شخصیت اصلی کتاب در حال سپری کردن تابستانی در خانه اش است و روزهایش را با می گساری و کشیدن سیگار به همراه شخصیتی به نام رت در پاتوق شان می گذراند. او خاطراتی از سه زن را به یاد می آورد که در تمام زندگی اش، فقط با آن ها رابطه ی عاشقانه داشته و داستان رابطه ی نافرجامش با چهارمین زن را برای رت تعریف می کند. این موضوع که چهارمین زن، فقط نه انگشت دارد، در داستان های عجیب و غیرمعمول موراکامی، بسیار عادی و معمولی جلوه می کند.
دیدگاه خود را ثبت کنید