فهرست مطالب
مقدمه
محاسن و محدوديتها
ويژگىهاى الگوى حل مسأله
منابع و موقعيت
چگونگى کنش و واکنش معلم نسبت به شاگردان
روابط ميانگروهى در الگوى حل مسأله
مراحل اجرا در الگوى حل مسأله
بخشی از متن
مقدمه
اکثر متخصصان آموزشى معتقدند که براى جذب بهتر محتواى آموزشى لازم است که شاگردان به صورت فعال، ديدهها، شنيدهها و تجارب خود را دربارهٔ محيط به نحوى تنظيم کنند که يافتهها و اطلاعات جزئي، بخشى از ساخت شناختى پايدار آنان شود. اين امر امکانپذير نيست، مگر اينکه شاگردان نسبت به اطلاعات و معلومات مورد نظر احساس نياز کنند. فراگير در هر سنى که باشد، به تناسب ساخت شناختى خود با مسائل و مشکلاتى مواجه است و براى حل اين مشکلات، نياز به راه حل علمى و منطقى دارد. او اگر در مدرسه راهحلهاى علمى و منطقى را بياموزد خود به دنبال حل مسائل خواهد رفت. شاگردان در يادگيرى از طريق حل مسأله، با بهرهگيرى از تجارب و دانستههاى پيشين خود، دربارهٔ رويدادهاى محيط خود مىانديشند تا مشکلى را که با آن مواجه شدهاند به نحو قابل قبولى حل کنند. مدرسه مطابق الگوى حل مسأله، شاگرد را در وضعى قرار مىدهد که او فرضيههاى خود را از راه پژوهش و کاوش و به مدد شواهد موجود يا گردآورى شده، مىآزمايد و شخصاً از آنها نتيجهگيرى مىکند و ضمن رسيدن به هدف مورد نظر، از روشهاى دانشاندوزى و جمعآورى اطلاعات نيز آگاه مىشود.
و ...
دیدگاه خود را ثبت کنید