فهرست مطالب
مقدمه
تصویر ذهنی از کودکان استثنایی
جنبه هاي ناآگاه رابطه با كودكان استثنايي
پيشنهاد هايي براي بهتر پذيرفتن كودكان استثنايي
موقعيت هايي كه ارتباط را مساعد مي كنند
خود مختار شدن كودكان استثنايي به چه معناست
ايجاد انگيزش
بخشی از متن
مقدمه
از یک نظر می توان گفت که همه کودکان استثنایی هستند؛ زیرا دو کودک کاملا یکسان وجود ندارند. با این همه، اصطلاح کودکان استثنایی در مورد کودکانی به کار برده می شود که بنا به دشواریهای جسمی، سلامتی، ارتباطی، اختلالهای رقتاری، دشواریهای یادگیری اختصاصی، عقب ماندگی ذهنی یا، بر عکس، استعدادهای بسیار بالا، نیازهای خاصی دارند. بنابراین، کودکان نابینا، ناشنوا، اُتیست، بیش فعال، دشوار، ناسازگار، زبان پریش، عقب مانده ذهنی، سرآمد و غیره، همه استثنایی به حساب می آیند. روان شناسان، مربیان، جامعه شناسان، پزشکان و سایر متخصصان، به طور دائم تلاش می کنند که شیوه های آموزشی و پرورشی خاص برای این کودکان فراهم آورند، به نحوی که آنها را در درون جامعه، در محیطی که بقیه افراد حضور دارند، جای دهند و بدین وسیله از پایین آمدن عزت نفس آنها جلوگیری کنند. تلاش برای جای دادن کودکان استثنایی در محیطهای تربیتی حتی الامکان عادی، اصطلاحا آموزش عادی نامیده می شود.
بد نیست بدانیم که در این زمینه برخی کشورها واقعا زحمت کشیده اند و به موفقیت های زیادی دست یافته اند؛ مثلا، در کشور کانادا، کلیه کسانی که معلولیت جسمی دارند و به دشواری می توانند جا به جا شوند، یک چرخ الکتریکی بسیار مجهز در اختیار دارند. خیابانها و پیاده روها طوری طراحی شده است که بین آنها اصلا جویی وجود ندارد و در همه چهارراهها، سطح خیابان با سطح پیاده رو یکی می شود و در نتیجه عبور و مرور معلولان به آسانی صورت می گیرد. در همه مراکز عمومی، از جمله فروشگاههای بزرگ، ایستگاههی مترو، دانشگاهها و غیره دستشوییهای مخصوص معلولان وجود دارد. حتی روی دکمه های آسانسورها، شماره طبقه، بالا و پایین وبقیه اطلاعات لازم با خط بریل نوشته شده است و در نتیجه نابینایان به راحتی می توانند از آنها استفاده کنند. در این کشور، سعی می شود که افراد استثنایی، حتی الامکان، در بین مردم حضور دائمی داشته باشند.
بدیهی است که ویژگیهای رفتاری هر یک از گروههای کودکان استثنایی خیلی متفاوت تر از بقیه گروههاست. بدین صورت که مثلا رفتار کودکان عقب مانده ذهنی با رفتار کودکان سرآمد بسیار متفاوت است و برای تضمین بهداست روانی هر گروه، راهبردهای جداگانه ای لازم است. نوع تعلیم و تربیتی که باید در مورد کودکان نابینا به کار برده شود همان نخواهد بود که باید در کورد کودکان ناشنوا اعمال کرد. از طرف دیگر، عواملی که می توانند در بهداشت روانی کودکان استثنایی موثر واقع شوند زیادند، از جمله خانواده، همبازیها، همسایگان، مدرسه و اجتماع. بنابراین، برای بحث درباره بهداشت روانی این کودکان، باید تک تک آنها را در نظر گرفت و عوامل موثر را به طور جداگانه بررسی کرد. می دانیم که این کار نه تنها در فصلی از کتاب، بلکه در کتابی جداگانه نیز امکان پذیر نیست. بدین ترتیب، آنچه در این فصل ارائه می دهیم این است که ویژگیهای کلی کودکان استثنایی را در نظر می گیریم و راهبردهایی شرح می دهیم که می توانند بهداشت روانی آنها را، مخصوصا در ارتباط با مدرسه، تضمین کنند. مطلب را به این صورت آغاز می کنیم که رابطه والدین، اعضای خانواده، همسایگان، همبازیها، معلمان و اجتماع با کودکان استثنایی، رابطه خنثی نیست، بلکه رابطه عملکردی است. بدین صورت که این رابطه، از یک طرف، تحت تاثیر تجسم ذهنی از کودکان استثنایی و ، از طرف دیگر، تحت تاثیر آرزوها و عواطف معمولا ناآگاه آنان قرار می گیرد.
و ...
دیدگاه خود را ثبت کنید