دانلود جزوه درس اخلاق حرفه ای در گردشگری با فرمت ورد ودر 40 صفحه قابل ویرایش
قسمتی از متن جزوه
فصل اول: مروری بر گردشگری و اثرات آن
مقدمه
گردشگری در حال حاضر، تبدیل به یکی از صنایع پولساز برتر دنیا شده است و کمک زیادی به رشد اقتصادی کشورهای دنیا کرده است. گردشگری با افزایش رشد اقتصادی، قابلیت کاهش فقر در دنیا را دارد چراکه میتواند باعث توزیع درآمدهای اقتصادی در کشورهای مختلف شود. علاوه بر آن، درآمد حاصل از این صنعت از ضریب فزاینده بالایی نسبت به دیگر صنایع برخوردار است زیرا در گردشگری بیشتر ارائه خدمات صورت میگیرد تا ارائه کالا و از کمترین ضرر اقتصادی برخوردار است، به همین دلیل به صنعت گردشگری، صنعت بدون دود گفته میشود که این ویژگی باعث شده است تا در کنار کشورهای توسعه یافته، کشورهای در حال توسعه و ضعیف تر در زمینه روساختهای لازم نیز، به این صنعت توجه بسیاری کنند چراکه با استفاده از منابع سرشار ملی و خدادادی میتوانند اقدام به جذب گردشگر کنند و اقدامات لازم را در جهت تسهیل ورود و خروج گردشگران (داخلی و خارجی) را با شتاب و کیفیت بیشتری انجام دهند.
علاوه بر نقش اقتصادی، صنعت گردشگری توانسته است در بسیاری از جهات دیگر مانند زمینههای فرهنگی، اجتماعی و هنری نیز تاثیرات مثبت بسیاری بگذارد. بهطور مثال باعث رویارویی و نزدیکی فرهنگها و مردم مختلف شده است. این امر سبب میشود تا مردم جهان بیشتر با یکدیگر آشنا شوند و از نزدیک، نحوه معیشت و زندگی افراد مختلف را مشاهده کنند و میراث ملوس و ناملوس جوامع را بیشتر درک کنند و به حفظ آن و توسعه پایدار جوامع میزبان، احترام بگزارند. در واقع احترام متقابل گردشگر و جوامع میزبان از ارکان اساسی صنعت گردشگری محسوب میشود، به همین دلیل سازمان جهانی گردشگری در راستای تحکیم این احترام، اصولی را به نام اصول اخلاقی گردشگری ایجاد کرده است تا هم جوامع و هم گردشگران از وظایف خود در قبال یکدیگر و نیز در مقابل میراث ملموس و ناملوس جوامعشان، آگاهی بیشتری به دست آورند و سعی کنند بدون ایجاد تعارضهای فرهنگی و اجتماعی، به توسعه صنعت گردشگری کمک کنند. در این راستا گردشگری فرهنگی ، مهمترین بخش از گردشگری است که به عدم ایجاد این تعارضها، توجه ویژه ای دارد و سعی میکند بدون ایجاد کمترین آسیبهای اجتماعی و فرهنگی به جوامع میزبان، به رشد و توسعه خود ادامه دهد. کشور ایران نیز به دلیل منابع سرشار فرهنگی و طبیعی و نیز آگاهی از تاثیرات مثبت این نوع گردشگری، میتواند در جهت توسعه گردشگری فرهنگی گام بردارد (اکوتوریسم نیز قسمی از گردشگری فرهنگی محسوب میشود) و صنعت ایران را از وابستگی به نفت و گاز تا حد زیادی خارج کند.
گردشگري در بستر محيط جغرافيايي صورت میگیرد كه متشكل از محيط طبيعي، فرهنگي و اجتماعي است. هر يك از اين دو محيط متشكل از عواملي هستند كه به نوعي بر گردشگري تاثير گذار است و از آن تاثير میپذیرد. گردشگري میتواند اثرات متفاوت و قابل توجهي در منطقهی گردشگر پذير بر جاي بگذارد. اين اثرات میتوانند اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي، سياسي و زيست محيطي باشند. با توجه به پيچيدگي و همچنين گستردگي فعالیتهای گردشگري اثرات ناشي از آن نيز ابعاد به هم پیوستهی بسياري دارند كه بايد درمطالعه ي اثرات گردشگري به آنها توجه شود.
