معرفی کتاب: جرئت بسیار (زندگی شجاعانه) زیرعنوان کتاب: چگونگی شهامت آسیبپذیر بودن در زندگی، عشق ورزیدن، تربیت فرزند و رهبری نویسنده:خانم برنه براون
توضیحات محصول
نقل قولهای کتاب جرئت بسیار (زندگی شجاعانه):
شجاعت با نشون دادن خودمون و ازجایی شروع میشه که به خودمون اجازه دیده شدن بدیم.
از اونجا که احساس تعلق واقعی فقط وقتی اتفاق میافته که ما خود واقعی و ناقصمون رو به جهانیان نشون میدیم، این احساس هرگز نمیتونه از سطح پذیرش خود فراتر بره.
آسیب پذیری عین حقیقت به نظر میرسه و احساس شجاعت رو داره. حقیقت و شجاعت همیشه راحت نیستند، اما هیچ وقت به معنی ضعف هم نیستند.
اگر بتونیم ماجرامون رو برای کسی تعریف کنیم که با همدلی و درک پاسخ بده، خجالت معنی ای نداره.
آسیب پذیری زادگاه عشق، تعلق، لذت، شجاعت، همدلی و خلاقیته. منشا امید، همدلی، مسئولیت و اصالته. اگر به دنبال وضوح بیشتری در مقاصدمون و عمق بیشتری در زندگی معنویمون باشیم، آسیب پذیری یه مسیره که باید از اون رد بشیم.
وقتی به خودشیفتگی از لنز آسیب پذیری نگاه میکنم، ترس از معمولی بودن رو میبینم که از خجالت زدگی ناشی میشه. متوجه ترسی میشم که از این تفکر نشات میگیره، من به اندازه کافی غیرمعمولی نیستم که جلب توجه کنم، دو.ست داشتنی باشم، یا به چیزی یا کسیتعلق داشته باشم و بتونم هدفی داشته باشم.
چیزهایی که میدونیم مهمن، اما اینکه چه کسی هستیم مهمتره.
تمایل به جلب توجه کردن مارو تغییر میده، و هر بار ما رو کمی شجاع تر میکنه.
جلوی تاریکی رو گرفتن مثل از بین بردن روشناییه.
آسیب پذیری عین حقیقت به نظر میرسه و احساس شجاعت رو داره.
ما بخاطر ارتباط برقرار کردن اینجا هستیم. همون چیزی که به زندگی ما هدف و معنا میده. قدرت ارتباطات زمانی در زندگی انسان اثبات شد که مشخص شد بزرگترین نگرانی در روابط جدایی است. ترس از کاری که انجام دادیم یا در انجام دادنش شکست خوردیم، ترس از اینکه فردی که هستیم یا جایی که از اون اومدیم باعث شده باشه دوست داشتنی یا شایسته ارتباط نباشیم.
برای من قضیه «کوچک، شیرین، ساکت و متواضع بمون یعنی توقعی که اکثر جوامع از زنان دارن» یک مسئله منسوخه. اما واقعیت اینه که ما زنان هر وقت سعی میکنیم صدای خودمون رو پیدا کنیم و حرف بزنیم با این خواسته روبرو میشیم.
خجالت، قدرت خودش رو از بیان نشدنی بودن میگیره.
من فقط زمانی چیزی رو به اشتراک میذارم که نیازی برای براورده شدن از طریق اون به اشتراک گذاری نداشته باشم. به شدت اعتقاد دارم، آسیب پذیری در برابر مخاطبان بیشتر تنها زمانی ایده خوبی به شمار میره که اشتراک گذاری به درمان کمک کنه، نه وقتی که انتظارداشته باشم پاسخ خاصی دریافت کنم.
سوال اصلی از والدین باید این باشه: آیا درگیر تربیت فرزند شدید؟ به این موضوع به اندازه کافی توجه می کنید؟ پس، برنامه تون این باشه که تصمیمات بد بگیرید و اشتباه کنید. فرزندپروری ناقص برای ما مثل یک هدیه است که باعث میشه فرزندانمون تلاش ما رو برای درک اشتباهاتمون و بهتر شدن در دفعات بعدی ببینند. ماموریت ما این نیست که بی نقص باشیم و فرزندانی شاد پرورش بدیم. بینقصی وجود نداره و فهمیدم چیزی که بچه ها رو شاد میکنه باعث نمیشه اونها به بزرگسالانی شجاع و فعال تبدیل بشن.
من آسیب پذیری رو عدم قطعیت، خطر و در معرض احساست بودن تعریف میکنم. بیاید با چنین تعریفی به عشق فکر کنیم. به این فکر کنیدکه هر روز از خواب بیدار شیم و کسی رو دوست داشته باشیم که ممکنه ما رودوست داشته یا نداشته باشه، کسی که نمیتونیم درکنارش امنیتمون رو تضمین کنیم. کسی که ممکنه تویزندگیمون بمونه یا بی توجه ترکمون کنه. ممکنه تا اخر عمر بهمون وفادار بمونه یا همین فردا بهمون خیانت کنه. این عین آسیب پذیریه.
چیزی که بیشتر از هر چیزی زندگی منو تغییر داد درک این موضوع بود که ارزش من در گرو واکنشی که مردم به من نشون میدن نیست.
با همه وجود کار کردن. اصول زیادی درباره با همه وجود کارکردن وجود داره، اما آسیب پذیری در مرکزیته. روبرو شدن با عدم قطعیت و در معرض خطر احساسات بودن و دانستن اینکه من کافی هستم.
فهمیدم چیزی که بچه ها رو شاد میکنه لزوما باعث نمیشه اونها به بزرگسالانی شجاع و فعال تبدیل بشن.
شاید دوست داشتن خودمون و حمایت از همدیگه درمسیر واقعی شدن بزرگترین نتیجه شجاعت زیاده.
فردی که هستیم و نحوه تعامل ما با دنیا بهتر از نحوه برخورد فرزندانمون میتونند نشان دهنده آگاهی ما از فرزندپروری باشند.
لینک بازاریابی این فایل که مخصوص نام کاربری شما ایجاد شده است را کپی و در شبکه های
اجتماعی یا سایت و وبلاگ خود منتشر کنید و از 10 تا 15 درصد پورسانت بازاریابی فروش این
فایل بهره مند شوید.
دیدگاه خود را ثبت کنید