فهرست مطالب
مقدمه
پیشینه تاریخی
تصور مارکس از طبقه
تضاد طبقاتی مارکس
تضاد و اصول نظری مارکس
وجوه اصلی تضاد طبقاتی
بخشی از متن
مقدمه
واژه Conflict در معانی ستیز، کشمکش و نزاع بهکار رفته است.این واژه از ریشه Confligerبهمعنای "برخورد کردن" و "مبارزه کردن" گرفته شده است. هرگاه دو یا چند نفر و یا دو یا چند گروه به جهت تخالف در اندیشه و یا منافع، در حال تعارض آشکار و عدم توافق آمیخته با خشونت قرار گیرند، با وضعی مبتنیبر کشمکش مواجه خواهیم بود. مفهوم کشمکش وضعی حاکی از تنازع را میرساند که در آن هر یک از رقبا از وسایل گوناگون در جهت مجبور ساختن دیگری به تسلیم و ترک دعوی استفاده میکنند. کشمکشها گاه به حد جنگ آشکار میرسند که در آن برای ایذای رقیب و یا امحای او، از وسایلی خشونتبار سود جسته میشود. مهمترین کشمکشهای اجتماعی عبارتاند از: کشمکشهای شغلی، کشمکشهای طبقهای، کشمکشهای ناشی از ملیگرایی در بعد اقتصادی و کشمکشهای نژادی.
واژه Classبهمعنای گروه، دسته، رتبه و درجه است.طبقه اجتماعی را میتوان گروهی از افراد دانست که دارای پایگاه اجتماعی مشابهی هستند و یا قشری از مردم هستند که از لحاظ عواملی مانند امتیازات خانوادگی، و پایگاه حرفهای -آموزشی- درآمد باهم تقریبا مساوی هستند و این گروه از مردم توسط اعضای آن قشر مساوی فرض میشوند.
تضاد یا ستیز طبقاتی Class Conflict در اصطلاح، جنگ تمام عیار طبقه کارگر با طبقه سرمایهدار و حامیان حکومتیاش است. این ستیز پس از چندی فروپاشی نظام سیاسی سرمایهداری را در پی خواهد داشت. با فروپاشی نظام سرمایهداری نظام جدیدی بنیان میگیرد که مارکس آن را نظام سوسیالیستی نام مینهد.
و ...
دیدگاه خود را ثبت کنید