خلاصه رمان مرد داستان فروش
مرد داستان فروش داستان زندگی پیتر از زبان خودش است. پیتر ذهنی خلاق و پر از ایده دارد. او نمایندهی یک خیالپرداز درست و حسابی است که هرگز از داستان تعریف کردن خسته نمیشود. پیتر خیلی زود متوجه میشود که ایدههای خیالی او میتواند مواد خوبی برای نوشتن یک داستان باشد اما خودش هرگز داستانی نمینویسد. در عوض، پیتر این ایدهها را به نویسندههای دیگر میفروشد. رفتهرفته بر تعداد مشتریان او اضافه شده و شبکهای از نویسندههای خریدار ایده شکل میگیرد. ماهیت کلاه برداری این شبکه و تلقی پیتر از مشتریانش یکی از قسمتهای جذاب داستان است که شخصیت واقعی پیتر را نشان میدهد. چرا پیتر که قدرت شخصیتپردازی و قصهگویی خوبی دارد از نوشتن پرهیز میکند؟ آیا او یک نابغه با مسائل خاص خودش است یا یک بیمار مالیخولیایی است که توانایی لازم برای تمرکز و نگارش رمان را ندارد؟ پیتر با تعریف کردن داستانهای کوتاه مختلف، زندگی خودش را نیز شرح میدهد اما چیزی در سرگذشت او وجود دارد؛ رازی که پیتر سعی میکند آن را پنهان کند ولی از لابهلای داستانهایش درز میکند و مثل آخرین قطعهی پازل، تصویری از شخصیت پیتر به دست خواننده میدهد.
دیدگاه خود را ثبت کنید