توضیحات محصول
بسیاری از مخاطبان تازه وارد به دنیای بازاریابیهای دیجیتالی، وقتی اولینبار با عبارت بازاریابی چریکی یا پارتیزانی مواجه میشوند، واکنش عجیب و البته جالبی دارند. بیشتر این افراد هنگامی که نام بازاریابی چریکی را میشنوند چشمهایشان از تعجب گرد میشود و اولین کلمهای که از دهانشان بیرون میآید این است: «هان؟»
مدتهاست این واکنش برای ما عادی شده است. اما این سوال که بازاریابی چه ربطی به جنگهای چریکی دارد سوال جالبی است که در این مطلب بهطور مفصل به آن پرداختهایم.
بازاریابی چریکی یا پارتیزانی به چه معناست؟
اصطلاح بازاریابی چریکی اولین بار در اوایل دههی ۱۹۸۰ توسط نویسندهی فقید تجارت، جی کنراد لونیسون، ایجاد و به دنیا معرفی شد. لونیسون چندین کتاب دربارهی تاکتیکهای چریکی در زمینههای متعدد نوشته است. وقتی اصطلاح بازاریابی چریکی را میشنویم، به سختی میتوانیم به جنگهای چریکی فکر نکنیم. طبیعی هم هست. زیرا نام این نوع بازاریابی از جنگهای چرکی گرفته شده. جنگهای چریکی نوعی از جنگ هستند که اساس تاکتیکی آنها عنصر غافلگیری است. حالا بیایید همین عنصر تاکتیکی را به دنیای بازاریابی ببریم.
بازاریابی چریکی نوعی استراتژی ارتباطی نوآورانه است که با تأثیرات غافلگیرکننده بر کسبوکارها باعث رشد آنها میشود. در اساس این بازاریابی اقدامات نامتعارف و غافلگیرکننده است. در این روش بازاریابی، بازاریابان سعی میکنند تبلیغات خود را از طریق اقدامات نامتعارف در ذهن مخاطب ماندگار کنند.
بیشترین مانور بازاریابی چریکی روی غافلگیری مخاطب و مشتری است. بازاریابان با ایجاد کمپینهای نامتعارف، مردم را وارد بازیهای غیرمنتظره میکنند تا با استفاده از هیجان ایجاد شده، توجهها را به خود جلب کنند.
بازاریابی چریکی: بازاریابی هیجانانگیز و مقرون بهصرفه
یکی از دلایلی که بازاریابان عاشق بازاریابی چریکی یا پارتیزانی هستند این است که این روش بازاریابی نسبت به تأثیر و موج هیجانی که ایجاد میکند واقعاً کمهزینه است.
سرمایهگذاری واقعی در بازاریابی پارتیزانی بیش از آن که سرمایهگذاری پولی باشد، سرمایهگذاری فکری و خلاقیتی است. مایکل برنر در مقالهای که دربارهی «محتوای چریکی» نوشته، توضیح میدهد که در این نوع بازاریابی به راحتی میتوان از محتواهای موجود استفاده کرد و آنها را به شکلی خلاقانه به چرخهی استراتژی بازاریابی برگرداند. برنر معتقد است که بیشترین چیزی که در بازاریابی چریکی به آن نیاز داریم زمان، انرژی و خلاقیت است.
درواقع بازاریابی چریکی بیشتر روی محتوای موجود شما مانور میدهد و از آن استفاده میکند. بنابراین خوب است محتوای موجود خود را بررسی کنید و ببینید کدام بخش از محتواهای شما قابلیت این را دارد که نام تجاری شما را بار دیگر بر سر زبانها بیندازد.
انواع مختلف بازاریابی چریکی کداماند؟
بازاریابی چریکی به طور کلی به ۴ دستهی مختلف تقسیم میشود:
- بازاریابی محیطی
- بازاریابی کمین
- بازاریابی احساسی
- بازاریابی ویروسی
اجازه بدهید نگاهی دقیقتر به هرکدام بیندازیم.
- بازاریابی محیطی
بازاریابی محیطی یعنی ارائهی محصولات شگفتانگیز به مصرفکنندگان در محیطهای عمومی. یعنی چه؟
این نوع بازاریابی مربوط به اجرای پروژههای تبلیغاتی در فضاهای باز و عمومی است. مثالهای زیادی برای این نوع بازاریابی وجود دارد. مثلاً استفاده از تبلیغات ابتکاری در فرودگاه، اتوبوسها، ایستگاه قطار، رستوران و …
در بازاریابی محیطی مردم در فضاهای عمومی با تبلیغات غافلگیرکننده مواجه میشوند و در معرض آن قرار میگیرند.