در بررسي و ارزيابي اثرات گردشگري شاهد گرايش بسياري به تاكيد بر اثرات مثبت و ناديده انگاشتن و يا عدم توجه لازم به اثرات منفي ناشي از آن هستيم. حال آن كه بيشتر تحقيقات انجام گرفته پس از دههی 1970 نشان دهندهی اين امر هستند كه اثرات منفي گردشگري از اثرات مثبت آن بيشتر است.
در پي رشد روز افزون گردشگري اين صنعت میتواند اثرات مخرب و جبران ناپذيري را بر محيط و جوامع محلي وارد آورد. بحث مديريت اثرات گردشگري به منظور كنترل و تعديل اين اثرات مطرح است.
محدودهی قابل قبول تغییرات (Limits of Acceptable Change)
چارچوبي جهت برنامه ريزي و مديريت گردشگران است كه هدف آن تصميم گيري در رابطه با اين مساله است كه چه ميزان تغيير اثرات توسط ديدار كنندگان در يك منطقهی طبيعي قابل قبول است. اين فرايند، مديريت اثرات حاصل از فعالیتهای گردشگران را در سطوح قابل قبول ممكن میسازد.
اثرات گردشگري
گردشگري در محيطي صورت میگیرد كه متشكل از انسان و ویژگیهای طبيعي است. محيط انساني متشكل از عوامل و فرايندهاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي است. محيط طبيعي نيز از گياهان، جانوران و زیستگاههایشان تشكيل میشود. با اين حال شايان ذكر است كه در واقع محيط انساني و محيط طبيعي در هم آمیختهاند و فعاليت انساني هم بر محيط طبيعي اثر میگذارد و از آن اثر میپذیرد.
گردشگري میتواند به عنوان شكلي با اهميت از فعالیتهای انساني اثرات قابل توجهي داشته باشد. اين اثرات در منطقهی مقصد، جايي كه گردشگران با محيط محلي، اقتصاد، فرهنگ و جامعه تعامل دارند بسيار مشهود است. از اين رو میتوان به طور مرسوم اثرات گردشگري را تحت عناوين اثرات اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي و زيست محيطي مورد بررسي قرار داد. در حقيقت مسائل گردشگري عموماً چند جانبه اند و غالباً داراي مجموعه اي از ابعاد اقتصادي، اجتماعي، زيست محيطي هستند. بنابراين هنگام بررسي هر يك از انواع اثرات بايد به خاطر داشت كه اين اثرات چند جانبه اند و تقسيم بندي آنها آسان نيست. به بيان ديگر نمیتوان اثرات گردشگري را به سادگي تحت عنوان اثرات اجتماعي، زيست محيطي يا اقتصادي طبقه بندي كرد بلكه اين اثرات ابعاد به هم پیوستهی بسياري دارند (ميسون،2003). احتمالاً اثرات گردشگري در طول زمان و با توسعهی مناطق مقصد تغيير میکنند. به نظر وال (1997) عوامل كليدي سهيم در اثرات گردشگری عبارتاند از: نوع فعالیتهای گردشگري صورت گرفته، ویژگیهای جامعهی ميزبان در منطقهی مقصد و ماهيت تعامل بين ديدار كنندگان و ساكنين. پاره ای از صاحبنظران نیز اهميت زمان ومكان را در اثرات گردشگري لحاظ نموده اند. آن ها با تاكيد بر اهميت مکان و زمان، مدعي هستند كه اين موارد اثرات گردشگري را از اثرات ساير بخشهای صنعتي جدا میسازد. آن ها در ارتباط با فضاي گردشگري اظهار بیان می کنند كه ایجاد و استفاده ازصنعت گردشگري بر خلاف بسياري از فعالیتهای صنعتي ديگر در يك مكان صورت میگیرد. اين بدان معناست كه گردشگر محصول را در مقصد گردشگري به مصرف میرساند. بنابراين اثرات گردشگري از نظر مکانی بیشتر در مقصد گردشگري متمركزهستند. به همین علت به دليل فصلي بودن فعالیتهای گردشگري، اثرات گردشگري در زمانهای خاصي از شدت بيشتري برخوردار هستند. فصلي بودن گردشگری بیشتر نتیجهی دو عامل مهم است: 1- مکان 2- دورهی تعطيلات.
