فرمت فایل: PDF/ تعداد صفحات: ۲۰۰
شادی، اندوه، خشم، ترس، تعجب و انزجار حالتهای عاطفی هستند که همه ما در شرایط مختلف آنها را تجربه میکنیم. این احساسات که بدون واسطه در درون ما بروز یافته و در رفتار یا حالات چهره ما جلوهگر میشوند، علاوه بر آنکه در زندگی و کارکرد ما نقش اساسی دارند، یکی از مؤلفههای اصلی ارتباط اجتماعی را تشکیل میدهند. هیجانها به ارتباط بین فردی غنا بخشیده و درک متقابل را آسانتر میسازند. به طور کلی هیجانات یک پدیده اجتماعی است که در ارتباط با سایر مردم بروز پیدا میکند، حتی در مواردی که عامل مولد هیجان ما ناشی از رؤیاها باشد؛ زیرا این مورد نیز در ارتباط با سایرین و اثری است که احتمالاً بر ما گذاشتهاند. وقتی به طور مستقیم یا غیرمستقیم با افراد ارتباط برقرار میکنیم، سلسلهای از هیجانها به طور مداوم در ما ظهور مییابد و تظاهرات هیجانی ما در برخورد با شخصی که با او در ارتباط هستیم، عامل تحریکی برای وی ایجاد میکند و طرف مقابل نیز به نوبه خود با واکنشی که نشان میدهد، محرکی برای ما به شمار میآید. اما برخی هیجانها مثل ترس، اضطراب، عصبانیت، اندوه یا خجالت در عین حال که طبیعی و ضروری هستند، اگر به درستی با آنها برخورد نشود، ممکن است منجر به شکلگیری رفتارهایی گردند که دردسرها و مشکلات متعدد و پیچیدهتری را به همراه داشته باشند. آیا تا به حال برایتان پیش آمده که در موقعیتی کنترل هیجانی خود را از دست داده و کاری بکنید که بعداً از انجام آن پشیمان شوید؟ آیا شده که برخی موضوعهای ناچیز شما را به شدت به هم بریزند؟ آیا در موقعیتی قرار گرفتهاید که احساس کنید هیچ چیز در کنترل شما نیست و انگار فردی از درونتان رفتار شما را پیش میبرد؟ بسیاری از مشکلات بین فردی مثل دلخوریها، درگیریها و حتی خودکشی و قتل در پی عدم کنترل هیجانهای منفی رخ میدهند. هرچند ممکن است افراد پس از فرونشینی هیجانشان از رفتار خود پشیمان شوند؛ اما به قول معروف یک چینی بندزده هیچگاه مثل اول نمیشود و آثار شکستگی بر آن باقی میماند. از آنجایی که هیجانها زیربنای اعمال ما را تشکیل میدهند و ما در روابط بین فردی مسئول اعمال خود هستیم، به مهارتی نیاز داریم که بتوانیم هیجانهای ناخوشایند و منفی خود را کنترل و مدیریت کنیم تا دائماً مجبور نباشیم که فعالیتهای اصلی خود را کنار گذارده و به برطرف کردن عواقب رفتارهای قبلی خود بپردازیم.
زهرا حسینی
عالیه
س ابراهیمی
🌷