بیایید یک نمونه بازاریابی محیطی فوقالعاده را با هم ببینیم.
کمپانی بزرگ و چندملیتی Beiersdorf که یکی از معروفترین محصولات آن محصولات مراقبت پوستی NIVEA است، در اقدامی خلاقانه، مبلهای آبی دوبخشی را با نشان NIVEA طراحی کرد و آن را در فروشگاههای مبلمان قرار داد. روکش دوبخشی این مبل منحصربهفرد تفاوت دو نوع پوست «صاف و شفاف» و «پوست دانهدانه یا سلولیتدار» را نشان میداد.
Beiersdorf با این تبلیغ خلاقانه و جذاب نشان داد که تفاوت پوست شما قبل و بعد از استفاده از محصولات NIVEA مانند تفاوت دو بخش این مبل است. روی قسمت صاف روکش این مبل نوشته: Good-bye Cellulite یعنی: خداحافظ سلولیت.
- بازاریابی کمین
بازاریابی کمین یعنی استفادهی رایگان از مخاطبان یک رویداد بزرگ مانند کنسرت یا مسابقهی ورزشی برای تبلیغ کردن محصول یا خدمات دیگر.
در این نوع بازاریابی همانطور که از نامش پیداست، تولیدکننده در کمین مخاطبان یک رویداد دیگر مینشیند و در وقت مناسب کالا و خدمات خود را بهشکلی غیر منتظره تبلیغ میکند.
حتماً هنگام تماشای فوتبال با صحنههایی مواجه شدهاید که یکی از بازیکنان بعد از گل زدن پیراهنش را بالا میدهد و لباس زیر پیراهنش را به جمعیت نشان میدهد. مهم نیست زیر لباس ورزشی آن بازیکن چه باشد. همین که این فرد از جمعیت حاضر در استادیوم استفاده میکند تا پیامی را به آنها برساند، یعنی استفاده از بازاریابی کمین.
- بازاریابی احساسی
این نوع بازاریابی بر ایجاد کمپینهای غیرمعمول یا رویدادهای غیرمنتظره و جذاب به منظور افزایش فروش تأکید دارد. در این روش بازاریابی چریکی، احسسات مخاطبان مورد هدف قرار میگیرد.
یکی از بارزترین انواع بازاریابی احساسی برگزاری رویدادهای مد و فشن و کَتواکهایی (catwalk) است که در پیادهروهای شهری و در مقابل چشم مردم انجام میشوند.
- بازاریابی ویروسی
در بازاریابی ویروسی هدف این است که بیشترین میزان توجه در کمترین زمان ممکن از گروه مخاطبان هدف گرفته شود. بازاریابی ویروسی بر تولید محتوای ویروسی یا وایرال و ایجاد موجی از هیجان در میان مردم تکیه دارد.
چند مثال از بازاریابی چریکی به همراه تصویر
بزرگترین و مطرحترین نامهای تجاری در جهان از این نوع بازاریابی برای جلب نظر مخاطب و ایجاد موج غافلگیری و هیجان استفاده میکنند. مبل معروف آبی NIVEA را یادتان هست؟ در این بخش میخواهیم بعضی دیگر از موفقترین نمونههای بازاریابی چریکی را ببینیم.
یکی از معروفترین نمونههای بازاریابی چریکی را کمپانی ورزشی نایک (Nike) اجرا کرد. نایک یک توپ بزرگ فوتبال را طراحی کرد که به قسمتی از ساختمان برخورد و آن را تخریب کرده. نایک با این کار قدرت توپهای فوتبال خود را به فوتبالیستها و باشگاههای بزرگ دنیا نشان داد.
لگو از آن شرکتهایی است که راه و رسم تبلیغات را خوب بلد است؛ یکی از بزرگترین شرکتهای تولید اسباببازی که تقریباً در همهی نقاط جهان شعبه دارد.
یکی از بینظیرترین اقدامات لگو طراحی یک قطعهی عظیم لگو بود که توسط جرثقبل بلند میشد.
