موضوع رمان گناه یا بی گناه: درام ، اجتماعی
نويسنده رمان: آیدا فراهانی
تعداد صفحات رمان 160 صفحه
خلاصه رمان : پریناز دختری است با قلبی ظریف و شکننده مانند شیشه، پاک و بی آلایش مانند دریا، مهربان و بی کینه مانند گل ها…
اما مدّت هاست که پریناز قلبش را پشت یک سنگ به ظاهر محکم پنهان کرده است.
او از آدم های سنگدل می ترسد.
چون می دونه با قلب مهربانی که داره خیلی راحت در برابر اون ها شکست می خوره.
اما مثل اینکه یادش رفته که حتی از محبت خارها گل می شوند…
قسمتی از متن رمان گناه یا بی گناه
_عروس خانم وکیلم؟
شهین دختر خاله ام گفت: عروس رفته گل بیاره…
_برای بار دوم عرض می نمایم: دوشیزه مکرمه، سرکار خانم…
به دستم که در دست برسام بود، نگاه کردم.
حلقه زیبایی توی انگشتم بود، روش یک الماس بزرگ درخشان داشت.
وقتی بچه بودم، همیشه فکر می کردم که با یک پسر زیبا و مهربون ازدواج می کنم.
پسری که عاشقانه دوستش دارم، اما حالا…
شادی، دختر عموم گفت:
_عروس رفته گلاب بیاره.
به برسام نگاه کردم، لبخند مزخرفی زده بود و به جلو چشم دوخته بود.
اگه قرار بود کثیف ترین آدم جهان رو نام ببرم، بدون شک اول اون رو می گفتم، چرا؟
به خاطر غرورش، به خاطر سنگ دلیش، به خاطر این که وقتی به پاش افتادم و کلی ازش خواهش کردم که با بهار کاری نداشته باشه، به روم پوزخند زد و از کنارم گذشت.
_برای بار سوم عرض می نمایم: دوشیزه ی مکرمه، سرکار خانوم پریناز احدی آیا وکیلم شما را به عقد جناب آقای برسام کاشفی در بیاورم، وکیلم؟ هنوز باورم نمی شد که…
دیدگاه خود را ثبت کنید