کتاب سندروم دختر خوب نتیجه‌ی بررسی مسائل و معضلات صدها زنی است که برای دریافت مشاوره به بورلی انگل مراجعه کرده‌اند. زنانی که تنها راه حل برای دوست داشته شدن و جلب توجه و رضایت اطرافیان را در خوب بودن می‌بینند، زنانی که با خوب بودن این پیام را به اطرافیان خود منتقل می‌کنند که حد و مرز مشخص روانی یا فیزیکی با دیگران ندارند و نمی‌توانند در برابر درخواست اطرافیان از حریم خود دفاع کنند. انگل با معرفی گونه‌های مختلف دختران خوب به شما کمک می کند دریابید آیا از این سندروم رنج می‌برید یا نه و با ارائه ی توصیه های خردمندانه و تمرینات و نسخه‌های عملی گام به گام به شما می‌آموزد خود واقعی‌تان را بپذیرید و قاطعانه به دیگران نشان دهید کجا به حریم شما تجاوز و از شما سوء استفاده کرده‌اند.
تعریف دختر خوب چیست؟
«دختر خوب» بودن هیچ ربطی به اصول و ارزش‌های اخلاقی ندارد. مونیکا لِوینسکی را می‌توان دختر خوبی نامید، چون با ساده‌لوحی بیش‌ازحد خود مطمئن بود بیل کلینتون عاشق او است و حاضر است هیلاری کلینتون را به خاطر او رها کند. او دختر خوبی بود، چون خواسته‌های بیل کلینتون را به خواسته‌های خود ترجیح می‌داد و حتی بعد از اینکه رابطهٔ مخفیانه‌شان آشکار شد حاضر بود به دروغ‌گویی‌هایش به خاطر او ادامه دهد و با وجود اینکه واضح بود بیل کلینتون او را مثل یک تکه آشغال به کناری انداخته، هنوز هم امید داشت رابطه‌شان به سرانجامی برسد.
دختر خوب بودن لزوماً با مهربانی، گذشت و ادب منافاتی ندارد. اُپرا وینفری تمام این خصوصیات را دارد اما گمان نمی‌کنم بشود او را با عنوان «خوب» توصیف کرد. او در عین صمیمی بودن، مرزهای مشخصی برای خود دارد که از طریق آن‌ها به دیگران می‌فهماند با چه رفتارهایی کنار می‌آید و چه رفتارهایی را نمی‌تواند تحمل کند. اُپرا کسی نیست که بشود با او درافتاد.
دختر خوب کسی است که بیش از آنکه به طرز فکر خودش دربارهٔ خودش اهمیت بدهد نگران است که دیگران چطور درباره‌اش فکر می‌کنند. دختر خوب بودن یعنی یک زن طرز فکر و احساسات دیگران را به طرز فکر و احساسات خودش نسبت به خودش ترجیح دهد و این یعنی به‌جای اعتماد به فهم و شعور خود، مدام چشمش را بر روی اشتباهات دیگران ببندد و به آن‌ها فرصت دوباره بدهد.
مترادف‌های واژه‌ی «خوب» در لغت‌نامه عبارت‌اند از: ملاحظه‌کار، دلپذیر، لطیف، مطبوع، دوست‌داشتنی، خوشایند، مهربان، قابل‌تحسین و دلپسند. این‌ها واژگانی هستند که می‌توان با آن‌ها دختر خوب را توصیف کرد. در واقع بسیاری از دختران خوب تمام تلاش خود را می‌کنند تا با این تعاریف شناخته شوند، اما زمانی که به واژهٔ «خوب» فکر می‌کنم واژگان دیگری هم به ذهنم می‌رسند؛ واژگانی مثل مطیع، منفعل، بی‌اراده و متظاهر.
دیدگاه خود را ثبت کنید