- خط عابر پیادهی مک دونالد (McDonald’s)
کمتر برندی در جهان آنقدر باهوش است که از تمام عناصر هویت بصری خود برای جلب توجه مخاطب در تبلیغات استفاده کند. مک دونالد، بزرگترین رستوران زنجیرهای در جهان، یکی از این برندهاست. مک دونالد طی اقدامی هوشمندانه و خلاقانه لوگوی خود را کف خیابان کشید و خطهای عابر پیاده را با سیبزمینی سرخکردههای معروفش جایگزین کرد.
این هم یکی از بامزهترین نمونههای بازاریابی چریکی که توسط کمپانی خوشذوق و خوشمزهی شکلاتسازی کیت کت اجرا شد. کسی هست که دلش نخواهد روی این نیمکت بنشیند و عکس یادگاری بیندازد؟
عوامل موفقیت در بازاریابی چریکی
لیست زیر به شما نشان میدهد که برای موفقیت در بازاریابی چریکی به چه فاکتورهایی نیاز دارید.
- ایدهی خلاق
- برنامهریزی و آمادگی
- طراحی کمپینهای چریکی متناسب با مارک، گروه مخاطبان هدف و هدف تجاری
- ایجاد زمینهی ارتباط مستقیم با مخاطب
- کمک گرفتن از رسانهها و دعوت مردم به شرکت در کارزارهای چریکی شما
- تشویق مخاطبان به مشارکت و بازنشر محتوای ویروسی
بازاریابی پارتیزانی یا چریکی چیست؟ معرفی کمپین موفق نسکافه
آشنایی با مفهوم بازاریابی چریکی یا گوریلا مارکتینگ
امروزه استفاده از روشهای نوین در بازاریابی برای سازمانها حیاتی است، چرا که مردم کمتر از گذشته از کمپینهای بازاریابی سنتی استقبال میکنند و کمتر تحت تأثیر پیامهای نسبتاً تکراری این کمپینها قرار میگیرند. به علاوه، استفاده از روشهای مدرن و خلاقانه در تبلیغات و بازاریابی، سبب تمایز برندها از رقبا شده و توجه بیشتری را به خود جلب میکنند. یکی از این روشها، استفاده از بازاریابی چریکی است، روشی که بسیار بهتر، خلاقانهتر و نوآورانهتر از روشهای بازاریابی سنتی است و توجه بیشتری را به خود جلب میکند.
مفهوم بازاریابی چریکی، اولین بار توسط فردی آمریکایی به نام جی کنراد لوینسن (Jay Conrad Levinson) در کتابی با همین نام و در سال ۱۹۸۴ معرفی گردید. لوینسن مدیر سابق واحد خلاقیت شرکت تبلیغاتی جی والتر تامسون و شرکت تبلیغاتی لئو برنت بود. هدف جی از معرفی این مفهوم، کمک به شرکتهای کوچک برای تأثیرگذاریهای بزرگ با هزینهای اندک بود. پسازآن، شرکتهای بزرگ با هزینههای زیاد شروع به استفاده از این مفهوم بازاریابی نمودند که سبب بهوجود آمدن حجم انبوهی از کمپینهای تبلیغاتی شد. کتاب بازاریابی چریکی با ۲۱ میلیون فروش، بهعنوان یکی از ۲۵ کتاب برتر کسبوکار تایم معرفی گردید.
اهداف و مزایای اجرای کمپین بازیابی چریکی
گوریلا مارکتینگ یا بازاریابی پارتیزانی با نامهای دیگری چون بازاریابی چریکی، بازاریابی نامتعارف، بازاریابی پنهان و بازاریابی افراطی نیز شناخته میشود که در تمامی این نامها، بر کمهزینه یا بیهزینه بودن اینگونه بازاریابی تاکید میشود. درواقع گوریلا مارکتینگ، استفاده از استراتژیهای آسان و ارزان، برای بهدست آوردن سودهای زیاد از کسبوکارهای کوچک است.
هدف اصلی در بازاریابی پارتیزانی، انجام تبلیغات مستقیمی است که آگاهی از برند را افزایش دهد. در حقیقت میتوان گفت افزایش آنی فروش در کمپینهای گوریلا مارکتینگ به عنوان یک شاخص ارزیابی عملکرد و هدف کمپین تلقی نمیشود. در اکثر مواقع، بازاریابی چریکی مقدمهای برای تبلیغات کلامی یا دهانبهدهان است، بهنحویکه مخاطبینی که در این نوع رویدادها قرار میگیرند و از نزدیک شاهد آن هستند، چنان تحت تأثیر قرار بگیرند که آن را برای دیگران تعریف کنند.