از آن جا كه مکان گردشگری بر موضوعات مهمی مانند ساعات تابش نور خورشيد يا شرایط آب و هوایی آن مکان اثرگذار است، عامل مهمي در گردشگري محسوب میشود. همچنین توانايي گردشگران در بازديد از مقاصد گردشگري در زمانهای خاصي از سال، مانند چگونگی وضعیت تعطيلات سالانه مدارس نيز میتواند عامل فصلي شدن فعالیتهای گردشگري باشد.
گردشگري برخودِ گردشگران نيز اثراتي دارد. اين اثرات را میتوان در رفتار آنها در مقاصد گردشگري ملاحظه نمود. همچنين ممكن است اين اثرات، زماني كه گردشگر از سفر خود برمی گردد نمايان میشود. مثلاً امكان دارد تجربيات گردشگران بر رفتار آیندهی گردشگر در انتخاب یا عدم انتخاب دوبارهی آن مکان به عنوان مقصد گردشگری، اثر بگذارد؛ بنابراین برخي از تجربيات در خود مقصد به دست میآیند و پاره ای آثار آنها میتواند در محل ديگري صورت بگيرد.
o اثرات اقتصادي گردشگري
تا كنون بيشترين پژوهش در عرصهی گردشگري در زمینهی اثرات گردشگري صورت گرفته و در اين ميان سهم اثرات اقتصادي از بقیه بيشتر است. بيشتر اين تحقيقات توسط اقتصاد دانان صورت گرفته و بر اثرات درآمد واشتغال گردشگری تمركز داشته است. برخی اثرات گردشگری در زیر آمده است:
- كمك به افزايش در آمد ارزي
- كمك به درآمدهاي دولتي
- اشتغال زايي
- كمك به توسعهی منطقه اي
اين مزايا را میتوان در سطوح ملي، محلي و منطقه اي مورد ارزيابي قرار دارد. بنا به نظر کارشناسان گردشگری برخی عواقب منفي اقتصادي گردشگري عبارتند از:
- تورم
- هزينه فرصتها
- وابستگي بيش ازحد به گردشگري
گردشگري میتواند منجر به تورم ناشي از افزايش قیمتهای زمين، خانه و حتي مواد غذايي شود. هنگامي كه تقاضاي گردشگران از خدمات محلي درمقصد زياد باشد قيمت كالاهاي مذكور نيز ممكن است افزايش يابد. هزينه فرصتها اشاره به هزینهی پرداختن به فعاليت گردشگري به جاي انجام اشكال ديگر فعالیتهای اقتصادي دارد. براي مثال هزینههایی كه درمنطقه اي ساحلي به جای سرمايه گذاري در كشاورزي، باغباني يا ماهي گيري صرف سرمايه گذاري در گردشگري میشود. وابستگي بيش از حد به گردشگري نیز میتواند در كشورهاي كوچكي كه دولت گردشگري را بهترين راه براي توسعه اين كشورها میداند دیده شود. در این کشورها در طول زمان آن قدر وابستگی به گردشگري زیاد میشود كه هر گونه تغيير در تقاضا میتواند منجر به بحران اقتصادي بزرگي شود. با اين حال گردشگري اغلب به عنوان يكي از گزینههای توسعه پيش روي كشورها و نواحي توسعه يافته و در حال توسعه قرار دارد. بیشتر كشورها گردشگري را به ساير گزینههای ممكن ترجيح میدهند. بنابراين این گونه کشورها چه در جاهايي كه صنايع قديمي در حال نابودیاند و نيازمند تجديد حيات هستند و چه در مناطق بهره برداري شده اي كه به دنبال توسعه بودهاند، گزینههای اندكي پيش رو دارند.
o اثرات فرهنگي و اجتماعي
گردشگري پدیده اي است که با انسان و انگیزهها، خواستهها، نیازها و آرزوهاي او که برگرفته از فرهنگ جامعه است ارتباط دارد. میتوان گفت محرك اصلی گردشگري، اختلاف فرهنگهاست. فرهنگ با نفوذ پرتوان خود، میتواند ماهیت، هدف، ساختار و کارکرد گردشگري را توضیح دهد. گردشگر و میزبان داراي فرهنگ و الگوهاي اجتماعی متفاوتی هستند و در زمان گردش با هم تعاملاتی دارند به طوری که تأثیرات فرهنگی و اجتماعی آنها بر یکدیگر داراي اهمیت ویژه اي است.
