فهرست مطالب
مقدمه
ماتریس ارتباطی
سائق
میدان تعاملی
جنسیت
نوزادمنشی
خود
بخشی از متن
مقدمه
روانکاوی از نخستین اندیشه های فروید تاکنون، با تغییراتی گسترده مواجه بوده است و از دیدگاه میچل نظریه سائق به رغم برخورداری از وحدت مفهومی و جامعیت، منسوخ و ناکارآمد است.
میچل در کتاب مفاهیم ارتباطی در روانکاوی(۱۹۸۸)، با بسط چارچوبی جامع، برخی حیطه های عمده روان کاوی همچون جنسیت، نوزادمنشی و نارسیسیزم را در چشم انداز ماتریس یا قالب ارتباطی مورد بررسی قرار می دهد. او بر جنبه های تعاملی رابطه روان کاوانه تاکید می کند و معتقد است روان کاوی فرایندی است مستلزم بیم ها و امیدهای طرفین شرکت کننده در درمان.
ماتریس ارتباطی
ماتریس ارتباطی، اصلی سازمان بخش و چارچوبی برای تاویل داده های بالینی است. ماتریس ارتباطی، خود، موضوع و الگوهای تبادلی را در بر می گیرد.
سائق
نزد میچل، سائق ها یا غرایز جنسی و پرخاشگری جنبه بدوی دارند و انسان را به گذشته حیوانی خویش پیوند می دهند. وی برای وضوح و عینیت بیشتر، کل این دیدگاه را در قالب عبارت استعاره حیوان وحشی خلاصه می کند.
تحلیل گر ارتباطی مفهوم سائق را با دیدگاهی جایگزین می کند که در آن تمام فعالیت های انسانی در ماتریس ارتباطی درهم تنیده اند. نظریاتی از این نوع، ماهیت اجتماعی انسان را جایگزین مفاهیم بیولوژی در مدل کلاسیک می کنند.
میدان تعاملی
تحلیل گران ارتباطی واحدهای ذهن را به عنوان شکل بندی های ارتباطی در نظر گرفته و واحد بررسی در روان تحلیلی را از ساختار روان شناختی بیمار به حیطه تعاملی تغییر می دهند.
ذهن از پیکربندی های ارتباطی تشکیل شده است. در واقع، ماهیت اصلی هستی انسان عبارت است از جستجو در پی شیوه های بی شمار پیوند خواه برای کسب امنیت و لذت و یا وابستگی. شخصیت انسان در چارچوب ماتریس ارتباطی شکل می گیرد.
میدان تعاملی گستره ای است که افراد در درون آن ارتباط برقرار می کنند، در حفظ پیوندها می کوشند و یا خود را از دیگران متمایز می کنند. امیال، لذت جنسی و تجارب بدنی، همگی در بافتی ارتباطی معنا می یابند.
و ...
دیدگاه خود را ثبت کنید