توضیحات محصول
فهرست مطالب
مقدمه
نقش هوشمندی در هرم دانش
کشف دانش از پایگاههای داده
فرآیند استاندارد بین صنعتی برای دادهکاوی
نتیجهگیری
بخشی از متن
مقدمه
ایکاف ارقامی را میدهد که باید به آن را چندین بار خواند و در موردش فکر کرد: «به طور متوسط 40% ذهن انسان از داده، 30% اطلاعات، 20% دانش و 10% فهم پر شده و عملاً هیچگونه خردمندی وجود ندارد.». در حالیکه خرد یا بینش حاصل از آن محتوای اصلی تصمیمگیریهای کسب و کار را تشکیل میدهد. به کرات شنیدهایم که گفته میشود دادهها ما را محصور کرده به طوریکه تصمیمگیریهای اشتباه نه از نبود اطلاعات، بلکه از ازدحام بیش از حد آن ناشی میشود. سوال اینجاست که در این شرایط چه میتوان کرد؟ یکی از الگوهای معروف در زمینه اطلاعات، هرم دانش است. مطمئنماً یک دید کلی در مورد آن دارید. در اینجا ابعاد آن را تا جای ممکن تشریح کرده و نقش آن را در ایجاد بینش تجاری تبیین میکنیم.
معمولاً به اطلاعات به صورت سلسله مراتبی نگاه میشود که بترتیب شامل داده-اطلاعات-دانش-خرد است و به آن الگوی DIKW نیز گفته میشود که یک الگوی مشهور در این زمینه محسوب میشود.
این سلسله مراتب با عنوانهای مختلفی از قبیل «سلسله مراتب دانش»، «سلسله مراتب اطلاعات» و «هرم دانش» نامیده میشود که یکی از مدلهای شناخته شده در ادبیات علمی است. (رولی، 2007 ، 163) و اجزای آن شامل موارد زیر است:
- 1. داده. فرض بر این است که بسیاری از موضوعات جهان هستی دارای خواص قابل مشاهده است و دادهها نمایش نمادین این خصوصیات قابل مشاهده است. نمونه اصلی از اطلاعات و دستیابی به اطلاعات توسط سیستمهای اتوماسیون ارائه میشود. به عنوان مثال، ایستگاه اتوماسیون صنعتی یک کارخانه تولیدی به صورت خودکار کنترلهای عملیاتی تولید را از طریق ابزار دقیق و ابزارهای برقی انجام میدهد. دما، فشار، جریان، ارتعاش و سایر پارامترهای سایت تولید را ثبت و مطابق با الگوهایی که راهبر سیستم به آن داده است، این پارمترها را در محدوده مجاز حفظ میکند. ایکاف میگوید: دادهها نمادهایی هستند که بیانگر خصوصیات اشیاء، رویدادها و محیط آنها هستند. آنها دستاورد «مشاهده» هستند. مشاهدهای که با هدف سنجش انجام میشود. البته فناوریهای سنجش و ابزار دقیق، بسیار پیشرفته است.
- 2. اطلاعات. سطح بعدی اطلاعات است. دادههای مرتبط و مهمی که پردازش و معنیدار شده و انتظار میرود قابل استفاده باشند. با پردازش داده و تبدیل آن به اطلاعات، به سوالاتی از قبیل «چه کسی»، «کجا»، «کِی» یا «چقدر» پاسخ داده میشود. در این هنگام، طبیعی است که داده به اطلاعات تبدیل میشود. داده به خودی خود تا زمانی که به یک شکل قابل استفاده تبدیل نشود، هیچ فایدهای ندارد. در نتیجه، تفاوت بین داده و اطلاعات در کاربردی بودن آن است نه ساختاری. به عبارت دیگر اطلاعات از نظر سازهای همان دادهها هستند فقط میتوانند به سوالات جواب روشنی بدهند. اگر اطلاعات را دادههای تفسیر شده تلقی کنیم، ضرورتی ندارد که همان لحظه احصاء شوند. برای مثال در پاسخ به سوال مدیری که میپرسد میانگین تولید روزانه خرداد ماه چقدر بوده؟ میدانیم که مقدار تولید در هر روز به صورت جداگانه ثبت شده است. با پردازش دادههای جداگانه میتوانیم متوسط تولید روزانه در 31 روز خردادماه را به دست آوریم. میدانیم پردازش دادهها برای تولید اطلاعات باعث میشود که حجم آنها کاهش یابد. زیرا در مورد مثال خودمان، بخش زیادی از دادههای تولید روزانه چون برای خرداد نیستند، کنار گذاشته میشوند و دیگر اینکه با میانگین حسابی ساده بین 31 مورد تنها به یک عدد مشخص میرسیم. از این رو میتوان گفت که «اطلاعات، همان دادههای ساده و فشرده شده هستند». کمک سیستمهای اطلاعاتی به ما این است که دادهها را تولید، ذخیره، بازیابی و پردازش میکنند. اغلب اوقات پردازش آنها ریاضیاتی و آماری است.
- 3. دانش. سطح بعدی دانش است. اغلب این سطح را با عناوینی چون «دانش فنی» یا «مهارت» میشناسند. ایکاف میگوید دانش، فرد را قادر میسازد اطلاعات را به نقش کنترل کننده ارتقا داده و آنها را به دستورالعمل و رویههای اجرایی تبدیل کند. دانش عبارت است از «آگاهی از چگونگی» یا همان فوت و فن. مثلاً آگاهی از چگونگی کار کردن یک سیستم یک فن یا دانش کاربردی است. این همان چیزی است که امکان تبدیل اطلاعات به دستورالعمل و رویهها را فراهم میآورد و کنترل یک سیستم را امکانپذیر میکند. کنترل یک سیستم یعنی اینکه آن سیستم کارآمد باشد.
- 4. خرد. در راس هرم، سطح خرد وجود دارد. مقولهای که به نظر میرسد بحث محدودی در مورد آن وجود دارد. در حالی که به طور سنتی خرد به عنوان یک لایه در این هرم تلقی میشود، اما کمتر کسی به آن پرداخته است. شاید به این دلیل که برای رفع مشکلات کسب و کار کمتر به آن نیاز داریم! ایکاف بدون اینکه خرد را تعریف کند، نحوه کار کردن آن را توضیح میدهد: خرد، ارزش را افزایش میدهد، که به قضاوت ذهنی نیاز دارد. برآرود میزان ارزش یک چیز، مستقل از فرد نیست. ارزشهای اخلاقی و زیباییشناختی، موضوعاتی منحصربفرد و شخصی هستند.
مکانیزمهایی که خرد را ایجاد میکنند، هرگز خودکار نمیشوند و مستقل نخواهند بود یعنی حتماً قضاوتها و ترجیحات فرد در آنها داخل میشود. چه بسا که این خرد، که برای دستیابی به آرمانها و پیگیری آرمانها ضروری است. این ویژگی باعث میشود که انسان را از ماشین متمایز شود. نکته مهم اینجاست که سه لایه پایین هرم، احتمال دارد که توسط کامپیوترها ضبط و دستکاری شود، اما در سطح خرد به یک بازیگر انسانی نیاز است. آن بازیگر خارج از سیستم DIKW و خارج از قلمرو عملیات محاسباتی و رایانه است. بنابراین، خرد که در راس هرم قرار دارد، بالاترین سطح ساختارهای منطقی و محاسباتی نیست، بلکه سطوح پایین سیستمهای انسانی و ترجیحات آنها است.
و ...
...
بیشتر
دیدگاه خود را ثبت کنید