تکنولوژی، ابزار و اهرم اصلی در بازاریابی چریکی است و باید از این ابزار برای رسیدن به سود بیشتر بهره برد. در این نوع بازاریابی، ورودی اصلی بهجای پول و سرمایه، صرف زمان و انرژی است. یکی از تکنولوژیهای مورداستفاده در این نوع بازاریابی، اینترنت است. به همین سبب، به کار گرفتن استراتژیهای بازاریابی دیجیتال در کنار اجرای کمپینهای گوریلا مارکتینگ، میتواند اثربخشی کمپین را مانند یک کاتالیزور بالا ببرد. برای آشنایی بیشتر با این موضوع میتوانید به مقالهی “ترکیب برند اکتیویشن و دیجیتال مارکتینگ” مراجعه کنید.
کمپین نسکافه، نمونه موفق یک کمپین بازاریابی چریکی
یکی از مثالهای موفق بازاریابی چریکی، کمپینی است که نسکافه، یکی از برندهای شرکت نستله، با استفاده از فضای محیطی و مجازی در کشور کرواسی برگزار کرد. این شرکت، ۱۰۰۰ لیوان (ماگ) قرمز رنگ (رنگ معروف برند نسکافه) را در مسیر عابران پیاده به نردهها و صندلیها قفل نمود. عابران میتوانستند با ورود به صفحهی فیسبوک نسکافه و فرستادن آدرس دقیق ماگ، رمز ۴ رقمی قفل را دریافت کرده و ماگ خود را بردارند و پس از دریافت ماگ، عابران میتوانستند با مراجعه به نزدیکترین دکّهی نستله، یک نوشیدنی گرم بهصورت رایگان دریافت کنند.
واقعیت این است که با پیشرفت تکنولوژی و افزایش استفاده از اینترنت و سایر تکنولوژیهای دیجیتال، دنیا به سمت مدرنیته رفته و سبک زندگی مردم تغییر کردهاست. بهتبع آن، سبک تبلیغات نیز دستخوش تغییر شده است و لازمهی تبلیغات و بازاریابی اثربخش، اطلاع از نوع بازار و نیاز روز مخاطبان است. شرکتهای تبلیغاتی در سرتاسر دنیا با استفاده از روشهای نوین بازاریابی، ماندگاری یک برند در ذهن مخاطبان هدف را تضمین میکنند.
بازاریابی چریکی چیست؟ + ۷ نمونه از بازاریابی چریکی یا پارتیزانی
بسیاری از افراد وقتی برای اولین بار با مفهوم بازاریابی چریکی آشنا میشوند از این نامگذاری حیرت میکنند و میخواهند بدانند منظور از این نامگذاری چیست. به طور کلی میتوان گفت که بازاریابی چریکی یکی از استراتژی های بازاریابی است که اخیرا طرفداران بسیاری پیدا کردهاست.
بازاریابی چریکی یا پارتیزانی چیست؟
اولین بار در دهه ۱۹۸۰ جی کنراد لوینسون بود که واژه بازاریابی چریکی را ابداع نمود. وی در کتب مختلفی که در حوزههای مختلف به رشته تحریر درآوردهاست به کرات، به تاکتیک بازاریابی چریکی اشاره نموده است. البته نظر به پیشرفت فناوری اطلاعات و اینترنتی شدن زندگی بشر در قرن حاضر این تاکتیک بازاریابی دستخوش تغییراتی نیز شده است. در این مقاله با زیر و بم این تاکتیک و مثال های مهمی در این رابطه آشنا خواهید گشت.
بازاریابی چریکی به هیچ وجه مبتنی بر ارتباطات خشن و خصمانه نیست. در واقع این روش یکی از زیرشاخههای غیرمتعارف بازاریابی درونگرا می باشد. شاید شما بازاریابی درونگرا را با اسامی دیگری نظیر بازاریابی ربایشی یا اینباند مارکتینگ بشناسید. در هر صورت اگر از بازاریابی سررشته داشته باشید حتما میدانید که منظور از بازاریابی درونگرا یک شیوه بازاریابی است که صاحب برند بدون ایجاد مزاحمت برای مشتری – روشی که متاسفانه خاصیت روش های سنتی بازاریابی مانند بازاریابی برونگرا میباشد- برند خود را به طیف عظیمی از مخاطبین معرفی و عرضه مینماید.
