربه هاي هنري هنرمندان برجسته هر دوره تاريخي در خدمت معماري و تزيين نقوش به كار رفته در احداث چنين اماكني بوده است. اين علاقه و توجه و بذل سرمايه هاي مادي و معنوي، نه از باب منافع اقتصادي و اغراض مادي، بلكه بر مبناي كشش و علاقهاي قلبي بر اساس گرايش فطري مردم به مكاتب الهي بروز كرده است. چه بسا مردمي كه با مشكلات و تنگناهاي اقتصادي قرين بوده، اما در سرمايهگذاري براي مظاهر معنوي، از جمله بناهاي وابسته به مقدسات مذهبي، از هيچگونه ايثاري فروگذار نكرده اند.
بناهاي رفيع و با شكوهي كه در طول تاريخ براي معابد، مساجد و كليساها، سربرافراشتهاند، با يك پشتوانه قلبي و عشق حقيقي همراه بوده است.
در تاريخ اسلام، مسجد در رأس توجه مردم، به ويژه هنرمندان معتقد به مباني ديني قرار داشته است. در دوره هايي كه اثري ازپيشرفتهاي علمي و صنعتي در هيچ كجاي عالم ديده نمي شود، برجستهترين آثار معماري جهان، از ميان مساجد بزرگ در جاي جاي سرزمنيهاي اسلامي بر جاي مانده است، اگر چه به علل گوناگون، بويژه هجوم ارتشهاي متجاوز بيگانه به كشورهاي اسلامي بسياري از ابنيه مهم و مساجد تاريخي دچار تخريب و ويراني شده و آثار مهم مكتوب و ميراث فرهنگي مسلمين كه دستخوش غارت و آتشسوزي در كتابخانههاي مهم جهان اسلام شده است، ما را از گنجينههاي مهمي محروم كرده است، با اين حال آنچه بر جاي مانده، خود دريچهاي است براي شناخت عظمت معماري به كار رفته در بناي مساجد بزرگ تاريخي، بويژه آن كه در معماري و كاشيكاري بناها، مظاهر معنوي و مفاهيم والاي مذهبي چه در انتخاب رنگ و چه در انتخاب شكل و فرم بسيار ماهرانه تلفيق شدهاند، و فضايي به وجود آورده است كه انسان شيفته معنويت را بسوي خود مي خواند.
- مسجد در معماري ايران
- عملكردهاي مساجد مختلف
- خصوصيات فضاهاي كالبدي مسجد
در هنر و معماري ايراني و به ويژه معماري مساجد با دو پديده شكل و محتوا يا عينيت و ذهنيت - و در يك كلام قالب و روح مواجهيم.
هنر معماري داراي سه جنبه است يكي جايگاه اثر در شهر يا معماري شهري ، طراحي خود بنا يا حجم اثر، و در نهايت هنرهاي وابسته به معماري كه شامل مواردي چون نور و رنگ و نقش است، ميگردد كه اين اخير با آنكه نقشي محوري در آنچه كه معماري ايراني نا ميده ميشود دارد، اما در دورههاي پسين، اين شيوه يا مهجور گشته يا نقشي حاشيهيي يافته است. حال آنكه چنين ظرفيتي را دارد كه فضا سازي كند و بدون اينكه تركيب احجام نامتجانس ضرورت يابد، فضاهاي دلخواه را ايجاد نمايد.
انسان- و به تبع او اثر هنري- موجوديت نمي يابد، مگر آنكه قالب و روحي داشته باشد. قالب و روح دو وجه منفك يا همراه و تركيبي نيستند، بلكه وجوهي محشور و عجيبند كه هيچ كدام بدون ديگري موجوديت و معنا نمي يابد. نه هر قالبي محمل هر روحي است و نه روحي تاب نشستن بر هر قالبي را دارد. اين دو تنها با يكديگر موجوديت مي يابد و رشد مي كنند و مرتبت وجودي مييابند.
در هنر معماري، اثر و روح حاكم بر جابجايي آن از يكديگر منفك نيستند و نميتوانند كه باشند. نميتوان فضايي را تخيل نمود، بدون آنكه صورت و شمايلي برايش قائل گشت و به همين عنوان نمي توان صورت و شمايلي تصور نمود و مصالح آن را در نظر نداشت. روح فراخ در همنشين با قالب تنگ همچون انيسش خرد و تحقير ميگردد يا قالب شكسته بر ميدارد. قالب فراخ نيز ذليل روح خرد شده، ويرانه ميشود. اين دو تنها بار شد متناسب و همپاي يكديگر، كارا و زيبنده ميگردند. در فضاسازي ايراني علاوه بر تركيب يا انتزاع حجمي، از نقوش و رنگ و نور پردازي هم، به منظور القاي انتزاع يا تركيب فضايي استفاده شايان و قابل توجهي مي شود به اين معنا كه در يك فضاي راسته، شكست نور يا تفرق نقوش، قطعهاي را مجرد يا گسسته مي نماياند و بالعكس بدين لحاظ شناخت نقوش و در رأس آن گره بنايي، در فضاسازي ايراني نقشي مؤثر و ناگزير دارد.
