هنگامی که کلوئه خواهر بزرگ خود را تا عروسی بهترین دوستش دنبال کرد، او انتظار نداشت که داماد قسمهای ازدواج خود را متوقف کند و رو به مهمانها اعلام کند که او (کلوئه) فرزند او را باردار است و آنها عاشق یکدیگر هستند،
که البته یک دروغ بزرگ بود، زیرا:
1) کلوئه او را نمی شناخت و برای اولین بار او را میدید،
2) او تازه 20 ساله بود و هنوز هم در کالج درس میخواند،
3) او یک دوست پسر داشت و
4) او هنوز باک ره بود.
نتایجی که دروغ در کلیسا برای کلوئه داشت، این بود که:
- والدینش او را از خونه به بیرون پرت کنند.
- دوست پسر محبوبش، او را کنار بگذارد و قلبش را بشکند.
- خواهر بزرگش منکر این شود که او را هیچ وقت میشناخته.
**********************************************************************************************
**********************************************************************************************
دیدگاه خود را ثبت کنید