رمان دو دوم قلبم مال تو داستان دختری را روایت می کند که قبلا عاشق پسری بوده ولی او را رها کرده بود اما الان دوباره بازگشته.
نگاهی به حلقه ام کردم بازم یاد کیان افتادم ...آهی کشیدم و بسمت در رفتم امشب سالگرد رفتن عشقم بود ...رفتن عشقم برای چهارمین سال. بازم مثل هرسال تیپ مشکی زده بودم و
اون کافه یا بهتره بگم پاتوقمون رو رزرو کردم . قرار بود مثل همه ی این چهار سال هیچ کس توی کافه نباشه جز من و کارکنان اونجا.
نفس عمیق ی کشیدم و سوار ماش ینم شدم )۲۰۶)هنوزم مثل اون چهارسال همون عروسکا و کوسن های خاصی که من و کیان با هم برای ماشین خریدیم تو ماشین هست
دوتامون خندیدیم و رفتیم سمت مغازه های بعدی یه کفش قرمز با شال مشکی گرفته بودیم و قرار آرایشگاه رو هم گذاشته بودیم. و فقط تنها چیزی که مونده بود خرید یه لباس و ساپورت بود.
نگاهم به لباس قرمز بلند ی افتاد که یقه بسته بود اما طرحش ساده بود اما بخاطر اکلیل هایی که داشت خیلی قشنگ شده بود .
نمیدونم چجور ی انقدر ذوق کردم که دست شهابو گرفتم و رفتم داخل مغازه سریع رو به فروشنده گفتم -سایز 40کوچیک اینو میخوام.
فروشنده که خانومی مسن بود لبخندی زدو گفت -دخترم کوچیک نداریم فکر کنم بزرگ 38 بهتون بخوره.
لبخندی زدم و گفتم فقط این لباسه باشه بقیش مهم نیست.
شهاب قهقه ا ی زد و دم گوشم گفت -ای کاش شیفته ی ماهم بشی. با لبخند به سمت اتاق
پرو رفتم و لباسی که زنه داده بود رو پرو کردم . به تن من که کمرم گود بو د خیلی میومد .
مدلش یقه بسته بود اما یقه خفه.
دیدگاه خود را ثبت کنید