وقتي از مكانيزاسيون كشاورزي صحبت به ميان مي آيد ، اكثرا به فكر كاربرد و استفاده از موتورهاي احتراق داخلي و ماشين هاي مختلف كشاورزي در مزارع مي افتند ، در حالي كه مكانيزاسيون به معني اعم، اين نيست كه حتما از موتور احتراق داخلي و يا از آخرين مدل هاي ماشين هاي كشاورزي استفاده شود. قبل از اينكه مكانيزاسيون كشاورزي را تعريف كنيم، ابتدا لازم است موتور و ماشينرا از يكديگر تشخيص داده و جدا كنيم. "ماشين " وسيله اي است كه اگر به آن توان دهيم ، برايمان كار انجام مي دهد ولي خود به تنهايي قادر به انجام كار نيست . " موتور" وسيله اي است كه توليد توان مي كند ولي به تنهايي نمي تواند كاري انجام دهد مگر اينكه اين توان را به ماشيني بدهد تا آن ماشين بتواند كار توليد كند. به طور مثال يك گاوآهن را مي توان به وسيله ي يك يا چند حيوان كار به حركت درآورد و زميني را شخم زد ، گاوآهن در اينجا ماشين را تشكيل مي دهد و حيوان يا حيواناتي كه آن را مي كشند در حكم موتور مي باشند. يك موتور ممكن است در يك زمان، دو ماشين را به حركت درآورد و گاهي حركت هر دو ماشين ، براي انجام كار ، ضروري است.
اكنون با روشن شدن فرق بين ماشين و موتور مي توان مكانيزاسيون كشاورزي را تعريف نمود. كلمه ي مكانيزاسيون در كشاورزي مترادف با كلمه ي اتوماسيون در صنعت است كه خود به معني اتوماتيك كردن مي باشد و اتوماتيك كردن يعني كم كردن كار كارگري. بنابراين مكانيزاسيون يعني استفاده از ماشين و موتور در كشاورزي جهت كاهش نياز به نيروي كارگري. البته اين نياز هنگامي به وجود مي آيد كه درآمد حاصل از كار كارگري كمتر از درآمد به دست آمده از جايگزين نمودن ماشين و موتور باشد كه خود به عوامل متعددي از جمله عوامل زير بستگي دارد:
1- دستمز كارگر بالا باشد.
2- مشكلات كارگري موجب وقفه در كار، در زمان معين شود.
3- زيان هاي حاصل از طولاني بودن كار كارگري بيش از هزينه هاي استفاده از ماشين و موتور شود.
4- كيفيت كار ماشين آنقدر بالا باشد كه هزينه هاي آ را مستهلك نمايد.
معني اعم مكانيزاسيون كشاورزي اتخاذ هر روشي است كه موجب ازدياد درآمد شود. با اين تعريف جايگزين كردن كارگر با ماشين و موتور يكي از روش ها محسوب مي شود و استفاده از بذر اصلاح شده براي بدست آوردن عملكرد محصول بيشتر روشي ديگر، كه هر دو بخشي از موضوع مكانيزاسيون هستند.
در كشور ما استفاده از تراكتور و ماشبن هاي كشاورزي خيلي ديرتر از كشورهاي اروپايي و امريكا شروع شد و اصولا در قرن هيجدهم كه در اروپا گاوآهن هاي فلزي برگردان دار معمول شد، و در قرن نوزدهم كه خرمن كوبهاي جديد در امريكا اختراع گرديد ، در وسائل و ادوات كشاورزي كشور ما هيچگونه تغييري حاصل نگرديد. عملا در طول 50 تا 60 سال اخير بوده است كه به تدريج كشاورز ايراني با انواع ماشين هاي كشاورزي آشنا شده است، اما هنوز هم آن طوري كه شرايط امروز ايجاب مي كند كشاورزي مملكت ما ماشيني نگشته است و در مواردي هم كه اين امر به صورتي انجام گرفته است ، به علل بنيادي مواجه با مشكلات عديده اي مي باشد كه همه ي دست اندركاران و منخصصين كشاورزي ماشيني با آن آشنا هستند.
منصور بهروزي استاد اسبق گروه مكانيك ماشين هاي كشاورزي دانشگاه تهران درباره وضعيت نامناسب مكانيزاسيون در كشور گفت: «در كشور ما اصلامكانيزاسيون شروع نشده است. مكانيزاسيون فقط خريد چند تراكتور و ادوات آن براي مزارع نيست و مهم تر از آن كاربرد ماشين آلات، سرويس و نگهداري و بازده آن ها در مراحل مختلف عمليات كشاورزي است.»او افزود: «اگر تركيب مناسب ادوات كشاورزي و تراكتور رعايت نشود بازده ماشين پايين مي آيد. در كشور ما تراكتورهاي مختلف وارد شده و هنوز هم مشخص نيست كه كدام نوع و توان بايد غالب باشد.»
دیدگاه خود را ثبت کنید