اثر پیش رو دوجلد از کتاب "حماسه حسینی" به قلم استاد شهید "مرتضی مطهری" است که به سخنرانیها پیرامون این واقعه اختصاص دارد. "مرتضی مطهری" در "حماسه حسینی" به بررسی حقایق و تحلیل تاریخ میپردازد تا از تحریف حماسه عظیم عاشورا جلوگیری کند. وی مدعی است که واقعه عاشورا در طول تاریخ دچار تحریف معنوی و کلامی شده است. امام حسین (ع) و خانواده و یارانش به همراه گروهی از مردمان دلیر، جان و مال خویش را برای دفاع از عقاید و ایمان خود به خطر انداختند. این قیام هنوز ادامه دارد و درس ارزشمندی به مسلمانان داده است. در جوامع شیعه، از قیام کربلا با احترامی عمیق یاد می شود و مسلمانان هر ساله در ماه های محرم و صفر در مراسم عزاداری شرکت میکنند تا آن را گرامی بدارند. "مرتضی مطهری" به دلیل اهمیت این قیام، تصحیح این اشتباهات و تحریفات را وظیفهای برای خود دانست و آن را با تنها اصطلاحی که میتواند حق این واقعه را به جا آورد، "حماسه حسینی" خواند.
واژه حماسه معانی متعددی دارد و در ادبیات فارسی و عربی، شعر و نثر حماسی و حوادث و شخصیتهای حماسی فراوانی وجود دارد. شخصیت حسین بن علی (ع) سراسر حماسه است و آنچه در این کتاب بر آن تاکید میشود این است که ما باید نسبت به وجود و تاریخ این شخصیت بزرگ، واکنش حماسی داشته باشیم نه عکس العمل مصیبت و اندوه و گریه و ماتم. شخصیتهای حماسی یک عنصر نژادی و قومی در خود دارند، یعنی از قوم و نژاد و سرزمین خاصی هستند ولی امام حسین (ع) ورای همهی اینهاست. او شخصیتی قهرمان است، اما نه در معنای ملیتی آن، بلکه به معنای انسانیت. گفتار و کردار و روح امام حسین(ع) شور و حماسهای بالاتر از تمام حماسههاست و به همین دلیل ناشناخته باقی مانده است.
حادثه عاشورا و تاریخچه کربلا دو صفحه دارد: یک صفحه سفید و نورانی، و یک صفحه تاریک، سیاه و ظلمانی که هر دو صفحه اش یا بی نظیر است و یا کم نظیر. اما صفحه سیاه و تاریکش از آن نظر سیاه و تاریک است که در آن فقط جنایت بی نظیر و یا کم نظیر می بینیم. یک وقت حساب کردم و ظاهرا در حدود بیست و یک نوع پستی و لئامت در این جنایت دیدم، و خیال هم نمی کنم در دنیا چنین جنایتی پیدا بشود که تا این اندازه تنوّع داشته باشد. البته در تاریخچه جنگ های صلیبی، جنایت های اروپایی ها خیلی عجیب است. و اینکه جرأت نمی کنم که بگویم حادثه کربلا از نظر زیادی جنایت نظیر ندارد، چون توجه من یکی به جنگ های صلیبی و جنایت هایی است که مسیحی ها در آن مرتکب شدند و یکی هم به جنایت هایی است که همین اروپایی ها در اندلس اسلامی مرتکب شدند که آن هم عجیب است. تاریخ اندلس مرحوم آیتی را که دانشگاه تهران چاپ کرده است بخوانید؛ کتابی است بسیار تحقیقی و آموزنده. در این کتاب نوشته است: اروپایی ها به صد هزار زن و مرد و بچه اجازه دادند که هر جا می خواهند بروند. بعد که این ها راه افتادند، پشیمان شدند و شاید هم از اول حقّه زدند که اجازه حرکت دادند. به هر حال تمام این صد هزار نفر را کشتند و سر بریدند. شرقی هرگز از نظر جنایت به غربی نمی رسد. شما اگر در تمام تاریخ مشرق زمین بگردید، دو جنایت را حتی در دستگاه اموی پیدا نمی کنید: یکی آتش زدن زنده زنده و دیگر قتل عام کردن زنان، ولی در تاریخ مغرب زمین این دو نوع جنایت فراوان دیده می شود. زن کشتن در تاریخ مغرب زمین یک امر شایعی است. هنوز هم باور نکنید که این ها روح انسانی داشته باشند. آنچه در ویتنام صورت می گیرد ادامه روحیه جنگ های صلیبی و جنگ های اندلس آن هاست. (حماسه حسینی)
امر به معروف و نهی از منکر یگانه اصلی است که ضامن بقای اسلام است؛ به اصطلاح، علت مبقیه است. اصلا اگر این اصل نباشد، اسلامی نیست. رسیدگی کردن دائم به وضع مسلمین است. آیا یک کارخانه بدون بازرسی و رسیدگی دائمی مهندسین متخصص که ببینند چه وضعی دارد، قابل بقاست؟ اصلا آیا ممکن است یک سازمان همین طور به حال خود باشد، هیچ درباه اش فکر نکنیم و در عین حال به کار خود ادامه دهد؟ ابدا. جامعه هم چنین است. یک جامعه اسلامی این طور است بلکه صد درجه برتر و بالاتر. شما کدام انسان را پیدا می کنید که از پزشک بی نیاز باشد؟ یا انسان باید خودش پزشک بدن خود باشد یا باید دیگران پزشک او باشند و او را معالجه کنند: متخصص چشم، متخصص گوش و حلق و بینی، متخصص اعصاب. انسان همیشه انواع پزشک ها را در نظر میگیرد برای آن که اندامش را تحت نظر بگیرند، ببینند در چه وضعی است. آن وقت جامعه نظارت و بررسی نمی خواهد؟! جامعه رسیدگی نمی خواهد؟! آیا چنین چیزی امکان دارد؟! ابدا. (حماسه حسینی)
ضا
سلام مجدد من الان نگاه کردم دو مورد عکس ها زیرشون زده بودسایت فاپول تغییر دادم اگر باز هم عکسی طراحی شماست بفرمایید تا بردارم
س ابراهیمی
خیلی ممنون لطف کردید، ان شاء الله پرفروش باشید، این مورد رو فروشگاه دیگه ای به من اطلاع دادن، دیگه چیزی نبود.