یادداشت های یک معلم

?یادداشت های یک معلم ?

✅یادداشت شماره 1

?تاریخ 13شهریور 1399

?سی سال خدمت در آموزش وپرورش همراه با شادی وغم های فراوان بود.
شاد ترین لحظات برای من معلم رشد وکلایی شاگردانی بود که زمانی در خدمت آنها بودم.

?لذت معلمی در این است که وقتی بی چشم داشت برای دانش آموزی زحمت کشیدی وپس از سالها او را می بینی با آغوش باز به سویت می آید و اظهار لطف میکند این بهترین پاداش برای معلم است.

?من دوازده سال اول خدمتم در زادگاهم  شهر ستان دهگلان بودم .
درروستای بایتمر شروع به خدمت کردم بعد به قادرمرز و بلبان آباد و کروندان رفتم چند سال هم در خود شهر دهگلان در راهنمایی ودبیرستان تدریس کردم .
سعی می کردم خیلی پرشور کلاس بروم . مطالعه میگردم  کتاب معرفی می کردم ونظر خواهی می کردم .

?روی برگه ها و دفتر های بچه ها جملات الهام بخش می نوشتم .

?دوسال در کتابخانه عمومی شهر هم کار کردم همزمان تدریس می کردم اوج فعالیت های آموزشی ام بود بین سالها ی 1380 و 81 وخودم تاثیر آن را بر بچه ها می دیدم.

?هر جلسه یک کتاب یا مجله به کلاس می بردم معرفی می کردم .

?در نظر سنجی ها می دیدم بچه ها خیلی تحت تاثیر قرار گرفته اند.

?من خیلی از این بچه ها را هرگز ندیدم اما اگر در سنندج یا دهگلان اتفاقی یکی را می دیدم خیلی محبت میکردند  به چهر می شناختم شان گاهی نامش را فراموش کرده بودم .

?ارتباط گرفتن با دانش آموزان دهه هفتاد بسیار آسان بود  و قدرشناسی وادب شان هم مثال زدنی . این را به تجربه می گویم دوسال پیش در دبیرستانی در سنندج تدریس کردم آن ارتباط برقرار نشد که نشد و آن دوستی هرگز آغاز نشد.

?جایی نوشتم هر شاگردی انگار تکه ای از وجود یک معلم است معلم دوست دارد شاگردش بیشتر از خودش بدرخشد  ومن برای همه شاگردانم هر کجا هستند آرزوی سعادت ودرخشش دارم .

?خوشحال خواهم شد اگر از درخشش شان با خبر شوم .

?تقدیم به شاگردان عزیزم در شهرستان #دهگلان در مدارس شهید #تعریف ،شهید #رجایی ودبیرستان های شهید #چمران و #توحید 
وروستاهای ،  
#بایتمر
#قادرمرز
#بلبان_آباد 
#کروندان

نگارنده :محمد فایق مجیدی
09188784626
سیزدهم شهریور ماه 1399
شهر #سنندج