مراحل بازاریابی چریکی
از آنجا که بازارایابی چریکی یک پدیده جدید است توضیح آن چندان آسان نیست. قطعا به محض شنیدن اسم بازاریابی چریکی تصویر یک چریک و مبارزه آن با دیگران در ذهنمان مجسم خواهد شد. البته این اتفاق چندان دور از ذهن نیست چرا که در واقع نامگذاری این استراتژی بازاریابی، بر اساس استراتژی مبارزه چریک ها انجام شده است. حتما میدانید که یکی از مهمترین تاکتیک های حمله –فرض کنید بازاریابی نیز یک نوع حمله است- چریک استفاده از ترفند غافلگیری است. در حقیقت سه المان اصلی بازاریابی چریکی همان سه مرحلهای هستند که چریک ها در مبارزات خود طی میکنند:
- کمین کردن
- خرابکاری
- حمله
لطفا از شنیدن واژه حمله دچار ترس نشوید، قرار نیست بازاریابان برای مشتریان کمین گرفته و به آنها حمله کنند. در واقع به همه این موارد اشاره شده تا شما را با مهمترین مشخصه بازاریابی چریکی آشنا کنیم و آن چیزی نیست جز غافلگیری. اگر میخواهید از این شیوه برای جذب مشتری استفاده کنید لازم است که کمپین های بازاریابی غیرمتعارف و جدیدی را ایجاد کرده و از این طریق، بدون این که مشتری بداند او را به برند خود علاقمند سازید. در واقع شما با غافلگیری این افراد را به مشتریان برند خود تبدیل ساخته و در عین حال با حداقل هزینه به حداکثر سود ممکن دست یافتهاید.
کم هزینه بودن بازاریابی چریکی
یکی از مهمترین مزایای تاکتیک بازاریابی چریکی که توجه بسیاری از بازاریابان را به خود جلب نمودهاست، کم هزینه و مقرون به صرفه بودن آن میباشد. بد نیست اگر سرمایه چندانی ندارید یا مایلید با صرف حداقل هزینه، برند خود را به فروش برسانید، از این روش بهرهمند گردید. تنها سرمایهای که برای چریک شدن در بازاریابی بدان نیاز خواهید داشت خلاقیت و هوشمندی است.
انواع بازاریابی چریکی
بر اساس یک طبقهبندی معروف، بازاریابی چریکی در چهار گروه قابل تقسیم است:
بازاریابی چریکی بیرونی
در این روش، یک شاخصه جدید به محیط شهری پیشین افزوده میشود. به طور مثال، نصب یک المان متحرک به یکی از مجسمهها یا تندیسهای شهر، یا قرار دادن یک اثر هنری در پیادهروها و خیابانها را میتوان چند نمونه بازاریابی چریکی بیرونی برشمرد.
بازاریابی چریکی داخلی
این شیوه بازاریابی نیز شبیه به همتای بیرونی خود میباشد؛ البته با این تفاوت که تغییرات در فضاهای داخلی ساختمان ها نظیر ایستگاههای مترو، فروشگاه ها، محوطه دانشگاهها، سالن های تئاتر و غیره صورت میگیرند.
بازاریابی چریکی فرصت طلبانه
در این روش شما در کمین نشستهاید تا یک رویداد بزرگ نظیر یک کنسرت یا مسابقه ورزشی رخ دهد. سپس بدون کسب اجازه از اسپانسرها و دست اندرکاران آن رویدادها، از تماشاچیان و هواداران درخواست میکنید تا برند شما را به طور گسترده تبلیغ کنند.
بازاریابی چریکی تجربی
ترکیبی از سه مورد ۱ تا ۳ است البته با یک تفاوت عمد، در این روش لازم است که مخاطبین نیز با برند شما وارد تعامل گردند.
