بخش اول - استدلال بالینی
اگر بخواهیم سیر تاریخ پزشکی و بیماری ها را مرور کنیم میبینیم که بیماری هایی که نسل بشر را درگیر کردند ابتدا همه گیری بیماری های عفونی و میکروبی بودند و با کشف انتی بیوتیک ها به دوره بعد یعنی بیماری های غیرواگیر و مزمن مثل سرطان ها و فشارخون و بیماری های قلبی و افزایش سن جامعه رفته اند و مجددا اخیرا بیماری عفونی (پاندمی کرونا) این سیر را تحت تاثیر خود قرار داده است.
نکته ای که در سیر تغییر بیماری ها وجود دارد این است که ما در سال های اخیر به دنبال پیشرفت تکنولوژی و استفاده از سیستم های پیشرفته کامپیوتری به سمت استفاده زیاد از پاراکلینیک و آزمایش ها در علم پزشکی رفته ایم(غلبه ی تکنولوژی و کامپیوتر به عنوان اصل مهم تشخیصی). درواقع اصل توانمندی های تشخیصی براساس علائم کم رنگ شده و وابستگی به روش های تشخیصی پاراکلینیکی و پیشرفته و پرهزینه افزایش پیدا کرده است. ما توجه به این نکته که تشخیص یک دانشجوی پزشکی و یا پزشک برای بیمار براساس علائم و تاریخچه و معاینات و تجربیات وی است را از دست دادیم و تشخیص ها امروزه بیشتر براساس یافته های آزمایشگاهی و پاراکلینیک می باشد و تشخیص براساس اینکه ما همه ی این جوانب را در نظر بگیریم و اصطلاحا از استدلال بالینی استفاده کنیم رو به کاهش است.اما در تمام این موارد یک اصل مهم به عنوان پزشک فرقی نکرده است و توانمندی وی در تشخیص بر اساس علائم و تاریخچه و یافته های آزمایشگاهی به عنوان استدلال بالینی نه تنها افزایش پیدا نکرده بلکه کاهش هم یافته است.
• تعریف استدلال بالینی
برای اینکه به تعریف استدلال بالینی برسیم ابتدا یک مثال از تاریخچه یک بیمار را با هم مرور می کنیم:
بیماری با درد ناگهانی زانو که وی را شب قبل از خواب بیدار کرده مراجعه می کند زانوی وی ملتهب و قرمز است. تب نداشته و قبلا دو بار دیگر 9 ماه و 2 سال پیش حملات مشابهی را گزارش می کند.
اگر اين بيمار را به دستيار داخلي معرفي و از وي بخواهيم مورد را معرفي كند، می گوید:
بيمار آقاي 54 ساله سفيد پوست با درد زانو از ديشب با علائم حياتي نرمال، با درد شديد زانو در حركت زانو مراجعه كرده است. وي سابقة دردهاي مشابهي را قبلا مي داده و سابقة ضربه به زانو را ندارد.
اما اگر این بیمار را به متخصص داخلی که چند سال سابقه طبابت دارد معرفی کنیم و از او بخواهیم بیمار را تشریح کند، می گوید:
مرد 54 ساله سفيد پوست با درد شديد ناگهاني از پاي راست (زانو) كه وي را از خواب بيدار كرده است. وي در موقع خوابيدن چنين دردي نداشته، سابقة ضربه به زانو را نمي دهد و حملات مشابهي را قبلا گزارش مي كند. در بين حملات، دردي در زانو نداشته. تب نداشته و زانوي وي دردناك و ملتهب و قرمز است.
همانطور که می بینید معرفی ها تفاوت زیادی با هم ندارند فقط متخصص داخلی علائم را به صورت مفصل تر بیان کرده است.
اگر اين دو تفسير از بيمار را با هم مقايسه كنيد چه مي بينيد؟
در ادامه از دستيار داخلي مي خواهيم تشخيص خود را بيان كند: بيمار مي تواند؛ عفونت زانو، رماتيسم مفصلي و یا سائيدگي زانو داشته باشد و اگر چه سابقة ضربه را نمي دهد ضربه به زانو در خواب هم مطرح است.
ولي اگر از متخصص داخلي بخواهيم تشخيصي خود را بگويد: بيمار نقرس دارد اگر چه زانو، مفصل شايع نيست ولي پس از مفصل شصت پا، دومين مفصل درگير است و حمله ی ناگهاني و سرخي مفصل و تكرار آن و عدم وجود درد بين حملات مؤيد اين تشخيص است.
متخصص داخلی به نکته ی مهمی اشاره کرده و آن نبود درد در بین حملات است.
دیدگاه خود را ثبت کنید