سفرنامه حاج ایاز خان شاکری قشقایی - سفر به حج (مکه معظمه و مدینه منوره) و عتبات عالیات در واپسین روزهای سلطنت احمدشاه قاجار در سالهای ۱۳۴۰ و ۱۳۴۱ هجری قمری
به گزارش روابط عمومی مرکزدایره المعارف بزرگ اسلامی ، وقایع این سفرنامه در اردیبهشت تا دیماه سال 1301 خورشیدی (رمضان 1340 تا جمادیالاول 1341 قمری) در واپسین سالهای سلطنت احمد شاه قاجار و مدت کوتاهی پس از کودتای سوم اسفند رخ میدهد و نکات جالب توجهی را در دسترس محققان و علاقمندان به این دوره از تاریخ قرار میدهد.
مهمترین ویژگی «سفرنامه حاج ایازخان»، وابستگی آن به ایل قشقایی است. با عنایت به تعداد بسیار اندک کتب و متون قدیمی در ایل قشقایی، این کتاب را می توان اولین تصحیح متن و قدیمیترین کتاب مستند در تاریخ و فرهنگ این ایل به شمار آورد.
مقام و منزلت نویسنده سفرنامه، به ارزش و محتوای تاریخی اثر و اهمیت اطلاعات بکر آن می افزاید. به روایت کتاب «از باورد یا ابیورد خراسان تا ابیورد یا ابوالورد فارس و گفتاری درباره ایلات و عشایر فارس » وی مشاور و معتمد اسماعیل خان صولت الدوله ایلخانی قشقایی است.
حاج ایازخان، هنگام بازگشت از سفر عتبات عالیات، هنگام ورود به بوشهر، در کنار اسماعیل خان صولتالدوله قشقایی همراه با وزیرجنگ «رضاخان سردار سپه»، از احمدشاه قاجار که در حال بازگشت از سفر فرنگ بوده، استقبال میکند. او در نگارش این سفرنامه، صلابت و ارشدیت صولت¬الدوله را نسبت به سایر خوانین منطقه به وضوح مشخص نموده و همچنین با تشریح وضعیت موجود در مراسم استقبال از شاه قاجار و بیان شعارهای مردم بوشهر به هواخواهی از صولتالدوله ضعف دولت قاجار و توان نظامی قشقایی را نیز به تصویر کشیده است.
اجازه شروع سفر حج را از محضر آیتاله حاج سیدعبدالحسین لاری کسب نموده و حتی با یکدیگر قرار سفری مشترک به حج را میگذارند. در طول مسیر سفر، با سران و بزرگان نامآشنای منطقه در دوران مشروطه و جنگ جهانی اول از جمله زائرخضرخان امیراسلام، شیخحسینخان چاهکوتاهی سالاراسلام، ناصردیوان معتمدکازرون، آصفالملک حاکم دشتیودشتستانوتنگستان، غضنفرالسلطنه برازجانی و ... دیدار میکند.
حاج ایازخان، با شریفحسین فرمانروای مکه و مدینه ملاقات میکند. او را به خاطر ناامنی راه شماتت کرده و درخواست تفنگ و فشنگ و استعداد میکند که خود به برقراری امنیت اقدام نماید.
او با زیرکی خاص، به داخل خانه کعبه راه مییابد و شرح اجزای داخلی آن را به تفصیل در یادداشتهای روزانه خود درج میکند.
او برای ادای فرایض دینی و ادای نماز جماعت در طول سفر، با تقبل هزینة یک نفر روحانی بهنام حاج شیخ محمد تقی ملاباشی میمندی، وی را با خود همراه میسازد. حاج ایاز خان در این سفر، علاوه بر یک نفر خدمتکار به نام قدمعلی، با خود دو نفر مترجم بهنامهای حاج حبیب و حاج غلامرضا نیز از بوشهر به همراه میبردکه به تعبیر خود او «هم از هر دُوَل که آدم رسید جواب سئوال بکنند و هم به مهمانها پذیرائی کرده، چاهی، قلیان، نهار و شامی بدهند که از من هم خواست خداوند خوش بگذرد».
او همچنین به نیابت پدر و مادرش، «نایب الزیاره» تعیین میکند. نیابت پدر را به حاج حبیب مترجم و نیابت مادر را به حاج قدمعلی میسپارد. بنابراین حاج ایازخان برای انجام سفر حج، گروهی شامل یک روحانی، دو مترجم و یک خدمتکار را با خود به همراه داشته است.
به سبب رتبه و مقام نگارنده، دریافتها و برخوردهای او از ارزش ویژه ای برخوردار است. حاج ایازخان با اراده¬ای قابل تحسین، تمامی وقایع سفر را با نکته¬سنجی خاص یادداشت نموده است. اطلاعاتی که نویسنده در مورد شهرها، شیوه زندگی مردم، اماکن مقدسه، و نرخ اجناس و خدمات کسب نموده، از هر جهت شایسته مطالعه و بذل توجه است. موارد بسیاری در این سفرنامه وجود دارد که برای تشریح و امکان مقایسه اوضاع اجتماعی، اقتصادی ایران و کشورهای همجوار مفید بوده و با توجه به مسیر سفر که چند کشور همجوار را در بر میگیرد، از ارزش پژوهشی فراوانی برخوردار است.
- حضور و استقرار گروهی از چادرنشینان قشقایی در زمان این سفر در منطقه «سماوه» عراق در شرق نجف
- استیلای بیگانگان و رسومات حاکم بر امور گمرکی ازجمله شرح صدور اجازه خروج از کشور (پاس کردن) برای حجاج در گمرک بوشهر توسط حکیم وولس فرنگی،
- حملونقل گیاه «اسطوخودوس» از کوههای مکه معظمه به بنادر ایران،
- شرح پوشش کعبه (پیراهن کعبه) و همچنین شرح داخل کعبه معظمه،
- شرح دقیق اماکن متبرکه و نحوه اجرای مراسم مذهبی و ...
در دوران قاجار، بسیاری از سفرنامه¬نویسان مأمورانی از جانب سلاطین بوده¬اند. به همین دلیل متن سفرنامهها عمدتاً برای خواص نوشته میشده و معمولاً کمتر توجهی به عامه مردم شده است. حاج ایازخان، به خواست و اراده خود، سفر نموده و سفرنامه نگاشته است. با استناد به متن سفرنامه و ضمیمههای آن، حاج ایازخان نگارش سفرنامه را به نیّتِ خوانده شدن توسط عامه مردم انجام داده است (به عنوان مثال در وقایع سیُم ذیقعده: «عمر باشد تفصیل خوشیَّت، هر کس جویا شود خودم کما کیف حضوراً عرض کنم» و یا خطاب نمودن واژههایی مانند «خوانندگان» در پایان اکثر ضمیمه ها). بنابراین، نگارش عامیانه و شیوای این کتابت، اگرچه غیر عمدی است، بهره جوئی عامه مردم را نیز ممکن مینماید.
البته، آشنایی با تمامی ابعاد تاریخی و فرهنگی و اجتماعی این اثر، با توجه به تنوع و فراوانی رویدادها، پس از خواندن سفرنامه محقق خواهد شد.
دیدگاه خود را ثبت کنید