۷ نمونه از بازاریابی چریکی
۱٫ بونتی
این برند برای جلب توجه عموم مردم و تبلیغ دستمال کاغذیهای خود از در خلاقیت وارد شده و بدون اینکه بروشورهای طول و درازی را برای معرفی محصول خود ارائه کند، برندش را به مردم شناسانده است. این شرکت تولیدکننده دستمال کاغذی، در جای جای خیابان های نیویورک فنجان های قهوه و بستنی یخیهای غول پیکری را که گویی روی زمین ریخته اند نصب کردهاست. این برند موفق شده با این روش، مسئله و راه حل را به صورت یکجا پیش روی چشم مخاطبین یعنی عموم رهگذران قرار دهد. محال است شما یک بستنی یخی غول پیکر آب شده را کف خیابان ببینید و بدان توجه نکنید. البته شاید هم از خودتان بپرسید چرا این شرکت از یک بیلبورد تبلیغاتی استفاده نکرده است؟ واضح است هیچ کدام از ما انسان ها عموما علاقهای به تبلیغات و خرید محصولات تبلیغی نداریم. خود شما وقتی میخواهید اپلیکیشنی دانلود کنید کدام را انتخاب میکنید؟ اپلیکیشن های تبلیغ داری که دائما صفحه موبایلتان را پر و شما را عصبی میکنند یا اپلیکیشن های فاقد تبلیغات؟
نقطه قوت: این شرکت در بازاریابی چریکی موفق عمل کردهاست؛ چرا که مشکلات و معضلات مرتبط با محصولات و خدمات برند خود را شناسایی کرده و بهترین راهحل را برای آن ارائه کردهاست. آیا چنین ایده خلاقانهای مستحق سودآوری و موفقیت نیست؟
۲٫ آکادمی جوایز گرمی
حق با شماست شاید نباید این مثال را ذکر کنیم. چرا که جایزه گرمی در دنیای واقعی جایگاهی ندارد. اما اگر داشت چطور؟ دست اندرکاران مراسم اهدای جوایز گرمی از ایدهای جالب و تاحدودی تخیلی استفاده کردند. آنها ویدئویی ساختند که در آن پوسترهایی سخنگو دیده میشد. این پوسترها قادر بودند مجموعهای از ترانههای منتخب را بخوانند. البته ایده هنوز عملی نشده و غیرمحتمل به نظر میرسد چراکه در صورت اجرایی شدن، هزینه هنگفتی در بر خواهد داشت. با این حال مهم این است که این کمپانی برای تبلیغات خود از بیلبوردهای تبلیغاتی تکراری استفاده نکرده است و ایدهای آوانگارد، هرچند غیرممکن را ارائه کرده است که در صورت تحقق، توجه مردم سراسر جهان را به خود جلب خواهد کرد.
نقطه قوت: این کمپانی روشهای مرسومی را که مردم دیگر توجه و علاقهای بدانها نشان نمیدهند شناسایی کرده و به فکر راههایی جدید و خلاقانه است. اگرچه این ایدهها فاصله زیادی تا واقعیت دارند اما در صورت اجرا از تاثیرگذاری فوقالعاده بالایی برخوردار میباشند.
۳٫ فرانتلاین
شرکت فرانتلاین محصولات حشرهکش حیوانات تولید میکند. این شرکت در یکی از پوسترهای تبلیغاتی خود از تصویر و پیامی عجیب استفاده کرده است. در این پوستر تبلیغاتی بسیار بزرگ که کف یک مکان عمومی و پررفت و آمد نصب شده است، یک سگ را می بینید که با نقاطی سیاه رنگ احاطه شده است. با مطالعه شعار روی پوستر:”یک نفر سگ را از دست این حشرات نجات دهد” این حس به شما دست میدهد که باید به آن سگ کمک کنید. اما خیلی زود به خودتان میآیید و متوجه میشوید که این تنها تصویر یک سگ و آن نقاط سیاه، نه حشرات موذی بلکه مردم هستند. ایده پرداز این تبلیغ به خوبی میدانسته است که عده زیادی از این مکان عبور کرده و حتی افرادی که در طبقات بالا هستند نیز خواه ناخواه با این پوستر برخورد کرده و دچار خطای دید خواهند شد.
همانطور که پیشتر هم اشاره شد این کمپین بازاریابی متفاوت از کمپینهای مرسوم و سنتی میباشد. چرا که در این شیوه بازاریابی، بازاریاب تنها به نصب یک پیام تبلیغاتی یا پوستری که ممکن است مورد اعتنای کسی قرار بگیرد یا خیر اتکا نکرده است. در واقع، او عموم مردم را به تعامل با برند خود وادار میسازد و این همان اصل غافلگیری چریک هاست که در بالا اشاره شد.
نقطه قوت: مردم را بدون اینکه بدانند به سوی تعامل با برند خود سوق داده است. حتی بدون اینکه مستقیمابه محصولات و خدمات خود اشاره کند مردم را وارد کمپین تبلیغاتی خود نموده است.
