کتاب بیش از انکه قهوه ات سرد شود/توشیکازو کاواگوچی
معرفی کتاب پیش از آنکه قهوهات سرد شود
اگر میتوانستید به گذشتهتان سفر کنید چه کسی را ملاقات میکردید؟ کتاب پیش از آنکه قهوهات سرد شود به قلم توشیکازو کاواگوچی، داستان تامل برانگیز و فانتزی کافهای در توکیو را به تصویر میکشد که با قوانینی خاص میتواند انسانها را به گذشتهشان برگرداند.
دربارهی کتاب پیش از آنکه قهوهات سرد شود:
کافهای قدیمی در یکی از محلات کوچک توکیو، با تمام کافههای دنیا فرق دارد. این کافهی منحصر به فرد قهوهای ویژه سرو میکند که مشتریان با آن میتوانند سفر در زمان را تجربه کنند. بازگشت به گذشته یکی از حسرتهاییست که به نوعی همهی انسانها در دورهای از زندگیشان تجربه میکنند؛ حالا در توکیو کافهای وجود دارد که این رویا را محقق میکند، اما با قوانین خودش!
قوانین کافه این است که مشتریان وقتی به گذشته برمیگردنند، نمیتوانند از اتفاقی جلوگیری کنند یا همه مشکلات در گذشته را حل کنند، آنها تنها به اندازهی زمان سرد شدن قهوهی مخصوصشان فرصت دارند و زمانی که قهوه سرد شود به زمان حال برمیگردند. در این فرصت محدود آنها میتوانند هر کسی را که میخواهند ملاقات کنند اما هیچ کدام از کارهایی که در این سفر انجام میدهند، آیندهشان را تغییر نمیدهد. پس با وجود این قوانین چرا باید به گذشته برگشت؟ این پرسشیست که احتمالاً برایتان مطرح شده است. این سفر فرصتی ویژه محسوب میشود تا مشتریان بتوانند یکبار دیگر برای آخرین بار با هر کسی که میخواهند دیدار کنند.
توشیکازو کاواگوچی (Toshikazu Kawaguchi) با داستان جالب کتاب پیش از آنکه قهوهات سرد شود (Before the Coffee Gets Cold) پرسشی تفکربرانگیز در ذهن همهی ما ایجاد میکند؛ اگر هر کدام از ما به جای مشتریان کافه بودیم و تنها یک بار فرصت داشتیم تا برای چند دقیقه فردی در گذشتهمان را ببنیم به ملاقات چه کسی میرفتیم؟ کتاب حاضر یکی از رمانهای جذاب در ژانر فانتزی و تخیلی محسوب میشود که در آن شخصیتپردازیها و فضای داستان مملموس و باورپذیر است و هر چهار شخصیت داستان به زیبایی داستان رمان را پیش میبرند.
کتاب پیش از آنکه قهوهات سرد شود مجموعهای از چهار داستان تکان دهنده، غمانگیز و گاه خندهدار را دربردارد که به خوبی احساسات ما را با خود همراه میکنند و لذت خواندن رمانی لذتبخش را برای ما به ارمغان میآورند.
کتاب پیش از آنکه قهوهات سرد شود مناسب چه کسانی است؟
اگر به رمانهایی با سبک فانتزی و رئالیسم جادویی علاقه دارید، کتاب حاضر به شما پیشنهاد میشود.
اقتباس سینمایی کتاب پیش از آنکه قهوهات سرد شود:
در سال 2018 فیلمی با اقتباس از این رمان به کارگردانی ایوکو تسوکاهارا در کشور ژاپن ساخته شد.
در بخشی از کتاب پیش از آنکه قهوهات سرد شود میخوانیم:
تابستان آن سال، موج گرمایی ژاپن را فراگرفته بود. درجۀ دما دائماً در سراسر کشور اعلام میشد. هر روز تلویزیون از هوای غیرعادی میگفت و غالباً به گرمایش جهانی اشاره میکرد. فوساگی مرخصی گرفته و باهم به خرید رفته بودند. روز واقعاً گرمی بود. بهقدری گرم بود و چنان از این گرما اذیت شده بودند که فوساگی درخواست کرد به جایی خنک پناه ببرند و باهم دنبال جای مناسبی، مثل یک کافه گشتند. مسئله اینجا بود که همه همین فکر را کرده بودند. هیچکدام از کافهها یا رستورانهای خانوادگی که داخلش قدم میگذاشتند، جای خالی نداشتند.
تصادفاً، تابلوی کوچکی را در یکی از کوچههای باریک دیدند. اسم کافه فونیکولی فونیکولا بود، مانند نام همان آهنگی که کوتاکه زمانی میشناخت. سالهای زیادی از شنیدن آن آهنگ میگذشت، اما همچنان موسیقی آن را واضح بهیاد داشت. متن ترانه دربارۀ صعود از یک کوه آتشفشانی بود. تصور مواد مذاب سرخ و سوزان در این روز داغ تابستانی همهچیز را گرمتر بهنظر میرساند و دانههای همچون جواهرِ عرق بر روی پیشانیاش شکل گرفته بودند. بههرصورت، وقتی درِ چوبی سنگین را باز کردند و وارد شدند، کافه خنکای مطبوعی داشت. صدای دینگدینگ زنگوله هم آرامبخش بود. و بااینکه سه میز دونفره و سه صندلی کنار پیشخان داشت، تنها مشتری آن، زنی با پیراهن سفید بود که در دورترین میز از درِ ورودی نشسته بود. چقدر خوششانس بودند که چنین جای فوقالعادهای پیدا کرده بودند.
فهرست مطالب کتاب
1: عشاق
2: زن و شوهر
3: خواهران
4: مادر و فرزند
دیدگاه خود را ثبت کنید