در کنار منافع اقتصادي، گردشگري براي مناطق گردشگرپذیر به صورت مستقیم و غیر مستقیم اثراتی مثبت در دو عرصه داخلی و خارجی دارد. بی اهمیتی به گردشگري باعث بیزاري انسانها از یکدیگر و بیگانه تر شدن آنها با هم است که به دنبال آن بدگمانی و کینه ورزي در میان ایشان رخ مینماید و سرانجام آن دشمنی و درگیري است. اما گردشگري الگوهاي ایجاد شده غیرواقعی و افکار کلیشه اي را تغییر داده و با ایجاد تعاملات مستقیم، واقعیات درونی یک اجتماع را آشکار میکند. ورود گردشگران خارجی، فرصت مناسبی را در زمینه شناخت واقعیتهای جامعه میزبان فراهم میکند. در بعد روابط بین المللی به عنوان نیرویی کمکی در کاهش و از بین بردن دشمنی های بین دولتهاست. بی تردید شناخت بیشتر افراد یک کشور یا کشورهاي مختلف از یکدیگر، تأثیر بسیار مطلوبی در استحکام روابط سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادي و... دولتهای آنان دارد و از طرفی تضادهاي فرهنگی میان جامعه میزبان و مبدأ را کاهش میدهد و با بالابردن ظرفیت تحمل انسانهای با فرهنگهای متفاوت، تعصب فرهنگی و "قوم مداري " را تبدیل به "نسبی گرایی فرهنگی " میکند. این حقیقت که باید در تماس با طبیعت و انسانهای آن زندگی کرد، تفاهم، شناخت و درك متقابل در رابطه با آداب و برداشتها فرهنگهای دیگر را آسان تر میکند و به گردشگران میآموزد تا وجوه تمایز و اختلاف و تفاوتهای میان خود و دیگران را به عنوان یک ارزش وجودي بشناسند. بعد از مسافرت، حالتها و برداشتهای فرد در رابطه با مکانها و محیط میتواند تغییر پیدا کند. گردشگري به عنوان یک نیاز منطقی در جهت برآورده ساختن خواستههای مادي و فطري انسانها جهت ایجاد تفاهم و گسترش فرهنگ و انسجام اجتماعی در همهی جهان میباشد. بنابراین دریک نتیجه گیري میتوان گفت، گردشگري در ایجاد ارتباط بین فرهنگهای جوامع مؤثر است. هیچ فرهنگی را نمیتوان بدون شناخت هسته اصلی ارزشها و پیش فرضهای منطقی شناخت. انسانها نمایندگان فرهنگهای گوناگوناند و تماس رودرروي این نمایندگان، تماس رودرروي فرهنگهاست. با این نگرش میتوان گفت که مسافرت صرفاً به معناي "دیدن" نیست بلکه "تجربه کردن" است. در داخل یک کشور، گردشگري داخلی باعث ایجاد مفاهیم فرهنگی مشترك میشود و این زمینه همدلی ملی و انسجام فرهنگهای متفاوت را فراهم میکند. خاستگاههای اقتصادي متفاوت در داخل یک کشور، خواه نا خواه قشرهاي متفاوت فرهنگی جدا از یکدیگر پدید میآورد، شغلها و سطحهای درآمدي متفاوت باعث گسستگی اجتماعی است این جدایی فرهنگی در ساختار سیاسی کشور انعکاس پیدا میکند و توان پیشرفت جامعه را میفرساید براي جلوگیري از این فرسایش هیچ ابزاري کارآمدتر از تماسهای رودررو نیست. نقاط دوردست باید همدیگر را بپذیرند و داراي حس روانی و عاطفی مشترك باشند. ارزشهای فرهنگی هر کشور از راه تماسهای رودررو تزریق میشود و گردشگري با ایجاد شناخت متقابل، تهدید کثرت فرهنگهای متفاوت را به طرف وحدت و انسجام ملی میبرد. گردشگري داخلی به عنوان عاملی در ایجاد ارتباط فرهنگی و قومی در سطح ملی براي تأمین وحدت ملی بیشتر است. از طرفی دیگر گردشگر با دیدن فرهنگهای نزدیک به فرهنگ خود و مکانهای این فرهنگها که از لحاظ تاریخی داراي معنا هستند میتوانند در گردشگر احساسات خفته وطن پرستی یا قومیتی را بیدار کنند که در حالت مثبت باعث وحدت و انسجام قومی و فرهنگی است. گردشگري راهی است که در آن، تنها "گام زدن در طبیعت" میتواند احساس ملی گرایی و نوستالوژي نسبت به مکانهای خیالی را در شخص ایجاد کند و باعث بازیابی هویتی و قومی گردشگران شود. از طرفی اگر به گردشگري به عنوان یک دوره گذر در زندگی شخص نگاه کنیم (مثل تولد، بلوغ، ازدواج و...) بازگشت گردشگر به محیط مبدأ، باعث تقویت و پیوند دوباره وي با اجتماعش میشود و این زمینه همبستگی و انسجام اجتماع را فراهم میکند.