۴٫ برگرکینک
اینستاگرام یکی از درگاه های موفقیت برند برگرکینگ است. داستان از یک پست اینستاگرامی –که به عقیده بسیاری عامدانه و از پیش تعیین شده بود- در رابطه با یک شکست عشقی آغاز میشود. مرد جوانی زیر این پست نظر میدهد و در مورد نامزدش که از برگرکینگ غذا تهیه میکرد صحبت میکند. اما مشکل اینجا بود که در نزدیکی منزل نامزد او هیچ شعبهای از برگر کینگ وجود نداشت. با داغ شدن این پست همه به این نتیجه رسیدند که همه چیز زیر سر خود شرکت بوده است. البته نه تنها نمیتوان خردهای بدان گرفت بلکه باید به افتخار این فکر هوشمندانه کلاه از سرمان برداریم. در حال حاضر این برند دارای یک میلیون دنبال کننده در اینستاگرام است که بخش عمدهای از آن را مدیون این شکست عشقی ساندویچی بودهاست.
نقطه قوت: این برند به خوبی موفق شدهاست که رنگ و بویی دیجیتال به بازاریابی چریکی ببخشد. استفاده از یک پست سفارشی و جولان تبلیغاتی بواسطه نظرهای متعدد کاربران مختلف رمز موفقیت این برند بودهاست.
۵٫ یونیسف
شما به طور متوسط چقدر آب مینوشید؟ یا بهتر است بگوییم تا به حال چقدر پول صرف خرید آب معدنی کردهاید؟ متاسفانه همه ما به کرات مجبور به خرید و استفاده از آب معدنی بودهایم. اگر میخواهید دلیل این تاسف را بدانید به شعار تبلیغاتی سازمان جهانی یونیسف خوب دقت کنید:”اگر بطریهای آبی که پولتان را صرف آن میکنید پر از آب گل آلود بود چه؟” در واقع این سازمان با این سوال، ذهن مردم جهان را به جوامعی معطوف میکند که مردم آن از آب آشامیدنی برخوردار نمیباشند. هدف یونیسف این است که از مردم جهان بخواهد تا پولی را که صرف خرید آب معدنی میکنند به عرضه آب آشامیدنی به این افراد اختصاص دهند.
نقطه قوت: یونیسف با رویکردی غیرمنفعت طلبانه موفق شده است توجه و همیاری مردم جهان را به خود جلب کند.
۶٫ گولد تو (پنجه طلایی)
ایده مسخرهای که برند تولید پوشاک گولد تو را با موفقیت تبلیغاتی روبرو ساخت. این برند برای تبلیغ محصولاتش از مجسمه معروف گاو نر در شهر نیویورک که نماد وال استریت است، استفاده کرده و لباسهای تولیدیاش را به تن این گاو کرده است. شاید مضحک به نظر برسد اما به هر حال این گاو پنجه طلا موفق شده توجه بسیاری از افراد را به این برند جلب نماید.
نقطه قوت: لازم نیست زیاد به خودتان سخت بگیرید. گاهی اوقات شگفتانگیزترین نتیجهها از دل ایدههایی فوقالعاده مسخره و ومضحک ظهور میکنند.
گرین کینگ
شرکت نوشابه سازی گرین کینگ وقتی با این ترس مواجه شد که مبادا توسط خرده فروشان پرنفوذ شهرهای دیگر از رده خارج شود تصمیم گرفت که یک کمپین راهاندازی نماید. هدف از ایجاد این کمپین جلب توجه مردم به جایگاه مهم کسب و کارهای بومی بود. در این کمپین از اعضا درخواست شد تا از تجارب خود در فضای نوشابهفروشیهای گرین کینگ فیلم تهیه کرده و با دیگران به اشتراک بگذارند و این پیام مشترک را منتقل کنند:” اگر گرین کینگ نبود چگونه میتوانستیم دور هم جمع شویم؟”
نقطه قوت: بد نیست هرازگاهی در استفاده از بازاریابی چریکی کمی احساسی عمل کنید. مثلا به احساساتی که در پی شعارهای تبلیغاتی شما در مخاطب برانگیخته میشود فکر کنید و بر مبنای این بازخورد احساسی از آنها خواهش کنید تا نظر خود را در خصوص برند شما بیان نمایند.
تاریخچه کامل و معرفی برند نسکافه و نستله
برند های گوناگون نستله
شکایت از نستل !
