لرد دانسنی
ترجمه: دکتر آرش حجاری
تعداد صفحات: ۲۵۰
دختر شاه پریان، تجربهای ابتکاری از موضوعی غیرعادی است. بیشتر افسانههای پریان با جملهی "و ازدواج کردند و به خوبی و خوشی زندگی کردند." به پایان میرسند. اما دانسنی میداند که نمیتواند چنین باشد. چون در رگهای امیرزادهی جوان داستان، خون زمینی جریان دارد و متوجه مسایل زمینی است، اما دختر شاه پریان نه میرا است و نه زمینی، پری است. ازدواج آنها از آغاز محکوم است و دانسنی نخستین کسی است که جرات میکند بپرسد:"بعد چه شد؟"...
گزیده ای از کتاب:
روزگاری دامنه دنیای انسان، محدود به فاصلهای بود که میتوانست پیاده یا سوار بر اسب طی کند. بیشتر مردم ترجیح میدادند در درون دشتهایی که میشناسیم، باقی بمانند و به قصه رهنوردان نستوهی گوش فرا دهند که به سفر میرفتند و به همراه خود تصاویری از مکانهای عجیب و زمانهای غریب تر میآوردند. در آن زمان همه چیز ممکن و راست بود، چون هیچکس جز آن مسافران، آن تصاویر را با چشمهای خود ندیده بود. چشمهایی که همیشه سرشار از روشنایی خیره کننده شگفتیها و ستارگان بود...
دیدگاه خود را ثبت کنید