پیش از دوران مدرن، هنر برحسب غایت آن مورد توجه قرار می گرفت. هنر و زیبایی امور عینی و برون ذات بود و حوزه مستقلی را تشکیل نمی داد. افلاطون مدعی بود هنر امری زمینی است و هنرمند کسی است که بیشتر مشتغل به امور غیر مهم است. ارسطو این معنا را واژگون کرده و هنرمند را در مرتبه ای معادل اهل نظر قرار می دهد.
افلاطون زیبایی را امری بسیار واجد اهمیت دانسته و هنر را امر کم اهمیتی دانست اما ارسطو زیبایی را در پرتو هنر بامعنا تلقی می کرد. زیبایی شناسی در قرون وسطی در حقیقت مجموعه ای است از نظریات فیثاغورث، افلاطون، ارسطو، رواقیون با تحلیلی از بوئتیوس، آگوستین و سپس توماس آکوئیناس بود. در هنر مدرن زیبایی هنری بر زیبایی طبیعی تقدم دارد و ذهنیت هنرمند و مخاطب اثر هنری واجد اهمیت شمرده می شود. در هنر پست مدرن بر کثرت گرایی و نداشتن استقلال اثر تأکید می شود و امور اجتماعی ـ سیاسی در هنر بازتاب می یابد.
فصل اول: روشهای مختلف زیباشناسی
فصل دوم: هنرهای زیبا
فصل سوم: تعریف هنر به طور کلی
فصل چهارم: زیبایی
فصل پنجم: احساسات گوناگون زیباشناسی
کتاب نقاشی ایران از دیرباز تا امروز/ رویین پاکباز
کتاب نقاشی کودکان/ لوئیز کرمن
کتاب ردیف و موسیقی شعر/ احمدرضا محسنی
کتاب درآمدی بر موسیقی مردم پسند/ مسعود کوثری
کتاب موسیقی کبیر/ ابونصر فارابی
و …
دیدگاه خود را ثبت کنید