توسعه گردشگري، حفظ میراث فرهنگی جامعه میزبان را در پی دارد. همچنین توسعه گردشگری میتواند با کمک فولکلور ، هنرهاي قومی، الگوهاي فرهنگی موسیقی، رقص، نمایش، مدهاي لباس، مراسم، شیوه زندگی، رفتارها و برخوردها، نهادها، نمادها و سنتها، فعالیتهای سنتی اقتصادي و سبکهای معماري فرهنگ که فراموش شده یا در حال از بین رفتن هستند را نیز میتواند احیا و بازسازی کند تا بدین وسیله در قدرت بخشیدن به هویت فرهنگی اجتماعشان سهمی داشته باشند. گذر زمان در جوامع گاهی موجب کم شدن توجه مردم از میراث فرهنگی و هنري خود میشود و سنتها کمرنگ و نزد مردم، بی اعتبار میشود و یا فقط نمادي از آنها نزد کهنسالان باقی میماند اما وقتی صنعت گردشگري با توجه به ابعاد فرهنگی گسترش پیدا کند این سنتها، جشنها و آیینها با تقاضا روبه رو میشوند که نتیجهی آن میتواند زنده سازي و تقویت میراث فرهنگی باشد. بدین ترتیب گردشگري نه تنها میتواند بر آینده فرهنگی میزبان تأثیر بگذارد بلکه میتواند الگوها و میراث فرهنگی فراموش شده را احیا کند چرا که ویژگی بنیادي گردشگران فرهنگی جستجوي چیزهاي اصیل است. در واقع گردشگري میتواند عامل نگهدارنده و احیاکننده فرهنگ سنتی باشد.
برخي از سودمندترين اثرات مثبت اجتماعی گردشگري عبارت از موارد زیر است:
• کاهش بیکاری
• رونق مناطق فقير يا غير صنعتي
• رشد فعالیتهای هنری و فنون محلي و فعالیتهای فرهنگي سنتي
• بهبود زندگي اجتماعي و فرهنگي جامعهی محلي
• نوسازي بافت سنتی منطقه
• لزوم حفاظت از مناطق داراي ارزش زيبايي شناختي و فرهنگي
گردشگري به ويژه در كشورهاي در حال توسعه میتواند از طريق ايجاد تغييرات در شكل اشتغال از كشاورزي سنتي به صنايع خدماتي باعث تحرك اجتماعي بيشتر و منجر به حقوقهای بالاتر و آیندهی شغلي بهتر میشود.
با اين حال گردشگري میتواند اثرات زيان آوری نیز بر جامعه و فرهنگ مناطق ميزبان بگذارد. برای مثال ممكن است گردشگري باعث شلوغی در تفريح گاهها شود. اين ازدحام نيز میتواند موجب فشار روحي بر گردشگران در جامعهی ميزبان شود. در پاره ای مناطق، گردشگري باعث كاهش رونق فعالیتهای سنتي از قبيل كشاورزي میگردد و ممكن است اینگونه مناطق در فراهم کردن مواد مصرفی دچار مشکل شوند. ممكن است هم زيستي با گردشگرانی که به ارزشها و هنجارهای متفاوتي پایبند هستند براي ساكنان بومی دشوار باشد. اين مشكل معمولاً در مکانهایی كه گردشگري فعاليتي فصلي است و ساكنان آن بايد براي مدتي از سال روش زندگي خود را تغيير دهند، بیشتر به چشم میآید. ممكن است در كشورهايي كه داراي باورهاي مذهبي قوي هستند، ارزشهای اجتماعي تغيير يافته توسط گردشگران منجر به نارضايتي در سطح ملي شود. يكي از عوامل كليدي مهم در گردشگري، فرد شركت كننده و فعالیتهایی است كه به انجام آنها میپردازد. ماهيت اجتماعي و فرهنگي گردشگران و جوامع ميزبان از اهميت ويژه اي برخوردار است. تعامل بين اين دو گروه در تاثير گذاري بر موضوع بسيار مهمي خواهد بود. به عقیدهی پاره ای کارشناسان زماني كه بين فرهنگ جامعهی ميزبان و فرهنگ گردشگران اختلاف زیادی وجود داشته باشد احتمال بيشتر شدن اثرات نا مطلوب بیشتر خواهد بود.