موضوع قالب و روح در بيان هنري و فضاسازي معماري، نه ماجراي راكب و مركب كه بحث وجود و موجوديت است. تذهيب كاران در طراحي، اشكالي را ميآفرينند كه «مداخل» نام دارد و آن صورت اشكالي است كه «روالت» به هنگام نقشپردازي خود بخود «بوم آلت» را نيز مد نظر دارد. و هيچ يك از آلتهاي «رو» و «بوم» بدون ديگري موجوديت نمييابند. اما هر مداخلي مناسب هر زمينهاي نيست. به اين معنا كه تيزي و پخي يا راستگي و نقوس نقش مداخل را، نه اراده نقشبند كه منظور نظر او، يعني مكانت و فضا سازي نقش است كه تعيين مي كند. هرچند كه رنگ و نور نيز در اين نقوش تأثير ناگزير و بسزا دارند، مداخل نهايتاً در پيچيدهترين و رفيعترين مرتبت خود به گره بنايي مبدل ميشود. گره در مسير تحول خود از مداخل تا گره و از گره تا « گره در گره » و حتي « شاه گره » تا آنجا پيش مي رود كه به شطرنج معماران معروف ميگردد. اما در اين عرصه همچنان انعطاف و قالب خود را به صور و طرق مختلف حفظ مينمايد و به گره كند و تند و شل و در مواضعي دستگردان مبدل مي شود كه به انضمام رنگ، قوالبي هم شأن و محشور با روح حاكم بر فضا سازي است.
معرفت حاكم بر هر اثر معماري يا شهري، نقشي بنيادين در تحول شخصيت و ادراك حيثيت آن اثر در طول زمان و همچنين در احساس مخاطبان ايفا مي نمايد. نقوش در فضاسازي نقشي تعيين كننده دارند. فضا سازي مناسب، با مجموعه تمهيدات مندرج در آن رمز ماندگاري و موجب جاودانگي اين آثار در طول حيات بشري گرديده است.
كاربرد نقوش در حيثيت خارجي و فضاسازي دروني هر اثر معماري، مؤثر و بلكه تعيينكننده است. گره بنايي در ميان نقوش ايراني جايگاهي رفيع و بي مانند دارد، تا آنجا شايد نقش ديگري همچون گره در فضاسازي معماري ايراني عموميت نيافته و دخيل نگشته است.
همانگونه كه دين اسلام، تنها دين عبادت و پرستش و توجه به آداب و مراسم عبادي نيست و حوزه نفوذ احكام و قوانين آن شامل همه ابعاد و عرصه زندگي فردي و جمعي است، مسجد نيز، تنها فضايي ويژه براي عبادت نمي باشد.
بلكه علاوه بر جلسههاي وعظ و ارشاد مسلمين، حلقهها و مجالس درس و بحث نيز در آن تشكيل ميشد و ميشود. حتي پس از اواخر قرن سوم و اوايل قرن چهارم هجري كه فضاي مدرسه به صورتي جدا و متمايز از مسجد پديد آمد، همواره در برخي از مسجدها تدريس علوم مذهبي تا قرن و دهههاي اخير ادامه داشته است. علاوه بر اين اغلب مسجدها سنگر مبارزه اجتماعي مردم عليه حكام جبار، و كانون تجمع مردم در هنگام خوف و اضطرار بوده است.
مسجدها را از نظر دامنه تنوع و حوزه كاركرد هاي آنها مي توان به چهار گروه طبقهبندي كرد: گروه نخست، شامل مسجدهاي جامع و مسجدهاي بزرگي ميشود كه توسط سلاطين، وزاء و حكام ساخته مي شدند. اداره عموم اين مسجدها توسط باني يا مأموران دولتي صورت مي گرفت و آنان در اغلب موارد به هر كسي اجازه پيشنمازي يا تدريس در اين مكان را نمي دادند بلكه اشخاصي كه مورد تاييد باقي قرار ميگرفتند به منصب پيشنمازي يا تدريس برگزيده ميشدند. دربرخي از مسجدهاي جامع، چند پيشنماز همزمان به اقامه نماز ميپرداختند و پيروان هر مذهب و مسلك با اقتدا به پيشواي خود، نماز برگزار ميكردند.
- گروه دوم، شامل مسجد هاي متوسطي ميشود كه توسط بزرگان محلي، علما و يا مشاركت عمومي مردم ساخته مي شد. در بسياري از اين مساجد ها براي پيشنماز و ديگر افراد مسجد، شرط خاصي وجود نداشت و از محدوديتهايي كه در مساجد نوع اول ايجاد ميشد، خبري نبود. هرچند بايد توجه داشت كه بعضي اوقات، پيرامون هر مذهب براي خود مسجد جداگانهاي ميساختند كه پيشنماز و مدرسان آن از پيروان شاخههاي همان مذهب بودند.
دیدگاه خود را ثبت کنید