یادداشت کلاسی دانش آموزانم این قسمت ماردین عزیز
- + سبک زندگی
- 01 خرداد 1403
- محمدفايق مجيدي دهگلان
- 0 دیدگاه
- 78 بازدید
- 1 دقیقه
سلام آقای مجیدی
بسیار خرسندم که نوشته من مورد پسند شما بوده ، این را به حساب زحمات شما در طی این سال تحصیلی میگذارم ؛ که در موقعیت ها و زمان هایی که امکان آموزش غیر ممکن بنظر میرسید به انتقال مطالب ادامه دادید ، این استمرار یادآور سخنی شد از آقای مجتبی شکوری که این سوال را مطرح کرده بودند که ما چگونه در برف و کولاک راه خود را تا مقصدی که در چند کیلومتری قرار دارد طی می کنیم ، در حالی که چراغ و مه شکن تا فاصله ی دو متری را برای ما روشن می کنند ؟
پاسخ یک کلمه است : استمرار
همان دو متر ها جمع میشوند و ما را به مقصد می رسانند .
این شد که آموختم استمرار لازم است چه در درس و چه در زندگی
اما استمرار در نوشتن فقط کافی نبود ، نوشته ای خوب در دیدگاه من آن است که نویسنده هرچه در ذهنش می گذرد را بنویسد.
حال تلاش میکنم آنچه که گاه کامیابی و گاه بلوایی برای ذهن است را به روی کاغذ بیاورم .
این کار مرهمیست بر رنج هایی که انسان می کشد ، چه از دست انسانی و چه از روزگار
با همه ی اینها ، بهترین نویسندگان و شاعران و ادیبان ، آنها که دل خود را گشودند و دریای اشک جاری کردند ، در ابتدا مردم نیز حیران بودند که چگونه است که شما با سواد هستید و عالم و در اجتماع جایگاه خوبی دارید ، تازه بعضی هایتان که سروده های شاد سر می دهید این همه غم در دل دارید ؟
(دانستن و آگاهی بیشتر رنج بیشتری به همراه دارد که بعضی همان را به همان تلخی که هست مینویسند و بعضی درد را کنند مرهم تا شاد کنند ) .
حکایت نوشته ی من نیز مستثنی نیست و گمان کنم همین تاثیر خود را گذاشته باشد .
پ.ن : بار دیگر دوست دارم شعر سایه را در گوشه ای از این نوشته نیز که شده
بنویسم
چیست دریا ؟ چشم پر اشک زمین
در نگاهش آرزویی تهنشین