اثرات اجتماعي منفي گردشگري میتواند بسیار گوناگون باشد که از آن میان میتوان به اثر نمايشي، فرهنگ پذیری، كالايي شدن فرهنگ، مهاجرت بی اساس، وابستگي بيش از حد به گردشگري، جرم و جنايت، فحشا و شيوع بیماریها و به دنبال آن رواج استفاده از مواد مخدر، تغيير در ارزشهای جامعهی ميزبان و تغيير در زبان اشاره کرد.
در ادامه 3 موضوع اثر نمایشی، فرهنگ پذیری و کالایی شدن فرهنگ که نا مفهوم تر به نظر میرسند، توضیح داده شدهاند.
- اثر نمايشی
يكي از اثرات اجتماعي فرهنگي بسيار مهم گردشگري اثري است كه از آن با عنوان اثر نمايشي ياد میشود. اين اثر به تفاوتهای مشهود بين گردشگران و جامعهی ميزبان بستگی دارد. در اثر نمايشي تنها مشاهدهی گردشگران باعث به وجود آمدن تغييرات رفتاري در جامعهی ميزبان خواهد شد. در این شرايط مردم محلي، توانمندي مالي ديدار كنندگان را میپسندند و سوداي مثل آنها شدن را درسر میپرورانند. اين امر ازاين لحاظ كه ساكنان جامعهی ميزبان را به اتخاذ الگوهاي رفتاري سازنده تر ترغيب میکند میتواند اثرات مثبتي نيز در پي داشته باشد؛ اما در پاره ای موارد مخرب است چرا كه ساکنین بومی به دليل عدم توانايي در به دست آوردن كالاها و شیوهی زندگي اي كه گردشگران به معرض نمايش میگذارند دچار تعارضهایی میشوند.
در بیشتر موارد افراد جوان تاثير پذيري بیشتری از اثر نمايشي دارند که در این صورت گردشگري به دليل ايجاد دو دستگي اجتماعي بين افراد جوان و مسن مورد نكوهش قرار میگیرد. همچنين ممكن است اثر نمايشي باعث شود تا اعضاي جوان و توانا تر جامعه، در جستجوي شیوهی زندگي به نمايش گذاشته شده از طرف گردشگران، فکر مهاجرت از مناطق زندگی خود بیافتند. لازم به ذکر است که بيشترين امكان وقوع اثر نمايشي هنگامي است كه ارتباط بين ساكنين و ديدار كنندگان نسبتاً سطحي و كوتاه مدت باشد.
- فرهنگ پذيري
فرايند ديگري كه با نام فرهنگ پذيري شناخته میشود زماني روي میدهد كه ارتباط بين ساكنين و ديدار كنندگان طولاني تر و عميق تر است. نظریهی فرهنگ پذيري اظهار میکند كه وقتي دو فرهنگ براي مدت زماني با يكديگر ارتباط برقرار میکنند مبادلهی عقايد و محصولات به گونه اي صورت میگیرد كه در طي زمان منجر به ايجاد همگرايي بين دو فرهنگ میشود و دو فرهنگ شبيه به هم میشوند.
با اين حال اين فرايند لزوماً فرايندي متوازن نيست چرا كه احتمالاً يك فرهنگ نيرومند تر از فرهنگ ديگر است. احتمال وقوع اين فرايند مانند اثر نمايشي در روابط ميان كشورهاي در حال توسعه بسيار زياد است. براي مثال از آن جا كه ايالات متحده داراي يكي از قدرتمندترين فرهنگهاست معمولاً در چنين برخوردهايي ميان فرهنگها، فرهنگ آمريكايي بر فرهنگ كشورهاي در حال توسعه غلبه دارد. يكي از اثرات منفي محسوس در فرايند فرهنگ پذيري كاهش تنوع فرهنگها در سراسر دنياست.
دیدگاه خود را ثبت کنید