زمانی که شخص نگران است، نومیدانه به هر چیزی چنگ می اندازد و وقتی به چیزی چنگ انداخت، هم خودش را خسته می کند و هم آن چیز یا آن کس را که به آن چنگ انداخته است. برعکس، سالکِ شکارچی می داند که همواره نخجیر در دامش خواهد افتاد، پس نگران نمی شود. نگران بودن مساوی است با در دسترس بودن، ناآگاهانه در دسترس بودن.
📕 سفر به دیگر سو
✍ کارلوس کاستاندا
دیدگاه خود را ثبت کنید