🌷رمان : #اسارت_شیرین
🌷مترجم: #مهدیس
🌷ژانر: #عاشقانه #اروتیک #صحنه_دار
🌾خلاصه:
من سامانتا هکر FBI هستم. وقتی پشت صفحه کامپیوتر میشینم، با همه فاصلهای امن دارم.
دختری منزوی، قدرتمند و تا به حال هیچ مردی من رو لمس نکرده...
اما داستان از جایی شروع شد که...
اسیر دستهای پروردگار موادمخدر کلمبیا، آندرس مورنو شدم. اون زخمی و ترسناکه. و برادر بیرحمش کریستیان دستور داد که من رو بکشن.
من سعی کردم برای حفظ ب.ک.ارتم بجنگم ولی نتونستم از دستشون فرار کنم. اون میخواد که لمسش رو بپذیرم، ولی بدن ب.اک.رهام نمیتونه به بازی گرفتن استادانهاش جواب نده.
دردش تو خواستههای تاریکی که اون بهم تحمیل میکنه منعکس شده.
وسواس بیمارگونهاش اشتباهه، اما شاید من هم، یه بیمار روانی باشم.
دیدگاه خود را ثبت کنید