نحوه گسترش و تبلیغات نسکافه
دستگاه قهوه ساز نسکافه
نسکافه و جنگ جهانی دوم
تست طعم و رایحه در نسکافه
نسکافه بر روی کره ماه و کوه اورست
داستان برند: نسکافه، قهوه فوری که نستله زودتر از رقبا آماده کرد
نسکافه بزرگترین برند غول سوئیسی
نسکافه یک نوشیدنی بسیار موفق در بازار
تولد نسکافه برای عبور از بحران قهوه برزیل
پیش از نستله، ژاپنیها قهوه فوری را کشف کرده بودند
نامگذاری نسکافه برای جلب نظر مخاطبان
جنگ جهانی دوم ،بخشی از موفقیت نسکافه
موفقیت روز افزون نسکافه با دستگاه های کافی شاپ درمنزل
چالش جدی نسکافه
نسکافه پر فروشترین قهوه فوری در جهان
نسکافه یا قهوه فوری؟
قصه از کجا شروع شد از برزیل
داستان خوارکیها
کافی میت دوست قدیمی نسکافه
نسکافه چیست؟
مزایای قهوه فوری نسبت به قهوه معمولی
تاریخچه قهوه فوری و نسکافه
برند نسکافه چگونه مشهور شد؟
حقایق جالب درباره برند نسکافه
برندهایی که نام کالا شدند!
ساندیس به جای آب میوه
ریکا به جای مایع ظرف شویی
اسمارتیز به جای دراژه شکلاتی
تاید به جای پودر شوینده
نسکافه به جای قهوه فوری
کیم به جای بستنی
وایتکس به جای سفیده کننده
اسکاچ به جای بافته ظرف شویی
پفک به جای اسنک پنیری
سامسونت به جای کیف اداری
لی به جای شلوار جین
کلینکس به جای دستمال کاغذی
استراتژی بازاریابی نسکافه و مدیریت ارتباط با مشتری در این برند
تقسیم بندی مشتریان در بازاریابی نسکافه
نقش CRM در تقسیم بندی مشتریان
مزایای رقابتی در استراتژی بازاریابی نسکافه
نقش CRM در تبیین مزایای رقابتی
استراتژی توزیع در استراتژی بازاریابی نسکافه
نقش سی آر ام در تعیین استراتژی توزیع
ارزش ویژه برند در استراتژی بازاریابی نسکافه
تجزیه و تحلیل رقابت در استراتژی بازاریابی نسکافه
تجزیه و تحلیل بازار در استراتژی بازاریابی نسکافه
تجزیه و تحلیل مشتری در استراتژی بازاریابی نسکافه
نقش CRM در تجزیه و تحلیل رقابت، بازار و مشتری
نمونه موردی تحول کسب و کار :شرکت نستله
تغییرمدل کسب وکاردرنسکافه
۱۰ کلید موفقیت برند استارباکس رهبر جهانی صنعت قهوه و کافیشاپ
رموز موفقیت برند استارباکس/ آغاز با مقیاسی کوچک و رشد و توسعه تدریجی
رهبری استراتژیک
داشتن مدل کسب و کار بر اساس فرهنگ اجتماعی و بهبود بهرهوری
مشتری مداری
کمپین چریکی نسکافه در کرواسی با هزار ماگ قرمز
بازاریابی پارتیزانی یا چریکی چیست؟ معرفی کمپین موفق نسکافه
آشنایی با مفهوم بازاریابی چریکی یا گوریلا مارکتینگ
اهداف و مزایای اجرای کمپین بازیابی چریکی
چگونه مشاغل کوچک بزرگ از بازاریابی چریکی استفاده می کنند؟
چرا شرکت های از بازاریابی پارتیزانی استفاده می کنند؟
مزایا و معایب بازاریابی پارتیزانی/مزیت
معایب
انواع مختلف استراتژی های بازاریابی چریکی/استراتژی بازاریابی خیابانی
استراتژی بازاریابی محیط
استراتژی بازاریابی کمینی
مراحل بازاریابی چریکی
کم هزینه بودن بازاریابی چریکی
۷ نمونه از بازاریابی چریکی/ بونتی
آکادمی جوایز گرمی
فرانتلاین
برگرکینک
گولد تو (پنجه طلایی)
بازاریابی چریکی آنلاین
مثال جالب بازاریابی چریکی
اصول اولیه بازاریابی چریکی
هرگز این نکته را فراموش نکنید که؛ بازاریابی چریکی در مورد شما نیست بلکه در مورد مشتریان شماست.
...
بیشتر
دیدگاه خود را ثبت کنید