با اهمیتترین کتاب نجم رازی به نام مرصاد العباد، کتابی است نفیس که، در علم تصوف و اخلاق و سیر و سلوک و آداب معاش و معاد نگاشته شده و از آثار ادبی باارزشی است که در قرن هفتم نوشته شده است.
با وجود کثرت تألیفات نجم رازی، کتاب پیش رو تحقیقاً شاهکار اوست؛ چرا که از نظر نثر یکی از زیباترین و شورانگیزترین نوشته های عرفانی است. این اثر به قدری مهم و پردامنه است که عرفای بعد از نجم رازی از جمله مولوی و حافظ همگی به نحوی متأثر از آن هستند. نجم رازی در مباحث خویش در کتابش بسیار از آیات و احادیث استفاده کرده است.
بیتردید عاشقانهترین روایت از خلقت آدم، آن است که «شیخ نجمالدین رازی» معروف به نجمالدین دایه در کتاب مرصادالعباد تعریف کرده است: حکایت عاشقانه آفرینش آدم. چرا خدا آدم را بی واسطه، به دست خود، خلق کرد؟ در فصل چهارم از باب دوم کتاب نخست بخشی از آیه ۷۱ سوره مبارکه «ص» آمده: «همانا من بشری از گِل خواهم آفرید» و سپس این حدیث قدسی: «و پیغامبر که درود و تحیت خدا بر او باد، روایت کرده است از خداوند بزرگ و بلندمرتبه، که فرموده است: گل آدم را چهل روز به دست خویش سِرشتم.»
نجمالدین رازی برداشت خود را از کیفیت خلقت آدم، به زبانی عاشقانه بیان کرده است. این صوفی سده شش و هفت هجری در توضیح اینکه خدا فرموده که «گل آدم را به دست خویش سرشتم»، نخست، مثالی زیبا آورده است. او رفتارِ پادشاهان و فرمانروایانِ حکومتهای دنیایی را هنگامی که می خواهند گنج یا گوهر بسیار گرانبها را پنهان کنند، مثالی برای تبیینِ چرایی خلقت آدم به دست خالق مطلق آورده است.
گرچه كتاب، در دوران اعتلاى نثر فنى نوشته شده است، ولى در مجموع، انشاى آن به نسبت ساده است، البته نثر آن، برتر نيست و گاه تأثير نثر فنى در آن ديده میشود و به مقتضاى موضوع كاربرد صنايع لفظى، كاستى و فزونى می گيرد. ترتیب و انسجام مطالب خوب است. هرچند این انسجام و تسلسل در اصل به دقت نویسنده مرصاد العباد یعنی نجمالدین رازی برمیگردد اما مصحح نیز سعی کرده در انتخاب گزیده، انسجام و تسلسل منطقی حفظ شود و متن انتخاب شده به گونه ای است که مقصود از آن حاصل شود و نقصی در بیانآن مطالب ایجاد نشود.
پادشاهانِ صورتی (ظاهری، مجازی، دنیایی) چون عمارتی فرمایند([یعنی دستور ساخت ساختمانی را بدهند)، خدمتکاران بر کار کنند؛ ننگ دارند که به خودیِ خود دست در گِل نهند؛ به دیگران بازگذارند. ولکن چون کار بدان موضع رسد که گنجی خواهند نهاد، جمله خَدَم و حَشَم را دور کنند و به خودیِ خود، دست در گِل نهند و آن موضع به قدر و اندازه گنج آماده کنند و آن گنج به خودیِ خود بنهند.
دیدگاه خود را ثبت کنید