دانلود پاورپوینت نظريه عمومي فرهنگ با فرمت ppt ودر 189 اسلاید قابل ویرایش
قسمتی از متن پاورپوینت نظريه عمومي فرهنگ
مباحث
بخش اول : پديده‌هاي رفتاري نفس و فرد
بخش دوم : فرارفتار
بخش سوم : فراسازه
بخش چهارم : پديده فرهنگ
بخش پنجم: ابعاد فرهنگ
بخش ششم : نهاد
بخش هفتم : موجوديت اجتماعي
بخش هشتم : پاسخگويي به نيازهاي موجوديت اجتماعي
بخش نهم : جامعه
بخش دهم : يك نمونه در عمل
بخش يازدهم: پديده بديع
فرارفتارها
فرارفتار عاملي است كه سبب ميشود تا رفتار مشخصي در مقابل يك طيف يا سطح خاصي از پديده‌ها شكل گيرد.
فرارفتار، مشخص مي‌كند كه چه رفتاري، در چه شرايط و در چه خصوصياتي، بايد بروز كند،
و هنگامي كه خصوصيات و شرايط طيفي از پديده تحقق پيدا كرد،
انسان را بطور خودآ‌گاه يا ناخودآگاه،
به رفتار بامعنائي در مقابل آن پديده هدايت مي‌كند.
فرارفتار، مهم‌ترين عاملي است كه به شكل عمدتا ناخودآگاه،
قدرتي را در شخص ايجاد مي‌كند
كه رفتار با معنائي را در مقابل پديده‌هاي مختلف از خود نشان دهد.
فرسازه
يك فرهنگ، طي دوران عمر خود، برخي از فرارفتارها (باورها، هنجارها، عادتها، مهارتها، ...) را در برخي از مصنوعات، متجلي مي كند؛
به نحوي كه اين مصنوع، به گونه اي آن فرارفتارها را نمايان كرده،
استفاده كننده از اين مصنوع را به اتخاذ آن فرارفتار وادار مي كند.
و حتي در تعامل با آن مصنوع، شخص به نوعي آن فرارفتار را لمس و با آن تعامل خواهد يافت.
چنين مصنوعي را فرسازه (فر-سازه (فر= داراي شان، رفعت، برازندگي، نور، فرماندهي، سياست)، و يا سازه فرهنگي) مي‌ناميم.
مثلا وقتي يك فرهنگ، توسط نوع خاصي از پوشش، غذا، يا ابزار، رفتاري را نهادينه مي‌كند.
پوشيدن كت و شلوار، طيف خاصي از رفتارها را ايجاد مي‌كند. همينطور خوردن غذاي فوري يا آبگوشت، يا استفاده از قاشق و چنگال.
يك فرسازه، سازه‌اي است كه رفتارهاي خاصي را به صورت يك بسته، در بر دارد.
يك فرسازه، سازه‌اي است كه جامعه (و يا فرد يا حكومت)، با ايجاد آن، مولفه هائي از فرهنگ را ظهور بخشيده، و امكان انتقال يا ذخيره سازي آن را فراهم مي آورند.
منظور از مولفه هاي فرهنگ، ادراك، شناخت و قدرت تفكيك و طبقه بندي پديده ها، و در نهايت ارزشها است.
فرسازه‌ها، امكان انتقال مولفه‌هاي فرهنگ از نسلي به نسل ديگر را فراهم مي‌آورند.
جامعه با توليد يك فرسازه، افزار و سازوكاري را ايجاد مي كند كه يك فرارفتار در بطن آن سازوكار و فرارفتار جريان مي يابد.
همان جامعه، در همان زمان (توليد)، يا پس از مدتي، و يا جامعه ديگر، با تعامل و استفاده از آن فرسازه، عملا فرارفتارهاي مربوطه را دريافت و از آن اثر مي‌پذيرد.
هر فرسازه، فرارفتارهائي را در دل خود به صورت نهادينه در بر دارد.
فر سازه بستر و محملي براي يك اجراي يك فرارفتار است.
فرارفتار، نقش كليدي را براي تبديل شدن يك مصنوع به فرسازه ايفا مي كند. بدون فرارفتار، فرسازه وجود خارجي ندارد. مصنوع بدون فرارفتار، هيچ اثر گذاري فرهنگي ندارد.
مثلا وقتي شخصي با فرسازه‌اي نظير يك غذا(مثلا غذاي فوري در ساندويچ فروشي) تعامل پيدا مي‌كند، با فرارفتارهاي نهادينه شده در آن فرسازه (مثلا گاز زدن، سس ريختن، نوشابه خوردن، ...) نيز تعامل خواهد يافت، و بستر انتقال فرارفتارهاي مربوطه به او فراهم ميشود.
فر سازه به عنوان نوعي انباشتگر محسوب ميشود.
دیدگاه خود را ثبت کنید