دانلود مقاله مقايسه آثار شاعران زن از لحاظ فكر و محتوا با شاعران مرد در شعر معاصر با فرمت ورد ودر 32 صفحه
قابل ویرایش
قسمتی از متن مقاله مقايسه آثار شاعران زن از لحاظ فكر و محتوا با شاعران مرد در شعر معاصر
فهرست مطالب
مقدمه 1
وجه تمايز تصويري و عاطفي شعرزنان با مردان 3
پروين اعتصامي 4
پروين و بهار 8
فروغ فرخزاد 10
سهراب سپهري و فروغ فرخزاد 13
طاهره صفارزاده 15
علي موسوي گرمارودي و طاهرهصفارزاده 16
جمعبندي و نتيجه گيري 18
منابع 23
مقاله مقايسه آثار شاعران زن از لحاظ فكر و محتوا با شاعران مرد در شعر معاصر
مقدمه:
ادبيات فارسي حضورزنان را چگونه در خود پذيرفته است؟ زنان چه فعاليت و تأثيري در ادب پارسي داشتهاند؟و بالاخره تأثير زنان در پايهگذاري، پيشرفته و تحولات شعر فارسي، اين مهمترين جلوةادبي زبان فارسي، چگونه بوده است؟
با يك ديد كلي بعد از ناصرالدين شاه قاجاربروز تحولاتي چشمگير در موقعيت و عملكرد زنان ايران پديد آمد به صورتي كه هماكنونزن ايراني امتيازات چشمگيري به دست آورده و از اعتبار و موقعيتي بسيار ممتازتر ازگذشته برخوردار گرديده است و تقريباً همدوش و همراه مرد ايراني در مراكز علمي،فرهنگي، هنري، اقتصادي، سياسي و حتي گاه نظامي حضوري فعال دارد دخالت زنان و تأثيرآنان در آراستن صحنهها و ايجاد حوادث داستانهاي عاميانه در قرون و اعصار مختلف بهيك پايه نيست در روزگاري كه زنان در كارهاي اجتماعي شركت ميجستند و در زندگيروزمره دخالتي قوي و فعالانه داشتند، طبعاً در داستانها اهميت بيشتري مييافتند درهر عصري كه زنان به پشت پردة انزوا رانده ميشدند و از دخالت در امور اجتماعي بازميمانند، از اهميت و تأثير آنها كاسته ميشد زنان در حوزه داستاننويسي حضور چشمگيرينداشتهاند مگر در زمان معاصر بنابراين تأثير اصلي و بزرگ زنان در ادبيات بيشتر درعرصه شعر بوده است
در اين مقاله با بررسي شعر زنان (پروين اعتصامي، فروغفرخزاد، طاهره صفارزاده) كه هر كدام تقريباً به دورهاي از تحولات اجتماعي ايرانتعلق دارند، به وجوه افتراق و اشتراك آنان با شعر مردان معاصرشان (محمدتقي بهار،سهراب سپهري، علي موسويگرمارودي) پرداخته و از بررسي اين مقايسه به سطح فكري شعرشاعران مرد ميپردازيم به عبارتي تفاوت شعر زن با شعر مرد كه آيا احساسات خاصيمثلاً احساسات مليگرايانه، مذهبي، اعتقادي و دارد خوشبين است يا بدبين، تلقياو نسبت به مسائلي از قبيل مرگ، زندگي، عشق، صلح و جنگ چگونه است؟ آيا اثر اودرونگرا و ذهني است يا برونگرا و عيني، با بيرون و سطح پديدهها تماس دارد يا بهدرون و عمق پرداخته است؟ فردگرا است يا عشقگرا
مقاله مقايسه آثار شاعران زن از لحاظ فكر و محتوا با شاعران مرد در شعر معاصر
وجه تمايز تصويري و عاطفي شعرزنان با مردان
چه جنبهها و ابعادي شعر زنان را از شعر مردان جدا ميسازد و آيااين ابعاد در شعر شاعر زن فارسي در تمام دورهها ديده ميشود يا خير؟ حقيقت مطلب ايناست كه در موضوعات شعري از قبيل وصف، مدح، پند و اندرز شباهتهاي زيادي بين شاعرانزن با شاعران مرد ديده ميشود؛ اين شباهت ممكن است به خاطر تقليدي بودن شعر زنان ويا اصلاً به خاطر ويژگي و خصوصيات خود اين موضوعات باشد كه تصوير و زبان و لحن وعاطفه مشابهي را ميطلبد در اين نوع اشعار شايد بتوان گفت «مهمترين عامل شناخت شعرزنانه از شعر مردانه را بايد در نحوة انديشه و نگرش جستجو كرد» نه «تصاوير و زبانحتي اگر زبان صد در صد مردانه باشد» غير از نحوه تفكر، به نظر ميرسد تنها حوزهايكه ميتوان در آن شعر زنانه را از شعر مردانه تشخيص داد حوزة غزل و اشعار عاشقانهاست؛ زيرا اينجاست كه احساسات و عواطف در حيطه شخصي جلوه ميكنند و ميتوان جنسگويندة آن را تعيين نمود چنان به نظر ميرسدكه زن از بين رشتههاي مختلف ادبي فقطدر قسمتهاي مكاتبه، غزلسرايي و رماننويسي توانسته است به كمال هنرنمايي كند و درقسمت درامنويسي، انتقاد ادبي، مقالهنويسي و سرودن اشعار رزمي و هجايي ابداً ناممهمي از خود باقي نگذاشته است زيرا همين صور ادبي هستند كه احساسات شخصي انسان رانمايان ميسازند و قسمت عمده زندگاني زن هم آميخته به عشق و نتيجه احساساتاست
اما آيا عواطف مخصوص زنان در شعر فارسي انعكاس روشني دارد؟ براي پاسخگوييبه اين سؤال بهتر است ابتدا به معناي عاطفه نظري بيفكنيم؛ منظور از عاطفه، اندوه ياحالت حماسي يا اعجابي است كه شاعر از رويداد حادثهاي در خويش احساس ميكند و ازخواننده يا شنونده ميخواهد كه با وي در اين احساس شركت داشته باشد نميتوان به يقينپذيرفت كه امكان آن باشد كه هنرمندي حالتي عاطفي را به خواننده خويش منتقل كند؛بيآنكه خود آن حالت را در جان خويش احساس كرده باشد به استناد به همين موضوع مطلبرا پيميگيريم و در بخشهاي بعدي به اجمال تفاوتهاي شعري زن و مرد را بيان خواهيمنمود
دیدگاه خود را ثبت کنید